eitaa logo
شهداءومهدویت
7.2هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
26 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
#سلام_امام_زمانم❤ کلبه کوچکی در قلبم، سالیانی‌ست منتظر و چشم به راه میهمانی‌ست میهمانی ک با آمدنش، آرامشی عجیب را از سفر به سوغات می آورد. کجایی ای میهمان کلبه قلب‌های ما؟ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ➥ @shohada_vamahdawiat
تولد ایشان در شب نیمه شعبان سال ۲۵۵ ه.ق. در حدود پانزده یا شانزده روز پس از خلافت المهتدى و در دوران انقلابات و آشوبهاى بزرگ بغداد و جهان اسلام روى داده است.مادرش ام ولد و بانویى رومى بود که نرجس(نرگس)و به قولى ملیکه نام داشت و او را نواده قیصر روم گفته‏اند و روایات بسیارى در چگونگى ازدواج حضرت امام عسکرى(ع)با این بانو و همچنین در کیفیت ولادت امام و معجزاتى که از آن حضرت دیده شده است نقل شده است . به موجب این روایات آن حضرت از روز ولادت از انظار پنهان نگاه داشته مى‏شد ولى بعضى از افراد خانواده و خواص صحابه او را زیارت مى‏کردند و امام اصحاب خود را از غیبت قریب الوقوعشان مطلع ساخته بود. در شمایل حضرتش گفته‏اند که در شکل و خوى شبیه جدش پیغمبر(ص)است.چهره‏اش تابناک و برگونه راست خالى سیاه دارد.دندانهایش از هم فاصله دارد و بر چهره‏اش علامتى دیده مى‏شود.وقتى ظهور کند در شکل جوانى خوش سیما حدود چهل ساله با قامتى معتدل و پیشانى و موى بلند که بر شانه‏هایش ریخته است و چشمانى درشت و سیاه و ابروانى پیوسته و شانه‏اى عریض جلوه خواهد کرد. آخرین وقتى که امام دوازدهم در جمع مردم دیده شد هنگام خواندن نماز بر جنازه پدر بزرگوارش(ربیع الاول ۲۶۰ ه.ق.)بود و غیبت آن حضرت پس از آن آغاز گردید. ❤️❤️❤️❤️❤️🍃🍃🍃🍃 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
💢 از شهید شدن نمی ترسم 🔹مرز ترکیه محل قاچاق انواع چیزها بود و همینطور گروه های تروریستی کوموله و دموکرات هم می خواستن برای خودشان قلمرو درست کنند و با مرزبانان درگیر بودند 🔹 یک روز از محمد پرسیدم محل خدمتت چطوره گفت به خدا یه شب دیدی ما رو کشتن پرسیدم چطور گفت از بس هر شب درگیری داریم، بهش گفتم می خوای برات کاری کنم گفت نه دایی من از شهید شدن نمی ترسم. 🔹شهید محمد حسین زاده از مرزبانان ناجا دوازدهم آبان 1396 در چالدران در درگیری با اشرار به شهادت رسید. ➥ @shohadanaja@shohada_vamahdawiat
♡یابن الحســـن ♡ شعبان یعنے حکایتِ قدم هایت . . . شعبـان که از راه میرسـد من تمـامِ غمهـاے دلم را تعطیـل میکنـم اصـلا انـگار نه انـگار که تمـامِ عمـر در فـراق گذشتـه استــ تـــو فقطـ بیـــا؛ ببین چگونه تمــــامِ غمهاے دنیـــا بےمعنے خواهنـد شـد تـــو فقط بیـــا ؛ ببیـن چگونه تمــامِ زندگے و جوانےمان را به نامِ تــو سنـد میزنیـم تــو فقط بیــا و ببین آقــا تــو فقط بیــا و بمان. . . حالا که مـاهِ میـلادت آمده حـیف استـ نیایـے و نباشـے بیـا و کنارمـان بمان آقـا جـان بیـا و به دادمـان برس . . . در افق آرزوهایم تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم... @shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسفر خوبم ! آماده باش ! ما اكنون بايد به سوى شهر دمشق برويم، سفر طولانى است ، امّا اين همه راه را براى يارى حقيقت مى رويم . روزها مى گذرد . . . آن درختان زيتون را مى بينى ؟ ما در نزديكى هاى دمشق هستيم . وارد شهر مى شويم و ابتدا به كنار مسجد اموىّ مى رويم تا قبر دختر كوچك امام حسين(ع) را زيارت كنيم . آرى ، اين شهر خاطره هاى زيادى از اسارت خاندان پيامبر دارد . زيارت شما قبول باشد ! اكنون موقع آن است كه به سراغ هدف خود برويم . ما مى خواهيم در اين شهر با آقاى ذَهَبى ديدار كنيم . ما بايد به مدرسه اشرفيّه برويم ، مدرسه اى كه شهرت آن ، تمام دنيا را گرفته است ، از اين مدرسه، بزرگان زيادى به اوج موفقيّت رسيده اند . وارد مدرسه مى شويم ، نگاه كن، اين مدرسه چقدر شلوغ است ! ما از افرادى كه در اين مدرسه هستند سراغ استاد ذَهَبى را مى گيريم ، آنها ما را به سالنى راهنمايى مى كنند . پيرمردى بر روى صندلى كوچكى نشسته است و شاگردان زيادى دور او حلقه زده اند ، هر كدام اين شاگردان از شهر و ديارى هستند ، آنها براى بهره بردن از دانش استاد به اينجا آمده اند . هر كس از او سؤالى مى كند و او جواب مى دهد . ما بايد صبر كنيم تا دور او خلوت شود . نگاه كن ! استاد ذَهَبى چه حافظه اى دارد ! در اين مدّت اصلا به كتاب يا نوشته اى نگاه نمى كند . مگر نمى دانى كه همه آروز مى كنند كه اى كاش حافظه آنها مثل حافظه استاد ذَهَبى باشد ! شنيده ام كه يكى از دانشمندان بزرگ به مكّه مى رود ، وقتى او آب زمزم را مى نوشد ، اين دعا را مى كند : " خدايا ! حافظه مرا همچون حافظه استاد ذهبى قرار بده " . نگاه كن ! درس استاد تمام شد و شاگردانش يكى بعد از ديگرى مى روند . خوب است ما نزديك برويم . ما درست در مقابل استاد هستيم ، چرا او به ما توجّهى نمى كند ؟ يكى از شاگردان استاد كه متوجّه تعجّب ما مى شود ، رو به من مى كند و مى گويد كه چشمان استاد بر اثر زيادى مطالعه و نوشتن بيش از صد كتاب ، نابينا شده است و او نمى تواند هيچ جا را ببيند ! ما جلو مى رويم و سلام مى كنيم ، استاد ذهبى به گرمى جواب ما را مى دهد و مى گويد : ــ شما كيستيد و از كجا آمده ايد ؟ ــ من نويسنده هستم و با دوستم از ايران آمده ايم . ــ خيلى خوش آمديد . بعد استاد از ما مى خواهد تا به حجره او برويم . اينجا حجره استاد است ، دور تا دور حجره پر از كتاب هايى است كه استاد در روزگار جوانى نوشته است . ــ جناب استاد ! من براى جوانان كتابى مى نويسم ــ شنيده ام كه شما در زمينه تاريخ و حوادث تاريخى ، كتابى داريد ــ نام كتاب تاريخى شما چيست ؟ ــ نام كتاب من ، " تاريخ اسلام " است كه در 52 جلد نوشته ام ــ استاد ! اكنون من مى خواهم از شما سؤالى بكنم ، نظر شما در مورد فرزندِ حسن عسكرى چيست ؟ آيا او متولّد شده است يا نه ؟ ــ آيا منظور شما همان كسى كه شيعيان او را به عنوان امام زمان خود مى شناسند ؟ ــ آرى . ــ چطور شده است كه اين سؤال براى شما اينقدر مهم شده است ؟ ــ عدّه اى مى گويند كه حسن عسكرى ، اصلا فرزند پسرى نداشته است . در اين هنگام استاد ، يكى از شاگردان خود را صدا مى زند و از او مى خواهد تا جلد نوزدهم كتاب " تاريخ اسلام " را بياورد . شاگرد او ، اين كتاب را مى آورد ، استاد به او مى گويد كه در اين كتاب ، حوادث سال 258 را ذكر كرده ام ، آنجا را بياور و آنرا بخوان . شاگرد ، شروع به ورق زدن مى كند ، بعد از مدّتى جستجو آن را پيدا مى كند . من به او مى گويم كه شماره صفحه را بگويد تا من يادداشت كنم . او مى گويد اين مطلب در صفحه 113 مى باشد و بعد شروع به خواندن مى كند . در اين صفحه چنين نوشته شده است: محمّد پسر حسن كه شيعيان او را قائم و نماينده خدا مى دانند در سال 258 هجرى قمرى37متولّد شد . 🌺او آمده از خصم داده ما بگیرد 💐هم انتقام از قاتل زهرا بگیرد 🌺او آمده تا اشک محرومی نریزد 💐ظالم به تیغش خون مظلومی نریزد ❤️❤️❤️❤️🍃🍃🍃🍃🍃 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
خــــُوش بِحٰـــال دل مــَن مثل تو آقـــا دارد بر سَــرش سایه آرامش طوبی دارد با شما آبرویی قدر دو دنیا دارد پای این عشق اگر جان بدهم جا دار‌د 【السلام علیک یا امام رضا(ع)】 💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
Dua-Tawassul-Samavati.mp3
13.58M
...... دل چه صفا گیرد از دعای توسل حالِ دعا گیرد از دعای توسل قلب همه عاشقانِ آل محمد (ص) نور خدا گیرد از دعای توسل 💐التماس دعا 🌹 ======👇====== @shohada_vamahdawiat ======🌹======
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ سلام من بہ مهدے و به قلب آسمانی‌اش سلام من بہ پاکی و به لطف و مهربانی اش سلام من بہ لحظہ ای که می رسد ظهور او سلام من بہ لحظہ ای که می رسد عبور او #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ #صبحتون_مهدوے 🌼 🍃 ➥ @shohada_vamahdawiat
بنا بر اخبار و روایات شیعه آن حضرت را دو غیبت است: صغرى و کبرى که قصرى‏ و طولى‏ نیز مى‏گویند.غیبت صغرى هفتاد و چهار سال طول کشید و در این مدت چهار سفیر یا نایب که ایشان را«نواب»یا«ابواب»یا«سفراء»مى‏خوانند نامه‏ها و توقیعات حضرت را به مردم مى‏رسانده‏اند و خود به زیارت ایشان نائل مى‏شده‏اند.این سفرا یا نواب چهارگانه به ترتیب عبارتند از: ۱)ابو عمرو عثمان بن سعید بن عمرو عمرى اسدى عسکرى‏ وى از اصحاب امام هادى و امام عسکرى بود و مراسم تغسیل و تکفین و تدفین امام یازدهم را بنا به وصیت آن حضرت انجام داد.او به حکم امام عسکرى پیشکارى حضرت مهدى را بر عهده گرفت و تا زنده بود این خدمت را ادامه داد. ۲)ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید وى در زمان حضرت عسکرى(ع) دستیار پدر بود و بعد از مرگ وى عهده‏دار سفارت امام گردید.او کتابهایى در فقه تألیف نموده که مطالب آن را از امام یازدهم و امام دوازدهم شنیده و پاکنویس کرده بود. یکى از آنها کتاب الاشربه است.ابو جعفر روز آخر جمادى الاولى ۳۰۴ یا ۳۰۵ در بغداد درگذشت و همانجا مدفون شد.او مدتى حدود پنجاه سال پیشکار و وکیل امام زمان(عج)بود ❤️❤️❤️❤️🌺🍃🍃🍃 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
✍ ڪلام شهید: این دنیا بسیار ڪوچڪ و گذراست و مثل یڪ دیوار میماند ڪه ما بر لبه آن راه میرویم و انتهای این دیوار ڪه هدف ماست شهادت است و ما باید هدف خود را با دقت و هوشیاری ببینیم و با سرعت و اشتیاق به طرف آن بدویم و مواظب باشیم ڪه در این مسیر ڪوچڪترین لغزشی در ما به وجود نیاید ڪه ممڪن است از این دیوار سقوط ڪنیم و به هدفمان ڪه شهادت است نرسیم. ➥ @shohada_vamahdawiat
آماده باش ! اين بار مى خواهم تو را به مكّه ببرم . مى دانم كه خيلى خوشحال شدى ، تو در اين سفر مى توانى خانه خدا را زيارت كنى و مهمانِ دوست باشى . ما با هم حركت مى كنيم ، روزها و شب ها سپرى مى شود . . . حتماً مى دانى كه ما براى ورود به شهر مكّه بايد لباس احرام بر تن كنيم و لبّيك بگوييم و اعمال عمره به جا آوريم . اينجا ميقات است ، جايى كه بايد لباس سفيد بر تن كنيم و كبوتر حرم شويم . لبّيك اللهمّ لبّيك ! ما به سوى شهر خدا ، مكّه ، حركت مى كنيم ، اين كوه ها را نگاه كن ، شهر مكّه در پشت همين كوه ها مى باشد . ما وارد شهر مى شويم و به مسجد الحرام مى رويم و دور كعبه طواف مى كنيم . اعمال عمره را انجام مى دهيم ، اكنون مى توانيم لباس احرام را از بدن بيرون آورده و لباس معمولى به تن كنيم . امّا من از تو مى خواهم ساعتى ديگر صبر كنى و لباس احرام به تن داشته باشى . حتماً مى گويى چرا ؟ اگر ما لباس هاى معمولى بپوشيم همه مى فهمند ايرانى هستيم و شيعه ، آن وقت كار خراب مى شود . يعنى چه ؟ مگر ما چه كرده ايم ؟ ببين ، در اين شهر دانشمندى زندگى مى كند كه نام او ، ابن حجر هيثمى است و او عقيده دارد كه شيعيان مشرك هستند . شايد از اين حرف من تعجّب كنى ! هميشه گفته اند كه شيعه و سنى با هم برادر هستند . مگر او نمى داند كه ما خدا و رسول خدا و قرآن را قبول داريم ؟ ! مگر ما با او برادر نيستيم ؟ آيا او اين گونه مى خواهد حقّ برادرى را به جا آورد ؟ ! به هر حال ، من گفته باشم كه اين آقاى ابن حجر ، چه عقيده اى دارد ، حال تو خود مى دانى . چند سال پيش ، در شهر مكّه شيعيان زياد شده بودند و وقتى ابن حجر براى حج به مكّه آمد نتوانست شاهد رواج مكتب شيعه در اين شهر باشد . براى همين ، او در مكّه ماند و كتابى به نام " صَواعق مُحْرِقه " نوشت ، هدف او در اين كتاب دفاع از خلافت ابوبكر و عمر بود . آيا مى دانى كه معناى " صَواعق مُحْرِقه " چيست ؟ آيا در هنگام رعد و برق ، صاعقه ها را ديده اى كه همه جا را آتش مى زنند ؟ به آن صاعقه هاى آتشين در زبان عربى ، " صَواعق مُحْرِقه " مى گويند . منظور ابن حجر اين است كه كتاب من ، مانند صاعقه هاى آسمانى ، مكتب شيعه را نابود مى كند . ابن حجر تا آنجا كه مى توانست در كتاب خود به مكتب شيعه حمله كرد و شيعيان را به عنوان كسانى كه در دين خدا بدعت آورده اند معرّفى كرد . آيا شنيده اى كه پيامبر خبر داده كه بعد از من گروهى مى آيند و به من ، حديث دروغ ، نسبت مى دهند ؟ آيا مى خواهى يكى از آن حديث هاى دروغى را كه آقاى ابن حجر در كتاب خود از پيامبر نقل كرده برايت بخوانم : " بعد از من گروهى مى آيند كه آنها را رافضى مى گويند ، اگر آن گروه را ديديد آنها را بكشيد كه آنها مشرك هستند " . همسفر خوبم ! آيا مى دانى كه منظور از رافضى ، شيعيان مى باشند ؟ در زبان عربى ، به كسى كه چيزى را قبول نكند ، رافضى مى گويند . آنها مى گويند : " شيعيان ، حق را كه خلافت ابوبكر است ، قبول نكرده اند ، پس آنها رافضى هستند " . به هر حال ، ابن حجر با نوشتن اين كتاب و ترويج افكار ضد شيعه ، توانست به خواسته خود برسد و از رشد مكتب شيعه در شهر مكّه جلوگيرى كند . اكنون ، من و تو بايد با همين لباس هاى احرام به نزد ابن حجر برويم . 🌺آقای من تو خود بیا و حقیقت را برای همه مرملا کن 🌹مولای خوبی ها جهان در انتظار توست 💐تا تو نیائی دنیا در سرگردانی به سر میبرد 🌺او آمده از خصم داده ما بگیرد 🌟هم انتقام سیلی زهرا بگیرد 💐💐💐💐💐💐🍃🍃👍👍 🌹 ======👇====== @shohada_vamahdawiat ======🌹======
✨﷽✨ ✍سوال: ما چگونه می‌توانيم در زمان غيبت امام زمان به آن حضرت خدمت کنيم؟ پاسخ ما: خدمت به امام زمان عليه السّلام، خدمت به دين مقدّس اسلام است هر چه انسان به اسلام بيشتر خدمت کند به امام زمان عليه السّلام بيشتر خدمت کرده است، چون امام زمان عليه السّلام کار شخصی به آن صورت ندارند که مثلا بخواهند سوار اسب شوند شما کمکشان کنيد، در هيچ يک از اين گونه مسائل احتیاجی به کسی ندارند، بهترين خدمت و کمکی که می‌توان کرد همان کاری است که خود آن حضرت هم مشغول آن کار هستند وخدمت به هدف آن حضرت است که تربيت انسانها می‌باشد و اينکه شما افرادی را که با شما در ارتباط هستند به سوی انجام واجبات و ترک محرّمات وتزکيه نفس بکشانيد. اين بهترين خدمتی است که می‌توان به آن حضرت کرد. لذا وظيفه واجب هر مسلمانی اين است که مردم را با آن حضرت آشنا کند تا مطيع فرمايشات او و اجداد و آباء طاهرينشان عليهم السّلام باشند. 📚«کتاب شریف انوار صاحب‌الزمان» ‌‌‌‌🌹 ======👇====== @shohada_vamahdawiat ======🌹======
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 ✨دلم گرفته برایت،بیاعزیزِ دلم ❣فدای سوزِ صدایت،بیاعزیزِ دلم ✨اگرنبودنِ من،میشودبهای ظهور ❣سَرَم شَوَدبه فدایت،بیاعزیزِدلم ✨بگیردستِ دعایی برای حالِ خودت ❣به التماسِ دعایت،بیا عزیزِ دلم ✨بهار با تو بیاید…خزانِ قلبِ مرا ❣بهار کن ز صفایت،بیا عزیزِ دلم ✨بس است دوری وهجران،بس است دربدری ❣یگانه مَردِ ولایت،بیا عزیزِ دلم ✨بیا بخاطرِ زهرا،بیا که منتظر است ❣عجیب کرده هوایت،بیا عزیزِ دلم ✨بِرِس به دادِ دلِ زینب و زنانِ حَرَم ❣تو را قسم به وفایت،بیا عزیزِ دلم ✨دلم گرفته برای حَرَم،برای حسین ❣به حقّ کرب و بلایت،بیا عزیزِ دلم 🕊🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹🕊 🌹✨ @shohada_vamahdawiat✨🌹 ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک سال دیگر هم گذشت یک سال دیگر هم گذشت و چشممان به جمال مولای غایبمان روشن نشد... و چرا بیاید؟ وقتی که اکثریت قریب به اتفاق ما شیعیان در تمام سال از او غافلیم، و قلیلی از ما نیز به هنگام مشکلاتمان از او یاد می‏کنیم... اما آقای ما! به روسياهي‌مان نگاه نکن و به دستهايمان که خالي اند، و به زبانمان نیز گوش مسپار که گناهکارتر از آن است که تو را با صداقت و اخلاص بخواند، قلب آن اندک بندگان واقعی خداوند را ببين که هر روز ـ صبح و شام ـ تو را مي‌خوانند... ❤️❤️❤️❤️❤️🍃🍃🍃🍃🍃 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
اي بهار دلها سلام بر آل ياسين، سلام بر مهدي امتها و جامع تمام کلمات وحي الهي. سلام بر آنکه شمشير برکشيده و ماه تابان و نور درخشان است. سلام بر آفتاب شب ظلماني جهان و قرص ماه ايمان. سلام بر بهار مردمان و نشاط آفرين روزگار. «شب هجرانت اي دلبر، شب يلداست پنداري رخت نوروز و ديدار تو، عيد ماست پنداري » اي بهار دلها و اميدبخش انسانها و سرور و شادي روزها، اي خورشيد ظلمتها و ماه تمام نماي جمال خدا. اي حقيقت عشق و مظهر پرستش، اي شکوفه طه و غنچه شکفته زهرا، عليهاالسلام. اي سرو خوش قد و رعنا، اي چهره ات چون آفتاب، روشن و دلربا، اي در رهت، جانها فدا و نشان غمت، اشکها. اي عصاره زمان و زيباييها، اي هماره با ما و ناپيدا، اي سوخته در فراغت عاشق و شيدا، اي مونس و همدم اوليا، اي خمار نگاهت راز هستي ها، اي طاووس خوش خرام بهشت اعلي، اي شراب عشقت، نوش جانها، اي خزينه علم و نهايت حلم، اي مسکن برکت و معدن حکمت، اي تمام محبت، اي گرد و غبار مقدمت توتياي چشم ما، اي شمع جهان افروز، بيا! اي شاهد عالم سوز بيا! اي کعبه اميد عيان شو. اي درخشش هستي بتاب! اي خورشيد جان و جهان جلوه گر شو!، اي فروغ فضليت بتاب! اي راز عظيم تجلي چهره بنماي، اي پاکترين خونها نثار عشقت، به پا خيز! اي دشت و دمن در انتظارت با دم عيسايي ات، زنده گردان! اي کشتي نجات، رهايي بخش و اي مرهم سينه ها درمان کن. قسمت اول 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃🍃 🌹 ======👇====== @shohada_vamahdawiat ======🌹======
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ نشسته بر رخ ما گرد هجران بیا دست محبت را بکش بر چهره ما که ما بی تو یتیم و بینواییم #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ #صبحتون_مهدوے 🌼 🍃 ➥ @shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🎼📸 آوا و نمایی زیبا و شاد برای میلاد صاحب العصر و الزمان 🍃💙هدیه ایران زیبا تقدیم به همه عاشقان‌مهدی موعود عج . 🎤محمدحسین شفیعی 🌹 ======👇====== @shohada_vamahdawiat ======🌹======
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🎼📹 یکی از زیباترین آواهای امت اسلامی که برا میلاد امام‌زمان خوندن رو تقدیمتون میکنیم . 🍃💙جالبه که به چند زبون و یک ملودی و آهنگ مشترک ؛ این آوا رو اجرا میکنه که تداعی کننده امت اسلامی هستش.😍. 🌹 ======👇====== @shohada_vamahdawiat ======🌹======
ــ آقاى نويسنده ! دستت درد نكند ، ما را مى خواهى پيش كسى ببرى كه كشتن ما را واجب مى داند ! ــ تو كه اين قدر ترسو نبودى ، به خدا توكل كن و همراه من بيا . من از مردم ، سراغ خانه ابن حجر را مى گيرم و به سوى خانه او به راه مى افتيم . من نگاهى به تو مى كنم و مى گويم: ــ هنوز هم در فكر هستى كه همراهم بيايى يا نه ؟ ــ حتماً مى آيم، من رفيق نيمه راه نيستم، شيعه هميشه در جستجوى حقيقت است، من با تو مى آيم! سرانجام ما با هم درِ خانه ابن حجر را مى زنيم . خدمتكار در را باز مى كند و ما به او مى گوييم كه مى خواهيم ابن حجر را ببينيم . بعد از مدّتى ، ما وارد خانه مى شويم و ما را به اتاق ابن حجر راهنمايى مى كند ، وارد اتاق مى شويم و سلام مى كنيم و مى نشينيم . من رو به ابن حجر كرده و مى گويم : ــ ما شنيده ايم كه شما دانشمند بزرگى هستيد ، براى همين ، ما به ديدن شما آمديم . ــ شما خيلى محبت داريد . ــ ما شنيده ايم كه شما بر ضدّ عقايد شيعه ، كتابى نوشته ايد و با اين كار خود توانسته ايد از رشد تفكر شيعى در اين شهر جلوگيرى كنيد . ــ آرى ، اگر من نبودم امروز تمام مردم اين شهر فريب شيعيان را خورده بودند ، من بودم كه با نوشتن كتاب خود كه در سال 950 هجرى قمرى تمام شد ، خدمت بزرگى به بزرگان مذهب خود ، ابوبكر و عمر كردم . ــ اميدوارم كه خداوند شما را با آن دو نفر محشور كند ! ــ ما قابل نيستيم كه با آن بزرگواران محشور شويم . ــ چه كسى از شما بهتر كه با آنان محشور شود ، ما هنوز در لباس احرام هستيم ، از صميمِ دل مى خواهيم كه خدا اين دعا را در حقّ شما مستجاب كند ! ــ جناب ابن حجر ! شيعيان اعتقاد دارند كه حسن عسكرى ، فرزند پسرى به نام محمّد دارد ، آيا شما در كتاب خود در اين مورد هم سخنى نوشته ايد . ــ آرى ، من در كتاب خود به زندگى حسن عسكرى اشاره كرده ام و از فرزند او هم نام برده ام ، امّا مبادا فريب شيعيان را بخوريد ، شيعيان مى گويند كه او امام زمان است ، اين يك دروغ است ! ــ جناب ابن حجر ! ما فعلا كار به اين حرف ها نداريم ، ما فقط مى خواهيم بدانيم كه حسن عسكرى ، فرزندى داشته است يا نه ؟ ــ اگر اين طور است ، صبر كنيد تا كتاب خود را به شما نشان بدهم . او از جاى خود بلند مى شود و جلد دوم كتاب " صواعِق مُحرِقه " را مى آورد و صفحه 481 آن را باز مى كند و براى ما مى خواند : آن محمّدى كه شيعيان مى گويند حجت و نماينده خداست در شهر سامرا در سال 255 هجرى به دنيا آمد . من با احترام ، كتاب را از او مى گيرم و خودم مطالعه مى كنم . آرى ، ابن حجر قبول ندارد كه محمّد ، پسر حسن عسكرى (ع)، همان مهدى موعود باشد و به اين اعتقاد حمله مى كند ، امّا به ولادت محمّد پسر حسن عسكرى(ع) تصريح مى كند . اكنون ديگر ما بايد با ابن حجر خداحافظى كنيم و براى طواف وداع به مسجد الحرام برويم . همسفر خوبم ! ما شيعيان اعتقاد داريم كه اين محمّد كه فرزند امام عسكرى(ع) است ، مهدى موعود است و براى اين مطلب دلايل بسيار زيادى داريم . اگر خدا كمك كند من در آينده ، براى اثبات اين موضوع كتابى خواهم نوشت ، امّا هدف من در كتاب اين است كه اثبات كنم كه امام عسكرى (ع)، فرزند پسرى داشته است و براى همين ، اين سخن ابن حجر را آوردم . 🌺آن شب هزاران شهنه در شب پاس میداشت 🌹پاس از حریم وحی رب الناس میدا 💐تا مادری طفلی درآن وادی نزاید 🌸یعنی به دنیا مهدی زهرا نیاد 🌼اما به فرمان خدا در شام میلاد 🌻بادی وزید و آرزوشان رفت بر باد 💐ناز قدمهایش صلوات پایان 🌹 ======👇====== @shohada_vamahdawiat ======🌹======
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
mahmoudkarimi-@yaa_hossein.mp3
5.01M
میلاد علیه السلام 🎵امشب لبالب مشود دخل همه خمارها 🎤 محمود 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59