🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 #به_بلندای_آن_ردا ✨قسمت شصت و دو علی بن محمد شگفت زده از پاسخ ها: _در تفسیر(و ظنّ داود أنّما فتنّاه) چه می فرمایید؟ ابوالحسن، لحظه ای درنگ می کند و: _هم رأیان شما در مورد این آیه چگونه می اندیشند؟ علی بن محمد دستی به ریش های بلند و اما تنکش می کشد: _ما می گوییم که باری داود در محراب به نماز و عبادت مشغول بود که شیطان به تجسم پرنده ای زیبا در برابرش ظاهر شد؛ داود نماز را رها کرد و پی پرنده گرفت برای گرفتن اش، که پرنده به بام پرید و داود هم پی اش رفت و باز پرنده به منزل اوریا بن حنان که در جنگ بود، پرید و داود همسر اوریا دید که به غسل مشغول، به این نظر دلش تمایل به همسر اوریا پیدا کرد و به فرمانده اوریا نوشت که او پیش تابوت بفرستد شاید که کشته شود و اما نشد و باز نوشت که عقب تابوت باشد تا اوریا کشته شد و داود با همسر اوریا ازدواج کرد... ابوالحسن برافروخته بر پیشانی می زند: _انا لله و انا الیه راجعون! سبحان الله که شما پیامبری از پیامبران خدا را تهمت سبک شمردن نماز می زنید و به قتل و فحشاء نسبت می دهید... سبحان الله... علی بن محمد مردد: _پس خطای داود چه بود یابن رسول الله؟ ابوالحسن عمامه بر سر مرتب می کند: _داود گمان کرد که خدا از او داناتر نیافریده است... پس خداوند عزوجل دو فرشته به سویش فرستاد به اختلافی و طلب قضاوتی... و این ادعا که: این برادر من را نود و نه گوسفند باشد و من را فقط یکی و او می خواهد همین یکی را هم از من بستاند و آنِ خود کند. و داود در قضاوت شتاب کرد و به جانب مدعی حکم داد بی آن که بیّنه ای از او بخواهد و شاهدی؛ و مدعی علیه را محکوم کرد بی آن که دفاعش بشنود و گفت: او به خواستن یک گوسفندت به تو ظلم کرده... و چنین بود که در واقع آن یک گوسفند هم برای مدعی علیه بوده... و قول خداوند در(یا داود أنا جعلناک خلیفه فی الأرض فاحکم بین الناس بالحق و لا تتبع الهوی...) اشاره به همین معناست.... _میان(مرحبا) ی من، علی بن محمد می پرسد: _و داستان او با همسر اوریا؟ ابوالحسن به لبخندی: _در روزگار داود، حکم خدا چنین بود که زن، اگر شوهرش می مرد یا کشته می شد، اجازه ازدواج دوباره را نداشت؛ و اولین کسی که خدایش مباح کرد ازدواج با زنی که همسرش به قتل رسیده، داود بود... که با همسر اوریا ازدواج کرد، بعدِ به قتل رسیدن اوریا و عدّه گذراندن آن زن... (أحسنت یابن رسول الله) میان جمع، که کسی می پرسد: _در تفسیر این آیات چه می فرمایید؟(ما کذب الفؤاد ما رأی)... و آیهٔ (إلی ربها ناظره)... و دیگر(و جاء ربک و الملک صفاً صفا)... #السلام_علیک_یاعلی_بن_موسی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #شهداء_ومهدویت ➥ @shohada_vamahdawiat

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام....

🎥#کلیپ_مناسبتی 🎙استاد پناهیان 🔸آداب #عید_غدیر از زبان امیرالمؤمنین علیه السلام 👌کوتاه و شنیدنی 👈حتما ببینید و نشردهید. ♨️مبلغ غدیر باشیم. #شهداء_ومهدویت #اللهمْ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـــࢪَج eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59

#عیدآسمانی🌸🌸 💐حب علی یاد علی 💐میریم به دنبال علی 🎤 #مهدی_رسولی #شهداء_ومهدویت #اللهمْ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـــࢪَج eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59

سلام دوستان عزیزم عیدتون مبارک ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️ امروز کانالهامون فقط اختصاص به عید غدیر داره و هیچ مطلب غیر غدیری گذشته نمیشه🌹🌹🌹 عیدتون مبارک🌷🌷🌷🌷

|⇦• یا مَعشَرَالعِباداَلیَوم یُومَ عید... #سرود بسیار زیبا ویژه عیدالله الاکبر عید غدیر خم به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ 🌷 آیت الله حائری شیرازی ره: حتی اگر لازم شد، #قرض کنید و یک #عیدی_حسابی -به اندازه‌ای که به #علی ارادت دارید به بچه‌ها بدهید. نگویید: «باز من باید یک چیزی خرج کنم!» نه! مقروض می‌شوی، خب بشو! تو که برای چیزهای دیگر قرض کرده ای، یک بار هم برای #حضرت_علی مقروض شو. #شهداء_ومهدویت #اللهمْ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـــࢪَج eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59

به عشق امیرالمومنین علی♥️ علیه السلام صلواتی بفرستید وبرای فرج آقامون امام زمان💚 عجل الله دعا کنید،که ان شاالله بهترین عیدی همین ظهوراست وبس.... #عیدغدیر #شهداء_ومهدویت #اللهمْ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـــࢪَج eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59

❣#سلام_امام_زمانم ❣ 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ سَلامَ مُخْلِصٍ لَكَ فِى الْوَِلايَةِ... 🌱سلام بر تو ای مولایم، سلام بر تو از سوی قلبی، که جز تو در آن راه ندارد! بپذیر سلام کسی را که قلبش، خانه محبت توست و چشمهایش مشتاق دیدار تو... 📚 صحیفه مهدیه، دعای استغاثه به حضرت صاحب الزمان #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 🤲 ➥ @shohada_vamahdawiat

🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 #به_بلندای_آن_ردا ✨قسمت شصت و سه تمام نمی شوند این جماعت جبر و تشبیه انگار، که به هر مجلس و مناظره ای از ایشان کسی هست برای پرسیدن سؤالات همیشگی شان. برافروخته بر می خیزم: _شما را به این عقاید، جز حبس و بند، منزل نیست! و پاسخ تان جز شمشیر... که گفتگو حجت نمی شود برای اصلاح تان... ابوالحسن آرام دستم می گیرد و آرام تر: _فقط مومن رفیق و شفیق را امر به معروف باشد و نهی از منکر... و نه صاحب تازیانه و شمشیر را! مرد به این آرامش ابوالحسن، وقاحت سوالش تمام می کند: _غیر از این است که این آیات تشبیه را به تمام اثبات می کند و شباهت خالق و مخلوق را آشکار؟ ابوالحسن محکم و با تحکّم: _من شبّه الله بخلقه فهو مشرک و من وصفه بالمکان فهو کافر! سکوت به ناگاه از این تغیّر بی درنگ. _مشرک است آن که خدای عزوجل را به خلقش شبیه داند و کافر آن که به مکان، وصف او گوید... که پیامبر فرمود؛ نشناخته خداوند را، آن که به مخلوقات تشبیه اش کند. و بعد درنگی: _خداوند در قرآن بعد از آیه(ما کذب الفؤاد ما رأی) می فرماید(لقد رأی من آیات ربّه الکبری) و تبیین می فرماید که پیامبر، رؤیت آیات و نشانه ها کرده است. آیه(إلی ربها ناظره) هم چنین تفسیر می شود که(مشرفه تنتظر ثواب ربها) و منتظر پاداش پروردگارند. (سبحان الله) بر لب همه و ابوالحسن به ادامه: _و توضیح آیه(و جاء ربک و الملک صفاً صفا) چنین است که(و جاء امر ربک)... که امر حضرت ربوبی آمد در حالی که ملائک صف به صف مستقر بودند. مرد هنوز قانع نشده: _پس این فرمایش پیامبر چیست که: فأن الله خلق آدم علی صورته؟ ابوالحسن سری به افسوس تکان می دهد: _خدای شان از رحمتش دور کند که کلام پیامبرمان تمام نقل نمی کنند و نیمه رها می سازند... هم رأیان شما ابتدای روایت را نگفته و نیاورده اند که؛ پیامبر از جایی می گذشت، و دو مرد دید که به نزاع، دشنام می دهند همدیگر را، و یکی دیگری را می گوید، خدا صورتت را زشت گرداند و صورت هر که به تو شبیه است را... پیامبر فرمودند؛ ای بنده خدا، به برادرت چنین نگو و روا ندار! که خداوند حضرت آدم را شبیه او آفریده است. و ارجاع ضمیر (صورته) به مرد میان نزاع بوده و نه حضرت پروردگار. _إحسنت! می گویم و مطمئن که می شوم به اتمام گفتگو، بر می خیزم و همه هم، و با فضل به بدرقه ابوالحسن می شویم و اما حمید بن مران را می بینم که مانده و گوش میان زمزمه ها دارد... #السلام_علیک_یاعلی_بن_موسی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #شهداء_ومهدویت ➥ @shohada_vamahdawiat

📌 *ماجرای شهیدی که ظهر عیدغدیر عروسی گرفت و خودش روزه بود* 🔹️ برای خطبه عقد به محضر *امام* شرفیاب شدیم. حضور در جوار *امام امت* شوری وصف ناپذیر در دلم ایجاد کرده بود ◇ از هیجان این پیوند در حضور ایشان سینه‌ام گنجایش قلب تپنده‌ام را نداشت. *امام* لب باز کرد و خطبه عقد ما را جاری کرد. بعد به‌عنوان هدیه عقد، این جمله را به ما هدیه کرد: «عزیزانم گذشت داشته باشید، با هم بسازید ان‌شاءالله که مبارک باشد.» 🔹️ *علی* قبل از اینکه به نزد *امام* برویم به من گفته بود: «ما فقط در دنیا زن و شوهر نخواهیم بود بلکه در بهشت نیز با هم هستیم، بعد هم این آیه را برایم تلاوت کرد: *«هم و ازواجهم فی ضلال علی الارائک متکئون...»* ◇ عروسی را به خاطر *خانواده شهدا* ظهر گرفتیم. ◇ گفتم: ناهار بخور. گفت روزه‌ام! گفتم :روز عروسی ◇ گفت: نذر داشتم، اگر روز عروسیم *عید غدیر* بود روزه بگیرم! گفت: دعا می‌کنم, امین بگو! 🔹️ گفت :خدایا همان‌طور که *عید غدیر* به دنیا آمدم، *عید غدیر* ازدواج کردم، *شهادت* مرا *عید غدیر* بذار! ◇گفتم: امین 🔹️ هر عید *غدیر* منتظر شهادتش بودم. عید غدیر سال ۱۳۶۶ *شهید* شد. ◇ راوی: همسر *شهید حاج علی کسائی* #شهداء_ومهدویت #اللهمْ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـــࢪَج eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59