#شهید_حمدالله_دکامی_زاده
#صفحه_6⃣
در اردوگاه اسرای جنگی دوباره تعدادی اسیر جدید را آوردهاند.لحظاتی میگذرد. درِ دخمه که باز میشود حمدالله در میان اسرای تازهوارد چهره آشنای پدر را میبیند. دیدن اسارت پدر، سختی اسارت را برایش دوچندان میکند.
رهایی از بند اسارت
سالهای اسارت بهسختی میگذرد با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ هم خبری از آزادی اسرا نمیشود گویا همه آنها را فراموش کردهاند، این جمله ایست که از دل و ذهن همه اسرا میگذرد.روزهای پس از پایان جنگ سختتر از روزها و سالهای قبل میگذرد اما سرانجام روز بیست و ششم مردادماه سال ۱۳۶۹ خبر آزادی و بازگشت به میهن جان تازه ای به پیکر نحیف و درهمشکسته اسرا میبخشد.
حمدالله در سالهای اسارت بهعنوان بهترین یار و مددکار مرحوم حاجآقا ابو ترابی در کنار آن عارف وارسته قرار داشت. او در سالهای اسارت به حفظ کامل قرآن کریم و نهجالبلاغه با ترجمه و تفسیر این دو کتاب بزرگ پرداخت. و بهعنوان یکی از بهترین آموزگاران قرآن و نهجالبلاغه در سالهای اسارت و بعدازآن در مجالس و محافل پاسداران و بسیجیان انقلاب به شمار میآمد.
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
#شهید_حمدالله_دکامی_زاده
#صفحه_6⃣
شهادت در مسیر خدمت
سالها پس از پایان دوران اسارت، سردار حمدالله دکامی فرمانده نیروی مقاومت غرب کشور میشود.
شهادت
در پاییز سال ۱۳۸۰ و مصادف با ماه مبارک رمضان، پس از پشت سر گذاشتن دهسال اسارت در دست دشمن و یازده سال خدمت در سپاه، در حین مأموریت دچار سانحه رانندگی شده و به مقام رفیع شهادت نائل میگردد.
فرازی از آخرین سخنرانی شهید دکامی زاده
اگر دشمن با ما وارد جنگ هم بشود، کاری از پیش نخواهد برد؛ فقط ما را اذیت میکند. ما اذیت میشویم؛ حرفی نیست ولی از پا در نمیآییم. چقدر زیبا قرآن میفرماید: "إِن تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ" در اینجا تالمون از الم است، یعنی درد و رنج. اگر به شما درد و رنج میرسد نگران نباشید، به آنها هم میرسد. منتها شما "تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لا یَرْجُونَ" هستید. شما امیدوار به فضل خدا هستید، هدفدارید، اما آنها این امید را ندارند. ما ضرری نمیکنیم.
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
#شهد__رضا_قشقائی_از_زبان_همسرش
#صفحه_6⃣
- چه مدت بعد از ازدواج، صاحب فرزند شدید؟
پسرم محمدحسین در سال 81 به دنیا آمد؛ یعنی حدوداً دو سال بعد از ازدواج.
- رفتار شهید قشقایی در منزل چگونه بود؟ آیا بهگونهای رفتار میکردند که هنگام نبودشان در منزل خلأ حضور ایشان را حس کنید؟
شاید این تعریفها حرفهایی کلیشهای باشد، اما واقعاً از همه لحاظ خوب بود و من بهعنوان همسرش از او رضایت کامل داشتم. هر وقت از سرکار برمیگشت خستگی را پشت در میگذاشت و وارد خانه میشد. در تمام این سالها من هیچگاه متوجه مشکلاتی که با آنها در بیرون از منزل درگیر بود، نشدم. با لبخند وارد خانه میشد و همیشه با رفتارش فضا را شاد نگه میداشت. همیشه لحظهشماری میکردیم که زودتر به خانه بیاید.
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======