eitaa logo
شهداءومهدویت
6.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2هزار ویدیو
33 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅─✵💝✵─┅┄ سلام به خدا که آغازگر هستی ست سلام برمنجی عالم که آغازگر حکومت الهی‌ست سلام به آفتاب که آغازگر روزست سلام به مهربانی که آغازگر دوستی‌ست سلام به شماکه آفتاب مهربانی هستید الهی به امید تو💚 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🏴🏴           @hedye110    
💙 :) 🌱 : خواب یا ... ؟ مرتضي كه از در اومد تو با صحنه عجيبي مواجه شد ... تقریبا ديوار اتاق، پر شده بود از برگه هاي نوت استيك ... چيزهايي كه نوشته بودم و به چسبونده بودم ... بهم كه سلام كرد رشته افكارم پاره شد ... ـ كي برگشتي؟ ... اصلا متوجه نشدم ... ـ زمان زيادي نيست ... و نگاهش برگشت روي ديوار ... ـ اينها چيه؟ ... به ديوار بالاي تخت اشاره كردم ... ـ سمت راست ديوار ... تمام مطالبي هست كه اين مدت توي قرآن در مورد رمضان و روزه گرفتن خوندم ... و اونهايي كه تو بهم گفتي ... وسط برداشت هاي فعلي و نقاطي هست كه به ذهن خودم رسيده ... سمت چپ، سوال ها و نقاط ابهامي هست كه توي ذهنم شكل گرفته ... چند لحظه مكث كردم ... و دوباره به ديواري كه حالا همه اش با كاغذهاي يادداشت پوشيده شده بود نگاه كردم ... ـ فكر كنم نوت استيك كم ميارم ... بايد دوباره بخرم ... با حالت خاصي به كاغذها نگاه مي كرد ... برق خاصي توي چشم هاش بود ... واقعا جالبه ... تا حالا همچين چيزي نديده بودم ... ـ توي اداره وقتي روي پرونده اي كار مي كنيم خيلي از این شیوه استفاده مي كنيم ... البته نه به اين صورت ... شبيه اين مدل رو دفعه اول كه داشتم روي اسلام تحقيق مي كردم به كار گرفتم ... كمك مي كنه فكرت به خاطر پيچيدگي ذهن، بين مطالب گم نشه و همه چيز رو واضح ببيني ... مغز و ذهن به اندازه كافي، سيستم خودش پر از رمز و راز هست ... حواست نباشه حتي فكر و برداشت خودت مي تونه گولت بزنه ... با تعجب خاصي بهم نگاه مي كرد ... طوري كه نمي تونستم بفهمم پشت نگاهش چه خبره ... ـ اينهاش حرف خودم نيست از نتايج علمي تحقيقات يه گروه محقق بود در حيطه مغز و ادراك ... با دقت شروع به خوندن نوشته هاي روي ديوار كرد ... اول سمت راست ... تحقيقات و شنيده ها در مورد رمضان ... ـ مي تونم بهشون چيزي رو اضافه كنم؟ ... سرم رو بالا آوردم و بهش نگاه كردم ... ـ الان كه داشتم اينها رو مي خوندم متوجه شدم توي حرف ... و سوال و جواب ها يه سري مطلب از قلم افتاده ... يه بسته از نوت استيك ها رو در آوردم و دادم دستش ... من، دريافت هاي تا اون لحظه مغزم ... و سوال هايي كه هنوز بي جواب مونده بود رو مي نوشتم ... اون به سوال هاي روي ديوار نگاه مي كرد و مطالبي كه لازم بود اضافه بشه رو مي نوشت ... مرتضي حدود ساعت 11 خوابيد ... تمام ديروز رو همراه دنيل بود و شبش رو هم بدون لحظه اي استراحت، پا به پاي من تا صبح بيدار ... در طول روز هم يا پشت فرمان بود يا با كار ديگه اي مشغول ... غرق فكر و نوشتن بودم ... حواسم كه جمع شد ديدم بدون اينكه چيزي بهم بگه با وجود اون چراغ هاي روشن خوابيده ... چند لحظه بهش نگاه كردم و از جا بلند شدم . .. حالا ديگه نور اندك، چراغ خواب، فضا رو روشن مي كرد ... برگشتم و دوباره نشستم سر جام ... چشم هاي سرخم رو دوختم به ديوار و اون همه نوشته روش ... نوشته هايي كه درست بالاي سر تختم به ديوار چسبيده بود ... خواب يا كار؟ ... سرم رو پايين انداختم و مشغول شدم ... چهار روز اقامت در مشهد، زمان كمي بود ... و گذشته از اون، در يك چشم به هم زدن، زمان بودن ما در ايران داشت به نيمه نزديك مي شد ... 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat
5.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 و بالاخره در شب سی امین سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی منتشر شد! 🔸شهیدان زنده اند الله اکبر، ماجرای ملاقات علمدار روایتگری کشور، شهید روحانی حاج عبدالله ضابط با شهید آوینی چند سال پس از شهادت ایشان (آوینی) در اردوی راهیان نور را ببینید و منتشر کنید. 🔸حاج عبدالله قبل از شهادت آوینی با او قرار ملاقات می گذارد اما قبل از موعد ملاقات سید در فکه آسمانی می شود و الباقی ماجرا پس از شهادت سید که فقط باید دید و شنید... 🔸نقل است که وقتی برای دعا و گرفتن حاجت به نزد آیت الله بهجت (ره) رفتند، بیان نمود به نزد فلان طلبه به اسم آقای ضابط بروید! این در حالی بود که حاج عبداللهِ عارف با اخلاص، هیچ‌گاه ادعایی نداشت! البته کسانی که حاجی را می شناختند، از ارتباط حضوری او با شهدا در منطقه طلائیه و... خبر دارند و این مسائل برای آنها عادی است.   🇮🇷 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبرانقلاب: مشتری همیشگی روایت فتح بودم 🔹لحظاتی از حضور رهبرانقلاب در مراسم تشییع شهید آوینی، انتشار به مناسبت ۲۰ فروردین سالروز شهادت شهید آوینی   🇮🇷 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
🔳در مسیر حیدر 🔻من داوطلبانه وارد جبهه جنگ مى‌شوم. كسى مرا مجبور نكرده و اميدوارم كه اين چند صباحى كه زنده هستيد، در راه اسلام و براى اسلام و براى ايران اسلامى و به خاطر امام زمان (عجل الله) زندگى كنيد و در زندگى در راه هرچه محكم‌تر نمودن جامعه‌اى اسلامى بكوشيد. بخشی از وصیت نامه شهید 🔻شهید حیدر طاهری سیمکانی با حضور در عملیات آزادی خرمشهر زخمی شد. كه پس از بهبود، باز به منطقه برگشت؛ تا این بار دیگر پاداش دلاوری‌های خویش را دریافت کند. و در پانزدهم فروردین شصت و دو در اروند‌رود، گردان سیصد و هفت حجت‌بن الحسن(عجل الله)، به دیار باقی شتافت و جاودانه شد. 🔻شهید حیدر طاهری سیمکانی تاریخ تولد: بیست و پنجم دی ماه 1341 تاریخ شهادت: پانزدهم فروردین ماه 1362 علت شهادت: درگیری با نیروهای بعثی محل شهادت: اروند‌رود ↶【به ما بپیوندید 】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
﷽❣ ❣﷽ "تو" هر زمان که بیایی بهار خواهد بود زمان شادیِ بی اختیار خواهد بود خوش آن زمان که برآید به یک کرشمه دو کار یکی ظهور امام و یکی حضور بهار سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... پدرمهربانم، سلام ... 💚 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ ➥ @shohada_vamahdawiat
┄┅─✵💔✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان @hedye110
💙 :) 🌱 صدای من را مي شنوي ؟ ـ ديشب اصلا نخوابيدي؟ ... ـ نه ... حدودا دو ساعت پيش، تمام مطالبي رو كه در مورد رمضان بايد مي نوشتم تموم شد ... از جا بلند شد و كليد رو زد ... نور بدجور خورد توي چشمم و بي اختيار بستم شون ... ـ توي اين تاريكي كه چشم هات رو نابود كردي ... دیده هاي سرخم رو به زحمت باز كردم ... چشم هاي خو گرفته به تاريكي، حالا در برابر نور مي سوخت و به اشك افتاده بود ... تا لاي اونها رو باز مي كردم، دوباره خيس از اشك مي شد و پايين مي ريخت ... همون لحظات كوتاهي كه مجبور شدم به خاطر نور اونها رو نيمه باز نگهدارم ... خستگي اين 48 ساعت، هوش رو از سرم برد ... ديگه خروج مرتضي رو از دستشويي نفهميدم ... ساعت نزديك 10 صبح بود ... اولين تكاني كه به خودم دادم، دستم با ضرب به جايي خورد ... نيمه خواب و بيدار بلند شدم و نشستم ... مغزم هنوز خواب و هنگ بود ... به جاي اينكه درست بخوابم، همون طور پايين تخت ... گوله شده تا صبح خوابم برده بود ... با اون چشم هاي گيج و خمار، توي اتاق چشم چرخوندم ... مرتضي نبود ... يه يادداشت زده بود به آينه ... ـ براي زيارت رفتيم ... بعد از اون هم ... نوشته رو گذاشتم روي ميز و رفتم دوش بگيرم ... شايد اين گيجي و خواب از سرم بره ... بعد از حدود 48 ساعت بيداري ... فقط 6 ساعت خواب ... بيرون كه اومدم هنوز خستگي توي تنم بود اما ديگه كامل هشيار شده بودم ... برگشتم پاي نوشته ها ... ـ سخن خدا : روزه براي من است و من پاداش آن را مي دهم ... ـ دعاي شخص روزه دار هنگام افطار مستجاب مي شود ... ـ روزه رمضان، سپر از آتش جهنم است ... ـ روزه از سربازان عقل هست و روزه خواري و نگرفتن روزه از سپاه جهل ... ـ هر كس عمدا يك روز رو روزه نگيرد ... بايد در كفاره اين كار ... يا بنده اي را آزاد كند ... يا دو ماه پي در پي روزه بگيرد ... و يا شصت فقير و مسكين را اطعام كند ... ـ امام صادق: هر كس يك روز از ماه رمضان روزه خوارى كند از ايمان خارج شده است ... ـ ..... نگاهم رو از يادداشت ها گرفتم ... مي خواستم برم سمت سوال ها و برداشت هام كه ... چشمم افتاد به يه بخش ديگه ... مرتضي يه بخش هايي از سوال ها رو جدا كرده بود ... و چسبونده بود به شيشه پنجره ... جواب هايي رو از احاديث كه به ذهنش مي رسيد ... يا پاسخ هاي خودش رو توي برگه هاي جداگانه نوشته بود و كنار سوال مربوط به اون زده بود ... رفتم سمت شون ... و با دقت بهشون خيره شدم ... ـ پيامبر: هر كس از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند ... خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذيرد مگر اين كه غيبت شونده او را ببخشد ... ـ امام صادق: آنگاه كه روزه مى گيرى بايد چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه دار باشند (يعني از گناه پرهيز كني) ... ـ گناه فقط انجام ندادن عمل عبادي نيست ... گناه چند قسم داره: گناه در حق خودت ... گناه در در برابر فرمان خدا ... حق الناس يا گناه در حق ساير انسان ها ... مثلا ... ـ پيامبر: رمضان ماهي است كه ابتدايش رحمت است و ميانه اش مغفرت و پايانش آزادي از آتش جهنم .... درهاي آسمان در اولين شب ماه رمضان گشوده مي شود و تا آخرين شب آن بسته نخواهد شد .... براي لحظاتي چشمم روي سخن آخري موند ... 'خدا كه به به مردم گفته درب هاي رحمت و راه رسيدن به خدا بسته نيست ... و هر وقت توبه كننده به سمتش برگره اون رو مي پذيره ... پس منظور از درهاي آسمان چيه؟' ... و ده ها سوال ديگه ... بی اختيار، وحشت وجودم رو پر كرد ... ترسيدم اگه بيشتر از اين بخونم يا پيش برم ... همين باور و چيزهاي اندكي هم كه از اون شب در وجودم شكل گرفته رو از دست بدم ... و وحشت از اينكه هنوز پيدا نشده ... دوباره گم بشم ... توجهم رو از برگه ها گرفتم ... ناخودآگاه در مسير نگاهم، چشمم به گنبد طلايي رنگ حرم افتاد ... و نگاهم روش موند ... ـ صداي من رو مي شنوي؟ ... 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
در این شبهای عزیز نیازمندان مارو فراموش نکنید اجرتون با مولا🙏🙏🌹 شماره کارت صندوق مشکل گشای امیرالمؤمنین علیه السلام ۶۲۷۴۱۲۱۱۹۲۷۸۷۱۰۹ کمالی به نیت امام زمان عج کمک کنید
تو نباشی اَمان از این مَـردم می شود صحبت از رِی وُ گندم آتش وُ اهلِ خـیمه وُ هیـزم می کند کودکِ تو راهَش گُـم ماکجا؟! مجلسِ شراب وُ خم کاروانِ مطَهَّرت ‌.... را وای...😭😭  🇮🇷 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat