﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
ای کاش قلبهای همه ی ما
بخاطر التهاب نیامدنت تندتر میزد،
ای کاش چشم های همه ما
به راه دوخته می شد،
ای کاش جانهای همه ما
ازبیقراری انتظار تو گُر میگرفت...
آن وقت حتما می آمدی...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_فرج_صلوات💚
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتهفتادم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
تنها خواستہ من
دنيل گوشے رو برداشت ... صداے شادش بعد از شنيدن اولين جملات همسرش بہ شدت ابرے شد ...
- سلام ... چند دقيقہ پيش براے هر سہ تامون بليط گرفتم ... براے روزرو هتل با دوستت هماهنگ ڪردے؟ ...
دنيل سڪوت ڪرده بود ... سڪوت عميقے ڪہ صداے پر از انرژے بئاتريس ساندرز رو آرام ڪرد ...
- اتفاقے افتاده؟ ... چرا اينقدر ساڪتے؟ ...
و دوباره چند لحظہ سڪوت ...
- شرمنده ام بئا ... فڪر نمےڪنم بتونيم بريم ...
چند روزے بود ڪہ مےخواستم بهت بگم اما نتونستم ... هر بار ڪہ قصد ڪردم بگم ... با ديدن اشتياقت، نتونستم ... منو ببخش ...
حس مےڪردم مےتونم صداے دل دل زدن و ضربان قلب همسرش رو بشنوم ... اون صداے شاد، بغض ڪرده بود ...
- چے شده دنيل؟ ...
نفسش از تہ چاه در مےاومد ...
- ميشہ وقتے برگشتم در موردش صحبت ڪنيم؟ ...
بغض بئاتریس شڪست ...
- نہ نمیشہ ... مےخوام همين الان بدونم چہ اتفاقے افتاده؟ ... من تمام سال رو منتظر رسيدن این روز بودم ...
سال گذشتہ ڪہ نتونستيم بريم تو بهم قول دادے ... قول دادے امسال هر طور شده ما رو مےبرے ...
نمےتونم تا برگشتت صبر ڪنم ... تا برگردے ديوونہ ميشم ...
تا بہ حال نديده بودم حرف زدن تا اين حد سخت باشہ ... شايد نمےتونست ڪلمات مناسب رو پيدا ڪنہ ... و شايد ...
بہ حدے حس اون ڪلمات عميق بود ... ڪہ دلم نمےخواست بہ هيچ چيز ديگہاے فڪر ڪنم ...
دنيل سڪوت ڪرده بود ... و تنها صدايے ڪہ توے گوشے مےپيچيد ... صداے نفس ڪشيدن هاش بود ... سخت و عميق ... و اين سڪوت چيزے نبود ڪہ همسرش توان تحمل رو داشتہ باشہ ...
- بہ من قول داده بودے ...
اين تنها چيزے بود ڪہ توے تمام مدت ازدواج مون با همہ وجود ازت مےخواستم ...
منم دلم مےخواد مثل بقیہ براے زيارت برم ... دلم مےخواد حرم هاے مقدس رو از نزديڪ ببينم ... مےخوام توے هواے مشهد و قم نفس بڪشم ... مےخوام اربعين بعدے، من رو ببرے ڪربلا ... مےخوام تمام اون مسير رو همراه شوهر و دخترم پياده برم ...
هيچ وقت ... هيچ چيزے ازت نخواستم ... تنها خواستہ من توے اين سال ها از تو ... فقط همين بود ...
سڪوت دنيل هم شڪست ... صداے اشڪ ريختنش رو از پشت تلفن مےشنيدم ... اونقدر ڪہ حتے مےشد لرزش شانہ هاش رو حس ڪرد ...
«اللّهُمَ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفرج»
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
4_5793945740258575325.mp3
10.35M
فایل صوتی (2⃣2⃣)
💐✨ گفتن از دیدارها، گفتن از دیدار امامی است که گاهی برای جویندگان راستین، چهره عیان میکند و قلبهای زنگار گرفته را جلا میدهد . . .
#به_امید_دیدار
#داستان_تشرف
✅💐 این اثر ارزشمند، متعلق به کانال فرهنگی @Elteja میباشد.
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
💐معرفت مهدوی💐
🌹مصلح
🔆 «بِاسْمِكَ الَّذِی یصْلُحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُون»
✳️ امام عصر عجلاللهتعالیفرجه وجود مباركى است كه اهل عالم به واسطهى ايشان تربيت شده و صالح و شايسته مىگردند.
✍️ به محضر مقدس امام زمان عجلاللهتعالیفرجه عرض میكنیم:
✳️ مولا جان! باور داريم عيبهاى ما موجب اذيت و رنجش شما مىشود و قلب مباركتان را آزرده مىكند.
✳️ آقا جان! اصلاح همه امور ما به دست شماست. تمنا مىكنيم نقصها و عيبهاى ما را برطرف كرده و مشكلات روحى و اخلاقى ما را مرتفع نماييد تا براى امام خود ، شيعه و پيروى شايسته باشيم.
✨ اى امام صالحان بر روى خاك
✨ اكفيانى اكفيان ، روحى فداك...
✳️ مولاى مهربان! برای درخواستى چنين بزرگ و ارزشمند ، هیچ قابلیتی نداریم و تنها به لطف و كرم شما اميد بستهايم.
#معرفت_امام
#امام_زمان
#استاد_بروجردی
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
#ختم_روزانه
✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند:
در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨
📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹.
قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج)
دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷
#التماس_دعا_برای_ظهور
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🌹هرکـیآرزوداشـتــهبــاشـهخیـلــیخــدمـتکــنـه
شـهـیــدمـیشـه..!
یـهگـوشـهدلـتپـابـده،شـهـدابـغـلتمـیکنـن..
ازایـنشـهدامـددبـگیـریـد..
مـددگرفـتنازشـهدارَسمـه..!
دسـتبـذارروخـاکِقـبـرشـهـیـدوبـگـو:
حـسـیــنبـهحــقِایـنشـهید،یهنگـاهیبهمـاکـن
#استادپناهیان
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
🌷اَلسَّلاَمُ عَلَي الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ
🌷سلام بر قيام كننده مورد انتظار، و عدل آشكار
📚فرازی از زیارت نامه حضرت مهدی(عج)
سلام امام زمانم
تمام سلامها و تمام تحیّتها نثار تو باد،
ای مولایی که حقیقت سلام هستی.
و روز آمدنت، زمین لبریز خواهد شد از سلام و سلامتی...
سلام بر تو و بر روز آمدنت...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_فرج_صلوات💚
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
➥ @shohada_vamahdawiat
آنگاه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به گریه افتاد و از آن جا رفت، ابوطالب(علیه السلام) او را صدا زد و به او گفت: برادرزاده عزیزم، هرچه دوست داری بگو، به خدا سوگند! هرگز دست از یاری تو برنخواهم داشت.
ادامه دارد...
#منتظران_هوشیار
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداء_ومهدویت
↶【با ما همراه باشید】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#منتظران_هوشیار
❣روایت نوزدهم(زندگینامه پیامبر)
✨پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) پس از دعوت خویشاوندان، با نزول آیه های
🌺الحجر
فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ
ﺗﻮ ﻣﺄﻣﻮﺭﻳﺘﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻋﻮﺕ ﺑﻪ ﺍﺳﻠﺎم، ﻋﻠﻨﻲ ﻛﻦ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺖﭘﺮﺳﺖﻫﺎ ﺍﻋﺘﻨﺎﻳﻲ ﻧﻜﻦ؛ (٩٤)
🌺الحجر
إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ
ﭼﻮﻥﻛﻪ ﺷﺮّ ﻣﺴﺨﺮﻩﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺳﺮﺕ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﻣﻲﻛﻨﻴﻢ؛ (٩٥)
دستور یافت تا یکباره دعوت خویش را علنی و عمومی سازد و از آزار مشرکان نهراسد و کارشان را به خدا واگذارد.
🍁لذا روزی در کنار کوه صفا روی سنگ بلندی قرار گرفت و با صدای بلند گفت: یا صَباحاهُ(عرب این کلمه را به جای زنگ خطر به کار می برد و گزارش های وحشت آمیز را نوعا با این کلمه آغاز می کند).
ندای پیامبر(صلی الله علیه و آله) جلب توجه کرد: گروهی از قبائل مختلف قریش به حضور وی شتافتند، سپس پیامبر(صلی الله علیه و آله) رو به جمعیت کرد و گفت: ای مردم هرگاه من به شما گزارش دهم، که پشت این کوه(صفا) دشمنان شما موضع گرفته اند و قصد جان و مال شما را دارند، آیا مرا تصدیق می کنید؟ همگی گفتند: آری، زیرا ما در طول زندگی از تو دروغی نشنیده ایم.
🌷سپس گفت: ای گروه قریش من شما را از عذاب و کیفر الهی بر حذر می دارم. قریش که کم و بیش از آیین او مطلع و آگاه بودند، این بار با شنیدن این جمله، آنچنان ترس، دلِ آنان را فراگرفت، که یکی از سران کفر(ابولهب) سکوت مردم را شکست، رو به آن حضرت نمود و گفت: وای بر تو! ما را برای همین کار دعوت کردی. سپس جمعیت متفرّق شدند و...
🍁روزی رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) در مسجدالحرام بر عده ای از بت پرستان قریش وارد شد، ملاحظه کرد آنها به بت ها سجده می کنند. آنان را از این کار منع کرد و بر مخالفت با دین و آیین پدرشان ابراهیم(علیه السلام) مورد نکوهش قرار داد.
آنها به وی پاسخ دادند: ما به این دلیل به آنها سجده می کنیم که وسیله تقرب ما به خدا شوند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برایشان بیان کرد که این کار، همان شرکی است که خداوند آن را، از آنها نخواهد پذیرفت و بدینسان آنان را بر ادامه کارشان مورد سرزنش قرار داد.
گفت: این بت ها جز اسم هایی که شما و پدرانتان آنها را نامگذاری کرده اید چیز دیگری نیستند و خداوند بر آنها قدرتی عطا نکرده(سوره نجم آیه ۲۳)اما آنها پیامبر(صلی الله علیه و آله) را جادوگر و دروغگو می خواندند و علاوه بر دروغگو شمردن او، وی را کاهن یا دیوانه خوانده و به قرآن افترا می بستند که افسانه های پیشینیان است.(برگرفته از برخی آیات سوره های ص، فرقان،انعام، طور، حجر، انبیاء)
🌷وقتی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از معبودهای آنان به زشتی یاد می کرد و اعتقادات بت پرستی آنها را که سود و زیانی به حالشان نداشت کاری احمقانه و جاهلانه می خواند.
گروهی از سران قریش نزد عمویش ابوطالب(علیه السلام) آمدند و به او گفتند: برادرزاده ات خدایان ما را ناسزا می گوید و از آیین ما به زشتی یاد می کند و عقل و خرد ما را احمقانه شمرده و پدرانمان را گمراه می داند، یا او را از این کار بازدار و یا این که ما و او را به خود واگذار و دست حمایت خود را از او بردار. ابوطالب(علیه السلام) با آنان به نرمی و ملایمت سخن گفت و به گونه ای محترمانه آنها را برگرداند و از نزدش رفتند.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) به دعوت خویش ادامه داد و هیچ چیز او را از ابراز کردن دین و آیین الهی باز نمی داشت و مردم را به آیین او فرا می خواند و همین عمل سبب خشم قریش شده بود، از این رو سران قریش گرد هم آمده و بار دیگر نزد ابوطالب رفتند و به او اظهار داشتند: ای ابوطالب! شما از نظر سن و آبرومندی میان ما، از مقام و منزلت ارجمند و والایی برخوردار هستی، ما از شما خواستیم که برادرزاده ات را منع کنی، ولی این کار را نکردی و به خدا سوگند! ما تحمل شنیدن ناسزاگویی به خدایان خود و به زشتی یاد کردن آنها و احمقانه توصیف نمودن اندیشه های خویش را نداریم. اینک یا او را از این کار بازدار، و یا با هر دوی شما پیکار خواهیم کرد، تا یکی از دو گروه نابود شود.
🌷ابوطالب(علیه السلام) در حضورشان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را خواست و پیشنهاد کرد که: برای خاطر بزرگان قوم خود و برای حفظ جان خود و من، دست بردار، و تکلیف مرا دشوار مساز.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به گمان اینکه ابوطالب(علیه السلام) در تصمیم یاری دادن او سست شده و دست از یاری کردن وی خواهد کشید گفت:((ای عمو، به خدا قسم! اگر این مردم خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپم قرار دهند، تا از رسالت خویش دست بردارم، هرگز این کار را نخواهم کرد، تا اینکه خداوند دین و آیین خود را یاری و حمایت کند و یا در این راه، هر چه را دارم تقدیم کنم!)).
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
#ختم_روزانه
✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند:
در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨
📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹.
قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج)
دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷
#التماس_دعا_برای_ظهور
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
15.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️داستان واقعی وشنیدنی ازعنایت امام زمان عجل الله به فردی که ماشین اودربین راه و درزیربارش برف خراب شدو...
سخنران :استاد #عالی
🌸سلامتی وتعجیل درفرج مولاصاحب الزمان عج صلوات بفرست🌸
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
استاد پناهیان :
امام زمان که نمیاد آدمای مؤمن و عوام غیر مؤمن رو بُکشه؛ حتی ایشون نمیاد که گناهکارا رو بکشه، بلکه خیلی از گناهکارها با اومدن ایشون، آدمای خوبی میشن؛ کشتن، قاعده ای داره! حتی قرار نیست بعضی از گناهکارایی که با اومدن ایشون هم خوب نشدند، کشته بشن...
بله، نباید موضوع شمشیر رو لز عملیات اصلاحی حضرت، حذف کرد! چرا که مستکبران هیچ زبونی جز زبون زور نمی فهمند... برای تامین امنیت جامعه، ترسوندن مستکبران از شمشیر عدالت یک اصل اساسی به حساب میاد، چرا که این طائفه جز با گردن های شکسته، سر تعظیم فرود نمی آورند! تنها در اینصورت است که جامعه روی آرامش خواهد دید...
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#سكوتآفتاب🪴
#قسمتهفدهم🪴
🌿﷽🌿
لحظاتى مى گذرد، قُطام به تو فكر مى كند، نكند تو بروى و او را تنها بگذارى. فكرى شوم به ذهن او مى رسد. او سريع از جا برمى خيزد و به حياط مى آيد، خدا را شكر مى كند كه تو هنوز آنجا هستى. دلم به حال تو مى سوزد، تو نمى دانى كه در ذهن اين دختر زيبا چه نقشه اى مى گذرد.
تو رو به او مى كنى و مى گويى:
ــ غم آخرتان باشد. خدا به شما صبر بدهد.
ــ ممنونم. ابن ملجم! ديدى كه چگونه تنها و بى كس شدم؟ دخترى هستم كه پدر و همه برادرانش به دستِ ظلم على كشته شده اند و او ديگر هيچ كسى را ندارد. به راستى چه كسى از من حمايت مى كند؟ خدايا! خودت على را به سزاى عملش برسان!
ــ گريه نكن! عزيزم! اگر پدر و برادرانت رفتند من كه هستم.
خنده اى بر لبان قُطام مى نشيند و تو هم لبخند مى زنى. دلت خوش است كه دل مصيبت ديده اى را شاد كرده اى و لبخند بر لب هاى او نشانده اى، امّا فراموش كرده اى كه چه بودى و چه شدى.
تا ديروز كسى جرأت نداشت در مقابل تو، به على(ع) توهين كند، امّا اكنون مى شنوى كه قُطام به مولايت توهين مى كند ولى تو هيچ نمى گويى. تو فقط محو تماشاى معشوقه خود هستى. فهميدم! تو عوض شده اى، عشق على(ع) را فروخته اى و عشق قُطام را خريده اى.
#سكوتآفتاب🪴
#امامشناسی🪴
#پانزدهمینمسابقه🪴
#ویژهعیدمیلادامیرالمومنینع
#نشرحداکثری🪴
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖
✳️ همه کارها برای خدا
🍃قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ🍃
🍂نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانيان است🍂 (انعام: ۱۶۲)
🌼 پیامبر (ص): 🍃يَا أَبَا ذَرٍّ لِيَكُنْ لَكَ فِي كُل شِّیءٍ نِيَّةٌ صَالِحَةٌ حَتَّى فِي النَّوْمِ وَ الْأَكْل🍃
(مکارم الأخلاق/۴۶۴)
🍂ای ابوذر در هر کاری حتی خوابیدن و خوردن نیت صالح (قصد قربت) داشته باش🍂
✅ خوش تیپ
✍ باشگاه کشتی بودیم که یکی از بچهها به ابراهیم گفت:
ابرام جـون! تیپ و هیکـلت خیلی جالـب شده. توی راه که میاومدی دو تا دختر پشت سرت بودند و مرتب از تو حرف میزدند. بعد ادامه داد: شلوار و پیرهن شیک که پوشیدی، ساک ورزشی هم که دست گرفتی، کاملاً معلومه ورزشکاری!
ابراهیم خیلی ناراحت شد. رفت توی فکر. اصلا توقع چنین چیزی را نداشت.
جلسه بعد که ابراهیم را دیدم خندهام گرفت؛ پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد! به جای ساک ورزشی هم کیسه پلاستیکی دست گرفته بود. تیپش به هر آدمی میخورد غیر از کشتیگیر.
بچهها میگفتند: تو دیگه چه جور آدمی هستی! ما باشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم. بعد هم لباس تنگ بپوشیم. اما تو با این هیکل قشنگ و رو فُرم، آخه این چه لباس هائیه که می پوشی؟!
ابراهیم به این حرفها اهمیت نمیداد و به بچه ها توصیه میکرد : ورزش اگه برای خدا باشه، عبادته؛ به هر نیت دیگهای باشه، فقط ضرره.
📚 کتاب سلام بر ابراهیم، ص ۴۱
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
آرزو کردم ...
که باشم در رکابت ؛
جـ❤️ـان من ...
آرزو بر من ...
که در ظاهر جوانم ؛
عیب نیست❗️...
سلام تنهاترین سـ❤️ـردار ...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#فرج_مولاصلوات
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتهفتادویکم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
ارباب من
من مات و مبهوت به حرف هاي اونها گوش مي كردم .. . مفهوم بعضي از كلمات رو نمي دونستم و درك
نمي كردم ...
اون كلمات واضح، عربي بود ... شايد رمز بود ... اما چه رمزي كه هر دوي اونها گريه مي كردن ... اونها كه
نمي دونستن من به تلفن شون گوش مي كنم ...
چند ثانيه بعد، دنيل اين سكوت مرگبار رو شكست ...
- من رو ببخش بئا ... اين بار اصلا زمان خوبي براي رفتن نيست ... شايد سال ديگه ...
و اون پريد وسط حرفش ...
- مطمئني سال ديگه من و تو زنده ايم؟ ... يادته كريس هم مي خواست امسال با ما بياد؟ ...
دوباره بغض راه گلوش رو سد كرد ... بغضي كه داشت من رو هم خفه مي كرد ...
- اما اون ديگه نمي تونه بياد ... اون ديگه فرصت ديدن حرم هاي مقدس رو نداره ... كي مي دونه سال
ديگه اي براي من و تو وجود داشته باشه؟ ...
نفس هاي ساندرز دوباره عميق شده بود ... از عمقي خارج مي شد كه حرارت آتش و درد درونش با اونها
كنده مي شد و بيرون مي اومد ... به زحمت بغضش رو كنترل كرد ...
- كارآگاهي كه روي پرونده كريس كار مي كرد رو يادته؟ ...
و دوباره سكوت ...
- اون رفتارش با من مثل يه آدم عادي نيست ... دقيقا از زماني كه فهميد ما مسلمانيم ... طوري با من
برمي خورد مي كنه كه ...
بئاتريس ... من نمي تونم علت رفتارش رو پيدا كنم ... اگه به چيزي فكر كرده باشه كه حقيقت نداره ... و
اگه چيزي رو نوشته باشه كه ...
مي دوني اگه حدس من درست باشه ... چه اتفاقي ممكنه براي ما بيوفته؟ ... فكر مي كني كسي باور مي
كنه ما ...
صداي اشك هاي همسرش بلندتر از صداي خسته دنيل بود ... صدايي كه با بلند شدنش، همون نفس
هاي خسته رو هم ساكت كرد ...
فقط اشك مي ريخت بدون اينكه كلامي از زبانش خارج بشه ... و من گيج و سردرگم گوش مي كردم ...
اون كلمات هر چه بود، رمز نبود ... اون اشك ها حقيقي بود ... براي چيزهايي كه من اصلا متوجه نمي
شدم . .. حتي مفهوم اون لغات عربي رو هم نمي فهميدم ...
چند بار صداش كرد ... آرام ... و با فاصله ...
- بئاتريس ...
بئاتريس ...
اما هيچ پاسخي جز اشك نبود ... تا اينكه ...
- فاطمه جان ...
نمي دونستم يعني چي ... اما تنها كلمه اي بود كه اون بهش پاسخ داد ...
صداي اشك ها آرام تر شد ... تا زماني كه فقط يك بغض عميق و سنگين باقي بود ...
- تقص ري تو نيست ... اشتباه من بود دنيل ... من نبايد چنين سفري رو ازت مي خواستم ... ما هر دو مثل
هميم ...
بايد از اون كسي مي خواستم كه اين قطرات به خاطرش فرو ريخت ...
اونقدر حس شون زنده بود كه انگار داشتم هر دوشون رو مي ديدم ... حس مي كردم از جاش بلند شده
... صداش آرام تر از قبل، توي گوشي مي پيچيد ... انگار گوشي از دهانش فاصله گرفته بود ...
- ارباب من ... باور دارم كلماتم رو مي شنوي ... و ما رو مي يني ب ... ما مشتاق ديدار توئيم .. . اگر لايق
ديدار تو هستيم ما رو بپذير ...
اين بار صداي اشك هاي دنيل، بلندتر از كلمات همسرش بود ... و بي جواب، تلفن قطع شد ...
حالا ديگه تنها صدايي كه توي گوش من مي پيچيد ... بوق هاي پي در پي تماس قطع شده بود ...
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یا_مهدی_(عج)
🌹روز برگشتن تو دیدینی است...
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ رو حتما ببینید
در مورد مقام معظم رهبری 🌺
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
#شهیدانه
💫پیکرش را با دو شهید دیگر، تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه می گفت: یکی شان آمد به خوابم و گفت:
🌼جنازه ی من رو فعلاً تحویل خانواده ام ندید !
🍃از خواب بیدار شدم. هر چه فکر می کردم کدام یک از این دو نفر بوده ، نفهمیدم ؛ گفتم ولش کن ، خواب بوده دیگه و فردا قرار بود جنازه ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت .این بار فوراً اسمش رو پرسیدم. گفت: امیر ناصر سلیمانی.
🍂 از خواب پریدم ، رفتم سراغ جنازه ها. روی سینه ی یکی شان نوشته بود ((شهید امیر ناصر سلیمانی)).
🍃بعد ها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانواده اش در تدارک مراسم ازدوج پسرشان بوده اند ؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخورد.
🌟خاطره ای از #شهید_ناصر_سلیمانی
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🌷 #با_شهدا 🌷
#دست_يك_مشت_استخوان!!
🌷ايام جنگ بود و دليرمردى از مازندران قصد حضور در جبهه داشت. مادر با دلشوره اى پر از مهر از او پرسيد: «مادر جان كِى برمیگردى؟» او به اطراف نگاهى كرد و با لبخند گفت: «عروسى دخترعمو برمیگردم.» همه خنديدند. دختر عمو فقط ٨ سال داشت!! دلاور رفت و ديگر بازنگشت. گفتند: به شهادت رسيده اما پيكرش مفقود است. ٨ سال بعد چند پاره استخوان به مادر او تحويل دادند و گفتند: «اين پيكر پسر توست.» مادر كنار پاره هاى استخوان نشست و گريست، آن هم در شب عروسى دخترعمو.
🌷عروس ١٦ ساله گوشهاى نشست، غصه، دلش را فرا گرفت. كسى در گوش دلش زمزمه كرد كه: «حالا نمیشد اين چند پاره استخوان فردا بيايد؟» شب از نيمه گذشت كه همه به بستر رفتند. خواب چشمان عروس غم آلود را در خود گرفت. ....در خواب ديد كه در منجلابى افتاده و دائم فرو میرود. كار به جايى رسيد كه فقط دستش بيرون مانده بود و در دل گفت: «خدايا چرا كـسى به فريادم نمیرسد؟!» ناگهان دستى از غيب آمد و او را از منجلاب بيرون كشيد و صدايى در دل تاريكى گفت: «اين دست، دست همان يك مشت استخوان است كه ديشب به ميهمانى تو آمد.»
📚 كتاب "كرامات شهدا"
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🌷 سید بن طاووس به فرزندش محمد مینویسد؛
مبادا فکر کنی امام زمان علیهالسلام به دعای تو محتاج است،
هرگز چنین نیست و هرکس چنین فکری کند بیمار است،
این که میگویم برای او دعا کن، فقط برای این است که او حق بزرگی بر تو دارد و بسیار در حق تو احسان نموده است،
و اگر قبل از دعا برای خودت برای او دعا کنی، ابواب اجابت زودتر به رویت گشوده میشود،
زیرا تو با گناهت باب دعا را بر روی خود بستهای، ولی هنگامی که برای آن مولایی دعا کنی که از خواص درگاه خداست،
به احترام او باب اجابت به رویت گشوده میشود و آنگاه خود و همهی کسانی که در حقشان دعا میکنی بر خوان احسان او مینشیند و مشمول رحمت، کرم و عنایت الهی میشوید، چون خود را به او مرتبط کردهاید!
📗 فلاح السائل، سید بن طاووس
@hedye110
🔹🔷🌹🔷🔹
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#سكوتآفتاب🪴
#قسمتهجدهم🪴
🌿﷽🌿
* * *
عشوه هاى قُطام بيشتر و بيشتر مى شود، دخترى كه داغ عزيزانش را ديده است، چرا اين گونه دلربايى مى كند؟! تو نمى دانى كه قُطام چه در سر دارد، تو مدهوش او شده اى و اصلاً فكرت كار نمى كند.
تو به راحتى مى توانى اندام او را ببينى... آتش شهوت در وجودت شعله مى كشد، چه مى كنى؟! نگاه حيوانى تو به اندام قُطام بيشتر و بيشتر مى شود. نگاه تو ديگر از حريم خود گذشته است...
ديگر نمى توانى تاب بياورى، مشتاقانه از جا بلند مى شوى و چنين مى گويى: آيا با من ازدواج مى كنى؟ من تو را خوشبخت مى كنم. هر چه بخواهى برايت فراهم مى كنم.
لحظه اى مى گذرد، قُطام به چشمان تو خيره مى شود، وقتى آتش شهوت را در چشمان تو مى خواند تو را كنار مى زند و مى گويد:
ــ من خواستگاران زيادى دارم. پسران قبيله ام در آرزوى ازدواج با من هستند، امّا من هميشه آرزو داشتم كه با جوانمردى شجاع و دلاور مثل تو ازدواج كنم.
ــ به خدا قسم! من همسر خوبى براى تو خواهم بود، آيا با من ازدواج مى كنى؟
ــ ازدواج با من سه شرط دارد، آيا مى توانى به اين سه شرط عمل كنى؟
ــ تو از من جان بخواه. هر چه باشد قبول مى كنم، قولِ شرف مى دهم.
ــ مهريّه من بايد سه هزار سكّه طلا باشد، همه آن سكه ها را بايد قبل از عروسى پرداخت كنى.
ــ باشد، عزيزم! قبول مى كنم.
ــ بايد در خانه من خدمتكاران خدمت كنند و من كدبانوى خانه باشم.
ــ باشد، قبول است.
ــ شرط سوّم خود را كه از همه مهمّ تر است، بعداً مى گويم.8
* * *
قُطام به سوى اتاق خود مى رود و تو را تنها مى گذارد، تو سعى مى كنى حدس بزنى كه شرط سوّم چيست. در حال و هواى خودت هستى كه صدايى به گوشت مى رسد: ابن ملجم جان! بيا اينجا!
نگاه مى كنى، قُطام را مى بينى كه زيباترين لباس خود را به تن كرده است و در آستانه در اتاق ايستاده است.
باد گيسوانش را نوازش مى دهد، به سويش مى روى، بوىِ عطر او تو را مدهوش مى كند... بار ديگر آتشِ شهوت در وجودت زبانه مى كشد. نمى دانى چه كنى! عقل از سرت مى پرد، هيچ نمى فهمى ... قُطام مى گويد:
ــ و امّا شرط سوّم.
ــ بگو عزيز دلم! هر چه مى خواهى بگو. به خدا قسم هر چه باشد آن را انجام مى دهم، فقط زود بگو و راحتم كن، عزيزم!
ــ تو بايد انتقام مرا از على بگيرى. بايد او را به قتل برسانى تا بتوانى به من برسى.
ــ از اين حرفى كه زدى به خدا پناه مى برم. اى قُطام! آيا از من مى خواهى كه على را به قتل برسانم؟ چگونه چنين چيزى ممكن است؟ نه! نه! هرگز!
آفرين بر تو! خوب جواب او را دادى. مى بينم كه هنوز هم مى خواهى با او سخن بگويى:
چه كسى مى تواند على(ع) را به قتل برساند؟ مگر نمى دانى كه او شجاع ترين مرد عرب است؟
از من مى خواهى كه على(ع) را بكشم؟ هرگز! او به من محبّت زيادى نمود و مرا بر ديگران برترى داد.
اى قُطام! هر كس ديگر را كه بگويى مى كشم، امّا هرگز از من نخواه كه حتّى فكر كشتن اميرمؤمنان را بكنم!
آفرين بر تو! خوب جواب دادى، فقط كافى است كه زود از اينجا بيرون بروى. حرام است كه با نامحرمى در يك اتاق خلوت كنى، تا بار ديگر شيطان به سراغت نيامده است و شهوت تو را اسير نكرده است برو، اگر بمانى پشيمان مى شوى.
افسوس كه گوش به حرف شيطان مى دهى، او به تو مى گويد: لازم نيست اينجا را ترك كنى، اينجا بمان! تو بايد بمانى و با قُطام سخن بگويى. تو بايد او را هدايت كنى، تو بايد كارى كنى كه او دست از اين عقيده باطل خود بردارد، تو مى توانى او را عوض كنى، اگر تو بروى چه كسى او را هدايت خواهد كرد؟
ـــــــــــــــــــــــــ
■■■□□□■■■
#سكوتآفتاب🪴
#امامشناسی🪴
#پانزدهمینمسابقه🪴
#ویژهعیدمیلادامیرالمومنینع
#نشرحداکثری🪴
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
آن کـِه عالم همه در دست توانایش بود،
مرکز دایره غم دل دانایش بود،
هفتمین حجت معصوم ز ظلم هارون
چارده سال به زندان ستم جایش بود،
دل “موسای کلیم”از غم این موسی سوخت،
که به زندان بلا طور تجلایش بود…
#یا_باب_الحوائج_ع🥀
#شهادت_امام_موسی_کاظم(ع)🖤
#بر_شیعیان_جهان_تسلیٺ_باد🥀
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبتون بخیر
🌙⭐️✨🌟💫🏴🏴
@hedye110
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَامِعَ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوَی...
🌱 سلام بر شادی جمعیت قلبهای ما در سایهی دستهای مبارک تو.
سلام بر آن لحظه ای که پراکندگی های هوا و هوس را به نگاهی آرام می کنی.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#فرج_مولاصلوات💚
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
➥ @shohada_vamahdawiat
emam_kazeam_karimi.mp3
6.12M
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🥀السلام علیک یا موسی بن جعفر یا باب الحوائج(علیه السلام)
شهادت آقا امام موسی کاظم(علیه السلام) را به فرزندشان حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) تسلیت می گوییم
آجرک الله یا صاحب الزمان😔
#السلام_علیک_یاموسی_بن_جعفر
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداء_ومهدویت
↶【با ما همراه باشید】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
چه زیباست که هر صبح
همراه با خورشید
به خدا سلام کنیم💚
نام خدا را
نجوا کنیم و آرام بگوییم
الهی به امید تو💚
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
@hedye110
﷽
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتهفتادودوم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
كلمات مقدس
توي بخش تاسيسات دبيرستان ... بين اون موتورها و دستگاه ها نشسته بودم ... گيج، مات، مبهم ...
خودم به يه علامت سوال تبديل شده بودم ... حس مي كردم بدنم يخ زده ...
زيارت ... فاطمه ... اربعين ...
من مفهوم هيچ كدوم از اين كلمات عربي رو نمي دونستم ... و نمي فهميدم خطاب بئاتريس ساندرز براي
ارباب* چه كسي بود؟ ... اون مرد كي بود كه به خاطرش گريه كرد و ازش درخواست كرد؟ ... قطعا عيسي
مسيح نبود ...
لب تاپ رو از روي صندلي مقابلم برداشتم و اون كلمات رو با نزديك ترين املايي كه به ذهنم رسيد سرچ
كردم ...
حالا مفهوم رفتارهاي اون روز ساندرز رو مي فهميدم ... اون روز، اون فقط يك چيز مي خواست ... اينكه
با خيال راحت بتونه همسرش رو براي انجام برنامه هاي ديني ببره ... فقط همين ...
و من ندونسته مي خواستم اون رو مثل يه معادله حل كنم ...
هر چند هنوز هم در نظرم اون يك فرمول چند بعدي و ناشناخته بود ... اما در اعماق وجودم چيزي
شكست ...
فهميده بودم اين حس ناشناخته و اين اشتياق عم قي كه در وجود اونها شكل گرفته ... در وجود كريس هم
بوده ... اون هم مي خواسته با اونها همسفر بشه ...
يكر س براي من يه قهرمان بود ... قهرماني كه براش احترام قائل بودم ... و اين سفر اشتياق اون بچه هم
بود ... شايد من دركي از اين اشتياق نداشتم ... اما مي تونستم براي ني ا خواسته احترام قائل باشم ...
تمام زمان باقي مونده تا بعد از ظهر و تعطيل شدن دبيرستان ... توي زير زمين تاسيسات موندم ... بدون
يا نكه حتي بتونم نهاري رو كه آورده بودم بخورم ...
نشسته بودم و به تمام حرف ها و اتفاقات اون مدت فكر مي كردم ... به ساندرز ... همسرش ... كريس ...
و تمام افكار اشتباهي كه من رو به اون زيرزمين كشونده بود ... تمام اندوه اون روز اونها تقصير من بود و
من مسببش بودم ...
با بلند شدن صداي زنگ ... منم وسائلم رو جمع كردم و گذاشتم توي كيف ... صندلي هاي تاشو رو جمع
كردم و با دست ديگه برداشتم ... و از اون زير زمين زدم بيرون ... گذاشتم شون كنار انبار و رفتم سمت
دفتر مديريت ...
جان پروياس هنوز توي دفترش بود ... با ديدن من از جاش بلند شد ...
- كارآگاه منديپ ... چهره تون گرفته است ...
پريدم وسط حرفش ...
- اومدم بگم جاي نگراني نيست ... هيچ تهديدي دبيرستان شما رو هدف نگرفته ... اينطور كه مشخصه
همه چيز بر مبناي يه سوءتفاهم بوده ...
خيلي سعي كرد اسم اون سوءتفاهم رو از دهن من بيرون بكشه ... اما حتي اگر مي تونستم حرف بزنم ...
شرمندگي و عذاب وجدان من در برابر ساندرز بيشتر از اين حرف ها بود ...
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
#ختم_روزانه
✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند:
در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨
📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹.
قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج)
دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷
#التماس_دعا_برای_ظهور
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
#روضه_امام_کاظم_ع
پیشاپیش تسلیت
یا رب از گوشه زندان بلا خسته شدم
دگر از این همه بیداد و جفا خسته شدم
همچو زهرا ز خدایم طلب مرگ کنم
ای اجل بر سر من زود بیا خسته شدم
چارده سال از این حبس به آن حبس بس است
که از این در به دری ها به خدا خسته شدم
من به سنگینی این سلسله عادت کردم
ولی از دوری و هجران رضا خسته شدم
دل من خون شده از کینه زندان بانم
دگر افتاده ام از شور و نوا خسته شدم
شده افطاری من سیلی و شلاق و کتک
من از این سفره و این آب و غذا خسته شدم
ناسزا گفت ز بس بر من و بر مادر من
من از این سندی بی شرم و حیا خسته شدم
عمه ام خواند نماز شب خود بنشسته
گفت از بس که دویدم به خدا خسته شدم
بسکه دنبال یتیمان به بیابان گشتم
بسکه خوردم کتک از حرمله ها خسته شدم
🔸شاعر: عبدالحسین میرزایی
#السلام_علیک_یا_موسی_بن_جعفر_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat