eitaa logo
🌷دایرةالمعارف شهدا🌷
235 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
14 فایل
⭕این کانال حاوی مطالب مربوط به شهدای انقلاب ، شهدای جنگ تحمیلی ، شهدای ترور ، شهدای محور مقاومت و شهدای مدافع حرم می باشد. شامل زندگی نامه و ابعاد شخصیتی شهدا🌷 🆔 @shohada_tmersad313 ❤زندگی زیباست اما شهادت زیباتر❤
مشاهده در ایتا
دانلود
: در دیدم که یک نامه به من دادند. نوشته بود: آقای به عنوان درهای منصوب شد.🌹🍃 پایین نامه هم حضرت زینب سلام الله علیها بود☺️🍃 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 🌹 ، ! 🌷....شب بيستم فروردين سال ۶۲ در منطقه فكه شمالى، عمليات پيچيده والفجر يك را شروع كرديم. اين بار هم در قالب «سپاه ۱۱ قدر» تحت مسئوليت قرارگاه عملياتى «نجف اشرف» به فرماندهى برادرمان «عزيز جعفرى» وارد عمل مى شديم. سپاه ۱۱ قدر چنانكه عزيزان لابد مى دانند، شامل لشكرهاى ۲۷ محمد رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، ٣١ عاشورا و تيپ ۱۰ سيدالشهداء (علیه السلام) بود. 🌷لشكر ۲۷ به فرماندهى شهيد «چراغى»، لشكر ۳۱ به فرماندهى برادرمان «مهدى باكرى» و تيپ سيدالشهدا (علیه السلام) هم به فرماندهى برادرمان «كاظم رستگار». ما هم در رده مسئوليتى خودمان [فرماندهى سپاه قدر] در خدمت اين عزيزان و برادران پاك و شجاع بسيج بوديم. بنده به جرأت مى گويم؛ سردار عزيزمان رضا چراغى، در اين عمليات از همه چيز خودش مايه گذاشت.... 🌷از روز ۲۳ فروردين به بعد كه كار گره خورد، رضا سه شبانه روز نخوابيده بود و عمليات را در محدوده لشكر ۲۷ هدايت مى كرد. نيمه شب ۲۶ فروردين آمد و گفت: «حاجى جان، مى خوام خودم برم خط مقدم، منتها چون رعايت شئون فرماندهى به ما تكليف شده، خواستم از شما اجازه بگيرم.» هر طور بود، رضا را قانع كردم آن دو، سه ساعت باقى مانده تا وقت اذان صبح را، پيش ما بماند و استراحت كند. 🌷آن شب پيش ما ماند و دو سه ساعتى خوابيد. اذان صبح روز ۲۷ فروردين [٦٢] كه بيدار شد، بعد از خواندن نماز، ديدم شلوار نظامى نويى را كه در ساكش داشت، درآورد و پوشيد. با تعجب پرسيدم: آقا رضا، هيچ وقت شلوار نظامى نمى پوشيدى، چى شده؟ با لب هايى خندان به من گفت: «با اجازه شما، مى خوام برم خط مقدم.» گفتم: احتياجى نيست كه برى اون جلو، همين جا بيشتر به شما نياز داريم. ناراحت شد. به من گفت: «حاجى جان، مى خوام برم جلو، وضعيت فعلى خط رو بررسى كنم. الان اونجا، بچه هاى لشكر خيلى تحت فشار هستند.» 🌷....در همين اثناء از طريق بيسيم مركز پيام، خبر رسيد كه لشكر يك مكانيزه سپاه چهارم بعثى ها، پاتك سختى را روى خط دفاعى بچه هاى ما انجام داده است، رضا رفت. چند ساعت بعد خبر دادند: فرمانده لشكر ۲۷ محمد رسول الله (ص) در خط مقدم دارد با خمپاره شصت، كماندوهاى بعثى را مى زند. همين خبر، نشان مى داد وضعيت آنجا براى بچه هاى ما تا چه حد وخيم شده است. گوشى بيسيم را برداشته و شروع كردم به صدا زدن برادر چراغى.... 🌷مدام مى گفتم: رضا، رضا، همت- رضا، رضا، همت! ناگهان يك نفر از آن سر خط گفت: «حاجى جان، ديگر رضا را صدا نزنيد، رضا رفته موقعيت كربلا» ... و من فهميدم رضا شهيد شده است. 🌹خاطره اى به ياد فرمانده نبرد والفجر يك، سردار شهيد رضا چراغى و سردار خيبر شهيد محمدابراهيم همت (روايت «همت» از «چراغى») منبع: برگرفته از نوار سخنرانى در مراسم تشييع شهيد چراغى_تهران 🌹 🆔 @shohada_tmersad313
🌷 🌹 !! 🌷حتی حاضر نبود کولر روشن کند. اهواز خیلی گرم بود و پای مصطفی توی گچ. پوستش به خاطر گرما خورده شده بود و خون می‌ آمد اما می‌ گفت: چطور کولر روشن کنم وقتی بچه ‌ها در جبهه زیر گرما می‌ جنگند!! 🌷هر کس می‌ آمد مصطفی می‌ خندید و می‌ گفت: غاده دعا کرده من تیر بخورم و دیگر بنشینم سر جایم. آن شب قرار بود در تهران بماند. قرار نبود برگردد. گفت: من امشب به خاطر شما برگشته ‌ام. گفتم: نه مصطفی تو هیچ وقت به خاطر من برنگشته ‌ای برای کارت آمدی!! 🌷....با همان مهربانی گفت: امشب برگشتم به خاطر شما از احمد سعیدی بپرس من امشب اصرار داشتم به اهواز برگردم هواپیما نبود. تو می‌ دانی من در همه عمرم از هواپیمای خصوصی استفاده نکرده ‌ام ولی امشب اصرار داشتم برگردم، با هواپیمای خصوصی آمدم که اینجا باشم.... 🌹خاطره اى به ياد شهيد دكتر مصطفى چمران 🌹 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ از مردم می‌خواهم که پشتیبان ولایت فقیه باشند،💠❣ که راه ما ✌️ است....🍃 🌹  🆔 @shohada_tmersad313
💛رهبرانقلاب: 🔷هر یک نفری که روز قدس توی خیابان می‌آید، 🔶 به سهم خود دارد به امنیت کشور و امنیت ملت و حفظ دستاوردهای انقلابش 🔹کمک میکند. 🆔 @shohada_tmersad313
🌹 شهید خرسند 🌹 دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند چه مبارک سحری بود وچه فرخنده شبی آن شب قدر که این تاره براتم دادند 😔😔😔😔 کازرون
🕊🍂 🍂🕊 🖋 شانزده هزار تومان برای پول شهریه باید به حساب دانشگاهش می ریختم، از واحدهای مقطع لیسانسش فقط سه واحد مانده بود، این سه واحد را قبلاً برداشته بود ولی به خاطر مأموریت نتوانسته بود بخواند، بعضی از دوستانش گفته بودند: چون مأموریت بودی و نرسیدی بخونی بهت تقلب می‌رسونیم. ولی حمید قبول نکرده بود، اعتقاد داشت چون این مدرک می‌تواند روی حقوقش اثر بگذارد باید همه درس‌هایش را با تلاش خودش قبول شود تا حقوقش شبهه ناک نباشد، قرار شد هزینه شهریه را واریز کنم تا وقتی حمید برگشت بتواند امتحان بدهد و درسش را تمام کند. منبع: کتاب "یادت باشد" 🌷 🕊🍂 🍂🕊 🖋 شانزده هزار تومان برای پول شهریه باید به حساب دانشگاهش می ریختم، از واحدهای مقطع لیسانسش فقط سه واحد مانده بود، این سه واحد را قبلاً برداشته بود ولی به خاطر مأموریت نتوانسته بود بخواند، بعضی از دوستانش گفته بودند: چون مأموریت بودی و نرسیدی بخونی بهت تقلب می‌رسونیم. ولی حمید قبول نکرده بود، اعتقاد داشت چون این مدرک می‌تواند روی حقوقش اثر بگذارد باید همه درس‌هایش را با تلاش خودش قبول شود تا حقوقش شبهه ناک نباشد، قرار شد هزینه شهریه را واریز کنم تا وقتی حمید برگشت بتواند امتحان بدهد و درسش را تمام کند. منبع: کتاب "یادت باشد" 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🍂 🍂🕊 ✍ ماه رمضان‌ ها امکان نداشت یک روز بیدار شوم و نبینم سحری را آماده کرده است. می‌گفت تو بخواب و استراحت کن، سحری بامن. امسال یک روزهایی وقت سحر حس می‌کنم که تکانم می‌دهد تا مبادا خواب بمانم. من بهترین زندگی را با شعبان تجربه کردم. هیچ کمبودی با بودن او نداشتم. اگر او را ببینم می‌گویم چرا من را گذاشتی و رفتی! کاش کنارم می‌ماندی و با هم شهید می‌شدیم.. آخرین دیدارمان در معراج_شهدا بود. وقتی چهره ‌اش را دیدم گفتم حاجی باعث سربلندی و افتخارمن شدی. دوست داشتم برای روزی که قدس فتح خواهد شد، بودی و می‌جنگیدی و آزادیش را می‌دیدی. این تمام حرف من بود بر سر پیکرش. 🖋 راوی:همسرشهید 🌹 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🕊 🕊🕊 🕊 🕊 🕊💌🍃 ((قبل از عملیات بود... داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم اگر گیر افتادیم چطور توی بی سیم به هم رزمامون خبر بدیم.. که تکفیریا نفهمن...🤔 یهو سیدابراهیم(شهید صدرزاده)از فرمانده های تیپ فاطمیون😍 بلند گفت:آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم...بدونید دهنم سرویس شده😁😂) شادی روح شهدا صلوات🌹 🆔 @shohada_tmersad313
4_6010210155499619900.mp3
16.32M
💟من لحظه افطار از خدا چه میخواهم بیایید خودش را از خودش بخواهیم🙏 ❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️ انت الغفور و اناالمذنب😭😭 💟تنگه مرصادی شوید💟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃😭 شب های جمعه میگیرم هواتو ❣ اشک غریبی میریزم برا تو بیچاره اون که حرم رو ندیده بیچارا تر اون که دید کربلاتو ✨ #ش🌹 🆔 @shohada_tmersad313
✅خواب روزه دار چه زمانی خیانت است؟؟😱😱 💟تنگه مرصادی شوید💟
4_479550733734117557.mp3
4.01M
🔻 قرآن کریم 🔸به روش تندخوانی (تحدیر) 🔹با صدای استاد 🆔 @shohada_tmersad313
🖋 روز آخر که می خواست برود سوریه، آمد دیدنم، دست انداختم دور گردنش و گفتم: آقا محسن رفتنی شدیها یادت باشه حرم بی بی حضرت زینب (س) که رفتی من رو دعا کن موقع برگشت هم یه دونه پرچم برام بیار، نگاهم کرد و گفت: من دیگه بر نمی گردم، گفتم: این حرفها چیه؟ تو بچه کوچیک داری، حرف از نیامدن نزن، دستش را زد به گردنش و گفت: این رو می بینی؟ گفتم: خُب، گفت: «بابِ بریدنه». 🌹 📚 کتاب "حجت خدا" 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 بهش‌ پيله‌ كرده‌ بوديم‌ كه‌ بيا برويم‌ برات‌ آستين‌ بالا بزنيم‌ گفت‌ : باشه‌ فكر نمي‌كرديم‌ بگذارد حتی حرفش‌ را بزنيم ‌ خوش‌حال‌ شديم‌ گفت‌ : من‌ زني‌ مي‌خوام‌ كه‌ تا قدس‌ همراهم‌ بياد 🌹 🌹 🆔 @shohada_tmersad313
🏳راه با کاهلی و تن‌آسایی و دل به جیفه‌ی بی‌مقدار دنیا بستن میانه‌ای ندارد. 🏳راه می‌خواهد و مرد جنگ نیز است و کربلایی، 📎مرد است و از سختی‌ها و مشقات و سرباختن‌ها و جان‌دادن‌ها نمی‌هراسد. شهید سیدمرتضی آوینی🌹 🌺 🆔 @shohada_tmersad313