eitaa logo
شهداءومهدویت
7.1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ 📖 السلام علیک فی آنآء لیلک و اطراف نهارک... 🌱سلام بر تو ای مولایی که در شب تیره‌ی غیبت، همه از تو نور می جویند؛ و در روز ظهورت، همه با آفتاب تو راه بندگی را میپویند. سلام بر تو و بر روز ظهورت🌱 @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ✨قسمت شصت و هفت _هیچ آشوب و توطئه ای میان نیست حضرت خلیفه! بی خیالی می ریزم در کلامم و خنجرم به بازی در دست: _غیر از این هر چه باشد، خبر است هشام... چنین را که به یقینم... هشام سر به تأیید تکان می دهد و من به ادامه: _آن کیسه ای که کنارت بر تخت... از آن توست، به چهار هزار دینار! هشام متعجب: _برکت در جان و مال حضرت خلیفه... اما... یعنی مرحمت شما هر ماه از جانب فضل مرا می رسد که مقرر فرموده بودید... _می دانی هشام! عادت من است که همیشه میزان را چنین مهیا کنم... کفه ای می شود هدایا و پاداش و خدمت یاران، و کفه ای می شود جان شان... ترس که کم کم می دود در چهره هشام، بر می خیزم و مقابلش: _یک سو خدمت است... هشام میان کلامم: _آن که وظیفه ما... _می دانم! یک سو خدمت یاران است که برابرش و بیش، بهره مندی از پاداش به شأن امیری است... هشام باز به تردید: _که همیشه منت دار بوده ام... _می دانم! و سوی دیگرش که شاید بوی خیانت بدهد و کم خدمتی، جان ایشان است... کنارش می نشینم: _من که همه عمرم بر صدر حکومت و خلافت بوده ام، چنین آموخته ام که نزدیکان را باید به معرفت و وفاداری شان به امیر، قدر داد و منزلت بخشید و... خنجر بر کمر محکم می کنم و دست بر شانه اش می گذارم: _و قدر ناسپاسی شان، جزا داد و عقوبت کرد... هشام همچنان متحیر و پر ترس و گیج از کلماتی که نمی فهمدشان و من: _این جایگاه که اکنون در آنی و پرده داری ولیعهد ما می کنی، خودمان دادیم و... پس بیشترش را هم می توانیم و بالاتر هم... _بی شک... _و البته کاستن اش را هم... _باز هم بی شک... @shohada_vamahdawiat
📌 *فرمانده شهیدی که بارها از اروند عبور کرد* 🔹️ جوان‌ترین فرمانده‌ گیلانی سپاه از فرماندهـان اطلاعات‌ و عملیـات لشکر ویژه ۲۵‌ کربلا و لشکر ۱۶ قدس *شهید* گمنـامی کـه شب و روز نمی‌ شنـاخـت. ◇ همـواره زیـر آب گِل‌ آلـود و خـروشـان ارونـد یا بین نخلستان‌ هـای سوزان آبـادان و لابلای نیزارهای‌ باتلاقی‌ خوزستان به‌عنوان فرمانده تیم‌ِ ویژه ردیابی‌ و شناسایی مقرِ اصلی‌ دشمن بیـدار و آگاه به نامحسوس‌ ترین شکل ممکن درحال رصد اطلاعاتی دشمـن بود. ◇ سرانجام در ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ در فـاو عراق کنار رود ارونـد در عملیات والفجر۸ ، فاتحانه در حالیکه لباس غواصی به تن داشت بـه فیض *شهـادت* رسید. 🔹️ فرازی ازوصیت نامه : ◇ راه *علی‌اکبر* را انتخاب کرده‌ام و عشق *حسین* است که مرا به این سو می‌کشاند؛ تاآنجا که بتوانم در جبهه می‌مانم، دنیای اینجا فرق دارد! ◇ غواص سمت راست در تصویر *شهید سردار جعفر روستا* eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
14.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🌷سخنان رهبر انقلاب درمورد قاتون حجاب* 🎥 باید وجود داشته باشد ❗️گناه بی حجابی که از بزرگتر نیست! 🔸حرام کوچک و بزرگ نداره! ❌حکومت اسلامی موظف است در مقابل حرام اجتماعی بایستد. *الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲🏻🕊* *════✧🌸✧════* eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🌸🍃 💌 به دلیل تصادفی که در اردیبهشت ماه داشتند دچار کمر درد شدید شدند و دیسک ایشان تحت فشار بود ولی هر وقت تماس میگرفتند ایشان مینشستند یا . همسرشان به ایشان میگفت استراحت کن ایشان که شما را نمیبینند ولی شهید میگفتند نمیبینه ولی که میبینه! ✨ 🌹 🌸🍃 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
❣ 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ...🤚🌱 ✨سلام بر تو ای نور خداوند که هدایت یافتگان به مدد آن ، راه را از بیراهه می شناسند و مومنان به یمن آن نجات می‌یابند... 🤲✨ 💚🌺 ➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
بسم الله الرحمن الرحیم سوالات سیزدهمین مسابقه 🌺۱ اصبغ! یاد چه خاطره ای افتاد؟ 🌺۲ ثواب چه عملی مانند ثواب سفر حج می‌باشد؟. 🌺۳ به فرمایش امام صادق علیه السلام دعا در مسجد چه اثری دارد؟ 🌺۴ ـ اى جبرئيل! آيا مى دانى، خداوند در روى زمين كجا را بيش از همه جا دوست دارد؟ 🌺۵ چرا امام صادق(ع) از ما مى خواهد، وقتى به مسجد مى رويم در مكان هاى مختلف به نماز بايستيم.؟ 🌺۶ این سخن از کیست؟👇 چون يكى از افراد مسجدى مدّتى به مسجد نرود، مسجد دلتنگ او مى شود و چون به مسجد برگردد، مسجد شاداب مى شود! 🌺۷ پيامبر(ص) به ابوذر راجع به رفتن به مسجد چه مى فرمايد:؟ 🌺۸ دو چیزی که در قیامت از مردم در پیشگاه خدا شکایت میکند را نام ببرید 🌺۹ آیا راهی هست که فرشتگان برای ما طلب استغفار کنند؟ 🌺۱۰ بهترين لحظات عمر ما چه زمانی مى باشد.؟ دوستان عزیزم تا پنج شنبه فرصت دارید جوابها به آیدی زیر ارسال کنید 👇👇👇 @Yare_mahdii313
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ✨قسمت شصت و هشت بر می خیزم و بر تختم، مقابلش می نشینم: _بگذار رازی را برایت بازگویم که دانستن اش، تو را بسیار کمک خواهد کرد در تقرب به ما... هشام فقط سر تکان می دهد. _همیشهٔ تاریخ چنین بوده که خلفا و امرا و حاکمان، نگفتن همهٔ حقیقت را هم، خیانت می دانسته اند و هر پنهان کاری را برابر دروغ می نشانده اند... یعنی که حکایت از دو حال خارج نیست، یا همهٔ حقیقت و واقعیت و یا خیانت به خلیفه... هشام جا می خورد از این تهدید آشکار: _نستجیر بالله از خیانت و... سیبی را از قدح پیش رویم بر می دارم و در دست می چرخانم: _آمین! و می خندم به بی خبری رعیتی که فکر می کند خودش تنها خبر رسان خلیفه است و مثل هشامی و فضلی، گمان هم حتی نمی کند که مثل أبا یزیدی چشم من باشد میان شان: _اکنون و با دانستن این راز، فکر می کنم که تمایل داری به گزارش دیدارهایی و گفتگوهایی و... هشام عرق از پیشانی می گیرد و جرعه ای شربت، تند و کلافه می نوشد: _هر چه امر کنید را حرف به حرف... سیب را در قدح می اندازم: _... من اگر بگویم و بخواهم، که این گفتگوی صمیمانه، رنگ بازخواست می گیرد و مؤاخذه هشام! افزون که وقتی تنها خوانده امت و بی حضور همه و فضل، باید بدانی که چه می خواهم و می گویم... هشام میان تردید و ترس: _به گمانم که دریافتم مقصودتان را... دیدار من و جناب فضل با... لبخندم را می گیرم و جدی: _گفتی که حرف به حرف... و البته از ابتدا... سکوت می نشیند و کلامی که هشام در دهان می چرخاند و عاقبت: _برای گزارش امور و وقایع، دیداری داشتیم با جناب ذوالریاستین؛ من و عیسی و ابویونس و... گفتگو که به پایان رسید و عزم رفتن که کرده بودیم... @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ آيا تا به حال با خود فكر كرده ايد كه چرا اهل كوفه، مسلم بن عقيل را تنها گذاشتند؟ سرانجام يك شب تصميم گرفتم تا قلم در دست بگيرم و در ميان ده ها كتاب به دنبال پاسخ اين سؤال بگردم. مى خواستم تاريخ را مورد كنكاش قرار دهم و از راز غريبى مسلم، پرده بردارم و در اوج غربت را برايتان به تصوير كشم. و چنين بود كه با مراجعه به شصت و يك كتاب تحقيقى، تاريخى، اين نوشتار را برايتان آماده كردم. اميدوارم اين كتاب براى شما مفيد باشد و پيام مرا به خوبى دريافت كنيد. آرى ما بايد تلاش كنيم تا همواره يار و ياور امام زمان خود باشيم و ياران آن حضرت را تنها نگذاريم. كتابم را به قهرمان اين داستان اهدا مى كنم; به آن اميد كه روز قيامت شفاعتش نصيب خوانندگان اين كتاب گردد. ان شاءالله دوستان عزیزم هر روز با هم برگی از این کتاب را ورق میزنیم <========●●●●●========> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef <==≈=====●●●●●========>
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
🌴 🌴 🌴 چرا اين كتاب را مى خوانى؟! هيچ مى دانى كه من مى خواهم تو را به سفرى دور و دراز ببرم؟ آيا دوست دارى همسفر من باشى؟ پس بيا به شهر كوفه در سال شصت هجرى قمرى برويم. امروز، روز پنجم ماه شَوّال است، درست پنج روز است كه ماه رمضان تمام شده است. حتماً خبر دارى كه مردم كوفه نامه هاى زيادى براى امام حسين(ع) نوشته اند و از او دعوت كرده اند تا به اينجا بيايد. امام، نماينده خود را به اين شهر مى فرستد; نام او مُسلم بن عَقيل است. او را مى شناسى؟ پسر برادر حضرت على(ع)، همسر رقيّه (دختر حضرت على(ع) پسر عموى امام حسين(ع)، مسلم شخصيّتى شجاع، قوى، آگاه و عالم است و براى همين امام حسين(ع)او را براى اين مأموريّت مهم انتخاب كرده است. او بيست و هشت سال سن دارد و امام حسين(ع) به وى علاقه زيادى دارد. مسلم روز بيستم رمضان، بعد از وداع با همسرش رقيّه، دختر حضرت على(ع)، خدمت امام حسين(ع) رسيده و نامه آن حضرت به مردم كوفه را تحويل گرفته و به سوى كوفه حركت كرده است. او براى رعايت نكات امنيّتى از راه هاى فرعى و تك و تنها به سوى كوفه مى رود; چرا كه اگر او با گروهى از دوستان و ياران خود به اين سفر بيايد، احتمال دارد گرفتار سربازان يزيد بشود. فاصله مكّه تا كوفه هزار و چهارصد كيلومتر است. او اين مسير را بيست روزه طى مى كند. هر روز هفتاد كيلومتر. آيا مسلم به سلامت به كوفه خواهد رسيد؟ نكند گرفتار سربازان يزيد بشود! خبر مى رسد كه مسلم به نزديكى هاى شهر كوفه رسيده است. خدا را شكر! مردم كوفه را نگاه كن كه چگونه خود را براى مراسم استقبال آماده مى كنند. آنها خيلى خوشحال هستند كه امام حسين(ع) دعوت آنها را اجابت نموده و يكى از بهترين ياران خود را به اين شهر فرستاده است. <========●●●●●========> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef <==≈=====●●●●●========>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃 👆 ( ببین شهید علمدار چه پیام مهمی برایت دارد) توی ذهـنت باشد که یکی دارد مرا می‌بیند، دست از پا خطانکنم، مهدی فاطمه (س) خجالت بکشد... فـردای قیامت جلوی حضرت زهرا سلام الله علیها چه جوابی می خواهیم بدهیم؟ 💐 ( شهیدی که تاریخ ولادت و شهادتش یکی میباشد ) 🌷سالروز شهادت گفته بود من سی سال عمر می کنم! یازده دی به دنیا آمد و سی سال بعد در ۱۱ دی ماه ۱۳۷۵ براثر جراحات شیمیایی به شهادت رسید. eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59