✅عظمت سجده در روایات
✍امام صادق سلام الله علیه:«مردی بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میگذشت، دید حضرت مشغول تعمیر برخی از اتاقهای خود بود، عرض کرد:ای رسول خدا اجازه بده شما را کمک کنم؟ فرمود اختیار با توست. چون از کار دست کشید، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود نیازت چیست و چه میخواهی؟ عرض کرد بهشت را ! پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سر به زیر افکند و ساکت شد. سپس فرمود:آری پذیرفتم؛ و چون مرد خواست برود، به او فرمود: ای بنده خدا « اعنا بطول السجود» به شرطی که ما را با سجده طولانی یاری دهی.»
📚کتاب رازهای نماز ص۱۲۷
➥ @shohada_vamahdawiat
پاسخ شاعر به شعر مقام معظم رهبری
شعری که مقام معظم رهبری امام خامنه ای خطاب به شهدا خواندند و گریه کردند:
(ما سینه زدیم و بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند)
شاعر ،خطاب به آقا درجواب شعری که خواندند:
از اشک شما ارض و سما باریدند
بر آه شما انس و ملک نالیدند
گفتند همه “فدای اشکت آقا”
تصویر شما را شهدا بوسیدند
آقا خودتان حضرت خورشید هستید
از نور شما ستاره ها تابیدند
در مجلس خوبان شهدا هم بودند
اما همگان گرد شما چرخیدند
از اول و از آخر مجلس، شهدا
آقای جهان سید علی را چیدند.
🔅🔆اللهم عجل لولیک الفرج🔆🔅
✅امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
🌸مقام معظم رهبری🌸
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
✳ رمضان؛ فرصتی برای هماهنگشدن با امام زمان
🔻 جایگاه #روزه عبارت است از غلبه بر #طبع_حیوانی جهت رسیدن به #حقایق_قدسی. دائماً باید به خودمان گوشزد کنیم «تو که از سرای طبیعت بیرون نمیروی، به کوی حقیقت راهت نمیدهند». در #شب_قدر کسی به کوی حقیقت نظر میکند که حداقل با بیست و چند روز روزهداری بر طبع خود غلبه کرده باشد و با رعایت #حرام و #حلال الهی یک نحوه هماهنگی با حضرت #صاحب_الزمان(عج) که صاحب شب قدر است، بهدست آورده باشد.
👤 #استاد_اصغر_طاهرزاده
📚 برگرفته از کتاب «رمضان دریچهی رؤیت»
#⃣ #سلوک
🙏 #خدایا_منجی_را_برسان
➥ @shohada_vamahdawiat
دعای روز اول ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمَ اجْعلْ صِیامی فـیه صِیـام الصّائِمینَ وقیامی فیهِ قیامَ القائِمینَ ونَبّهْنی فیهِ عن نَومَةِ الغافِلینَ وهَبْ لی جُرمی فیهِ یا الهَ العالَمینَ واعْفُ عنّی یا عافیاً عنِ المجْرمینَ.
خدایا! روزه مرا در این روز مانند روزه داران حقیقی که مقبول توست قرار ده، و اقامه نمازم را مانند نمازگزاران واقعی و مرا از خواب غافلان بیدار ساز و گناهم را ببخش ای معبود جهانیان و در گذر از من ای بخشنده ی گنهکاران💧💧💧
@hedye110
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
چه زيباست صبح،
وقتی روی لبهايمان
ذكر مهربانی به شكوفه مینشيند
❤️و با عشق، روزمان آغاز میشود
🏳خدايا...
روزمان را سرشار از آرامش
عشق و محبت کن🌸
سلاااام
الهی به امیدتو
صبحتون بخیر💖
🕊💖🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#ازجهنمتابهشت
#پارتچهلیکم
﷽
به روایت حانیه
۶ جلسه از کلاسا گذشته بود و من جواب خیلی از سوالام رو گرفته بودم. .
.
رو تخت فاطمه نشسته بودم و با ناخنام بازی میکردم. فاطمه_خب من حاضرم بریم؟
پالتوم رو برداشتم ، شالم رو جلو کشیدم و رو به فاطمه گفتم: بریم. .
.
با اینکه تازه اواسط دی بود هوا حسابی سرد بود و پالتو نازک من کفایت نمیکرد. تو دلم به خودم فحش میدادم که چرا پیشنهاد دادم پیاده بریم . وقتی رسیدیم دم موسسه دوییدم تو بدون اینکه منتظر فاطمه باشم از پله ها رفتم بالا. در زدم و بدون سلام علیک دوییدم سمت شوفاژ. بعد از اینکه گرم شدم تازه متوجه بچه ها شدم برگشتم سمتشون دیدم دارن بهم میخندن. خدا رو شکر فاطمه سادات نبود و آبروم پیش اون نرفت.
_ چیه خب ؟ سردم بود.
با اومدن فاطمه سادات بچه ها دست از خندیدن به من برداشتن و رفتن برای سلام و علیک منم به تبعیت از بقیه رفتم جلو. .
.
فاطمه سادات_ خب بچه ها اگه کسی سوال داره بپرسه. امروزو میخوایم سوالا رو جواب بدیم.
منم که منتظر فرصت سریع گفتم _ من من
فاطمه سادات _ بگو عزیزم
_ مگه نمیگید نماز آدم رو از گناه دور میکنه؟ پس چرا این همه ادم نماز میخونن گناه هم میکنن؟ چرا هیچ تاثیری نداره؟
فاطمه سادات _خیلی سوال خوبیه.
بچه ها مشکل ما اینه که نمازامون نماز نیست ، نمازی که شده پانتومیم برای پیدا کردن وسیله ها، نمازی که فرصتی برای ایده های بکر و تصمیم گیری هاس. نمازی که گمشده هامونو توش پیدا میکنیم ، به نظرتون اینا نمازه؟ نمازمون اگه نماز بود میشد مصداق عن الفحشا و المنکر. میشد کیمیا و مس وجودمون رو طلا میکرد ، میشد عشق، دوا، آرامش……
تو نماز فکرمون پیش همه هست غیر از خدا ، تازه خوندش هم که ماشالا. ده دقیقه مونده قضا بشه تازه یادمون میوفته باید نماز بخونیم بعدشم اگه سرعتی که تو نماز داریم رو تو مسابقه دو داشته باشیم تو مسابقات جهانی مدال طلا میگیریم . آره قوربونت برم نماز میخونیم ولی نماز داریم تا نماز ….. طبق همیشه حرفاش منطقی بود و منم تصمیمی که برای گرفتنش دو دل بودم رو قطعی کردم.
بعد از کلاس خاله مرضیه زنگ زد و گفت که شب اونجا دعوتیم و من و فاطمه هم از کلاس بریم خونشون .
فاطمه _ زنگ بزنم بابا بیاد دنبالمون ؟ ?
_ نه. نخند عه. میریم خودمون.
فاطمه_ دوباره منو جا نذاری وسط کوچه بدویی تو خونه. ?
_ نه بیا بریم ?
فاطمه_پس زود بریم تا هوا تاریک نشده.
_ فاطمه
فاطمه_ جونم؟
_من تصمیمو گرفتم. میخوام نماز بخونم…
فاطمه با ذوق دستاشو زد به هم و گفت _ این عالیه.
لبخندی به روش زدم ولی تو دلم نگران بودم ، نگران این که نتونم نماز واقعی بخونم ، نتونم نمازی بخونم که خدا ازش راضی بشه ، که نمازم بشه مسخره بازی.
کل راه تا خونه با سکوت طی شد وقتی رسیدیم هوا یکم تاریک شده بود زنگ در رو زدیم و وارد شدیم. خاله مرضیه اومد به استقبالمون و بعد از این که مهمون آغوش پرمهرش شدیم گفت _ بدویید که کلی کار داریم.
.
.
فاطمه_ خب دیگه مامان اینم از سالاد ، دیگه؟
خاله مرضیه_ هیچی دیگه برید استراحت کنید.
_ خاله? . کلی کاری که میگفتید این بود؟
خاله مرضیه_ اره دیگه.
با فاطمه راهی اتاقش شدیم. تازه ساعت ۵ بود و مامان اینا اگه خیلیم زود میخواستن بیان ساعت ۷ میومدن.
_ فاطمه؟ میشه نماز خوندنو بهم یاد بدی خیلی یادم نیست؟
فاطمه _ اره عزیزم حتمااااا.
فاطمه باذوق رفت و دوتا سجاده با چادر اورد و سجاده هارو پهن کرد رو زمین. یکی از چادرا رو سرش کرد و اون یکی چادر رو به طرف من گرفت ، با تردید بهش نگاه کردم با دیدن لبخندش دلم گرم شد . فاطمه دونه دونه ذکرای نماز رو برام یادآور شد ، یاد نمازای زورکی افتادم که تو مدرسه میخوندیم ، خوشبختانه حافظم خوب بود و خیلی زود ذکر ها و طریقه نمازخوندنو یادم اومد .
با شنیدن صدای الله اکبر ، آرامشم بیشتر شد و متاسف تر شدم برای سالهایی که این خدایی که تازه به لطف امیرعلی و فاطمه و فاطمه سادات شناخته بودم رو ستایش نمیکردم.
با تموم شدن اذون بدون اینکه منتظر حرفی از جانب فاطمه بشم قامت بستم.
_ سه رکعت نماز مغرب میخوانم به سوی قبله عشق قربت الله . الله اکبر…….
نماز عشق میخوانم قربه الله
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💐☘
💐💐☘
💐💐💐☘
💐💐💐💐☘
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
*بسم الله الرحمن الرحیم*
*30 جز قرآن بصورت فایل صوتی و نیاز به دانلود ندارد، فقط کافيست روی لینک بزنید.*
*جزء 1 ⇨ http://j.mp/2b8SiNO*
*جزء 2 ⇨ http://j.mp/2b8RJmQ*
*جزء 3 ⇨ http://j.mp/2bFSrtF*
*جزء 4 ⇨ http://j.mp/2b8SXi3*
*جزء 5 ⇨ http://j.mp/2b8RZm3*
*جزء 6 ⇨ http://j.mp/28MBohs*
*جزء 7 ⇨ http://j.mp/2bFRIZC*
*جزء 8 ⇨ http://j.mp/2bufF7o*
*جزء 9 ⇨ http://j.mp/2byr1bu*
*جزء 10 ⇨ http://j.mp/2bHfyUH*
*جزء 11 ⇨ http://j.mp/2bHf80y*
*جزء 12 ⇨ http://j.mp/2bWnTby*
*جزء 13 ⇨ http://j.mp/2bFTiKQ*
*جزء 14 ⇨ http://j.mp/2b8SUTA*
*جزء 15 ⇨ http://j.mp/2bFRQIM*
*جزء 16 ⇨ http://j.mp/2b8SegG*
*جزء 17 ⇨ http://j.mp/2brHsFz*
*جزء 18 ⇨ http://j.mp/2b8SCfc*
*جزء 19 ⇨ http://j.mp/2bFSq95*
*جزء 20 ⇨ http://j.mp/2brI1zc*
*جزء 21 ⇨ http://j.mp/2b8VcBO*
*جزء 22 ⇨ http://j.mp/2bFRxNP*
*جزء 23 ⇨ http://j.mp/2brItxm*
*جزء 24 ⇨ http://j.mp/2brHKw5*
*جزء 25 ⇨ http://j.mp/2brImlf*
*جزء 26 ⇨ http://j.mp/2bFRHF2*
*جزء 27 ⇨ http://j.mp/2bFRXno*
*جزء 28 ⇨ http://j.mp/2brI3ai*
*جزء 29 ⇨ http://j.mp/2bFRyBF*
*جزء 30 ⇨ http://j.mp/2bFREcc*
*30 جز قرآن بصورت فایل صوتی و نیاز به دانلود ندارد، فقط کافيست روی لینک بزنید.*
*این هم هدیه ماه مبارک رمضان
التماس دعا
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
سلام دوستان عزیزم عصرتون بخیر 💐💐 به خاطر تقاضای دوستان گرامی و دوستداران اهل بیت علیهم السلام ادامه #هفتشهرعشق در کانال قرار خواهد گرفت 🌹🌹🌹🌹
ماه رمضان که ماه پرفیـــض خداست
هـنگام تقاضـــای ظـــــــهورمولاســـت
#قرارمون_یادتون_نره
همه ما فقط یک حاجت داریم
#خدایا_آقامون_رو_برسون
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#هفتشهرعشق
#دوازدههمینمسابقه
#صفحهصدبیستدوم
سپاه كوفه ايستاده است. شمشيرها در دستانشان بى تابى مى كنند. امام، تنهاى تنهاست.
بار ديگر، صداى امام در صحراى كربلا مى پيچد: "آيا كسى هست مرا يارى كند؟".
هيچ كس صداى حسين را جواب نمى گويد. حسين غريب است و تنها.
نگاه كن! امام سجّاد(ع) از خيمه خود بيرون آمده است. او توان راه رفتن ندارد و از شدّتِ تب نيز، مى سوزد.
زينب(س) به دنبال او مى آيد و مى فرمايد: "فرزند برادرم! باز گرد". امام سجّاد(ع) در پاسخ مى گويد: "عمه جان! مى خواهم جانم را فداى پدر نمايم". ناگهان چشم امام حسين(ع) به او مى افتد. رو به خواهرش مى كند و مى گويد: "خواهرم! پسرم را به خيمه باز گردان".
عمّه، پسر برادر را به خيمه مى برد و كنارش مى ماند. پروانه ها، همه روى خاك گرم كربلا، بر خاك و خون آرميده اند.
امام در ميدان تنهايى ايستاده است. رو به پيكر بى جان ياران باوفايش مى كند و مى فرمايد: "اى دلير مردان، اى ياران شجاع!".
هيچ جوابى نمى آيد. اكنون امام مى فرمايد: "من شما را صدا مى زنم، چرا جواب مرا نمى دهيد؟ شما در خواب هستيد و من اميد دارم كه بار ديگر بيدار شويد. نگاه كنيد كسى نيست كه از ناموس رسول خدا دفاع كند".
باز هم صدايى نمى آيد. هنوز صداى امام حسين(ع) مى آيد كه يارى مى طلبد.
همسفر! بيا من و تو به كمكش برويم. من با قلمم، امّا تو چگونه؟
* * *
صداى غريبىِ امام، شورى در آسمان مى اندازد. فرشتگان تاب شنيدن ندارند.
امام، بى يار و ياور مانده است.
بار ديگر چهار هزار فرشته به كربلا مى آيند. آنها به امام مى گويند: "اى حسين! تو ديگر تنها نيستى! ما آمده ايم تا تو را يارى كنيم، ما تمام دشمنان تو را به خاك و خون مى نشانيم".
همه آنها، منتظر اجازه امام هستند تا به دشمنان هجوم ببرند، ولى امام به آنها اجازه مبارزه نمى دهد.
فرشتگان، همه در تعجّب اند. مگر تو نبودى كه در اين صحرا فرياد مى زدى: "آيا كسى هست مرا يارى كند". اكنون ما به يارى تو آمده ايم.
اما امام ديدار خدا را انتخاب كرده است. او مى خواهد تا با خون خود، درخت اسلام را آبيارى كند.
نگاه كن! امام، قرآنى را روى سر مى گذارد و رو به سپاه كوفه چنين مى فرمايد: "اى مردم! قرآن، بين من و شما قضاوت مى كند. آيا من فرزند دختر پيامبر شما نيستم، چه شده كه مى خواهيد خون مرا بريزيد؟"
هيچ كس جوابى نمى دهد. سكوت است و سكوت!
پسر حيدرِ كرّار به ميدان آمده است. او رَجَز مى خواند و خود را معرّفى مى كند: "من فرزند على هستم و به اين افتخار مى كنم".
<=====●○●○●○=====>
#هفتشهرعشق
#قیامامامحسینعلیهالسلام
#همراباکاروانازمدینهتاکربلا
#امامحسینعلیهالسلام
#دوازدههمینمسابقه
#ویژهیماهمبارکرمضان
#نشر_حداکثری
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانال_کمال_بندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef