حسین به خوابم اومد؛ تا دیدمش شروع کردم سؤال کردن؛
گفتم: کجایی
گفت: در محضر سید الشهدا
یه کم ساکت شد
گفت: جز #شهادت هیچی به دردم نخورد.
پرسیدم: #نماز_شب ؟
گفت: برای رضای خدا نبود...
👈 میدونی فقط چیزی پذیرفته میشه که فقط و فقط برای رضای خدا باشه
گفتم: هیئت رفتن هات؟
گفت: کامل برای رضای خدا نبود.
دیگه نگذاشت چیزی بپرسم، خودش ادامه داد که:
شهادت من رو برد بالا
اگه #شهید نمیشدم، دست خالی بودم😓
خیلی کار دارم، اگه میمردم بدبخت میشدم😭
نفس کشیدن هم باید برای رضای خدا باشه
به سختی صحبت میکرد، انگار اجازہ صحبت کردن نداشت. دوبارہ تأکید کرد:
⚡️جز شهادتم هیچی به دردم نخورد، اعمال دیگم برای دل خودم بود
آخرش هم گفت:
خیلی زود دیر میشه
بهش گفتم حسین جان سفارش منم بکن.
خندید؛ هیچی نگفت؛ رفت
راوی: همسر شهید
🍃#شهید_حسین_محرابی
🔷تاریخ تولد : ۳۰ شهریور ۱۳۵۶
🔷تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۵
🔷مزار : بهشت رضا
🔷محل شهادت : حلب_سوریه
━━━⊱🕊⊰━━━
@shohadaa3
━━━⊱🌹⊰━━━
میگفت:
هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد، و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین(ع) خواهم کرد و او را دعا می کنم.
#شهید_حسین_محرابی🕊♥️
━━━⊱🕊⊰━━━
@shohadaa3
━━━⊱🌹⊰━━━
🥀🍃 همسر شهید:
حسین بہ خوابم اومد، تا دیدمش شروع ڪردم سؤال ڪردن
گفتم: کجایی؟؟
در محضر سیدالشهدا
یہ ڪم ساڪت شد و گفت:
جز #شهادت هیچے بہ دردم نخورد.
پرسیدم: نماز شب؟
براے رضاے خدا نبود... میدونے فقط چیزے پذیرفتہ میشہ ڪہ فقط و فقط براے رضاے_خدا باشہ
گفتم: هیئت رفتن هات؟
ڪامل براے رضاے خدا نبود.
دیگہ نگذاشت چیزے بپرسم، خودش ادامہ داد ڪه:
🦋شهادت من رو برد بالا اگہ شهید نمیشدم، دست خالے بودم خیلے ڪار دارم، اگہ میمردم بدبخت میشدم، نفس ڪشیدن هم باید براے رضاے خدا باشہ
بہ سختے صحبت میڪرد، انگار اجازہ صحبت ڪردن نداشت، دوبارہ تأڪید ڪرد:
جز شهادتم هیچے بہ دردم نخورد، اعمال دیگم براے دل خودم بود، آخرش هم گفت:
👈 "خیلے زود دیر میشہ."
بهش گفتم حسین جان سفارش منم بڪن، خندید، هیچے نگفت و رفت ..
#شهید_حسین_محرابی🌷
━━━⊱🕊⊰━━━
@shohadaa3
━━━⊱🌹⊰━━━
🔼 این تصاویر #شهدا و مرقد شهدا را به قصد زیارت نگاه کنید
🍁شهیدان را، شهیدان مےشناسند...
#شهـید_حسین_محرابی
ڪنار مزار شهیــدان
مصطفے صدرزادہ،
سجاد عفتے و محمد آژند
دلتنگ یـاران بـود
━━━⊱🕊⊰━━━
@shohadaa3
━━━⊱🌹⊰━━━