eitaa logo
شهداءومهدویت
7هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 مادر در خواب پسر شهیدش را می‌بیند. پسر به او می‌گوید:توے بهشت جام خیلے خوبه. چے می‌خواے برات بفرستم؟ مادر می‌گوید:«چیزے نمی‌خوام؛ فقط جلسه قرآن ڪه می‌رم، همه قرآن می‌خونن و من نمی‌تونم بخونم خجالت می‌ڪشم. می‌دونن من سواد ندارم، بهم می‌گن همون سوره توحید رو بخون.». حاج ڪاظم می‌گوید:«نماز صبحت رو ڪه خوندے قرآن رو بردار و بخون!». بعد از نماز یاد حرف پسرش می‌افتد. قرآن را بر می‌دارد و شروع می‌ڪند به خواندن. خبر می‌پیچد. پسر دیگرش این‌را به عنوان ڪرامت شهید محضر آیت الله نورے همدانے مطرح می‌ڪند و از ایشان می‌خواهد مادرش را امتحان ڪنند. قرار گذاشته می‌شود. حضرت آیت‌الله نزد مادر شهید می‌روند. قرآنے را به او می‌دهند ڪه بخواند. به راحتے همه جاے را می‌خواند؛ اما بعضے جاها را نه. میفرمایند:«قرآن خودت رو بردار و بخوان!». مادر شهید شروع می‌ڪند به خواندن؛ بدون غلط. آیت الله نورے گریه میڪنند و چادر مادر شهید را می‌بوسند و می‌فرمایند:«جاهایے ڪه نمی‌توانست بخواند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم ڪه امتحانش ڪنیم.» 🌹 ‌شهـــید حاج ڪاظم رستگار ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @shohada_vamahdawiat