فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزوی ۶ سالگی که تو ۶۳ سالگی برآورده شد....
سردار دلاور شهید نیلفروشان🌷🌷🌷
#شهادت_هنرمردان_خداست
#یادشهداباصلوات🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️
@shohadabarahin_amar
🌷همراه باشهدا تا آسمان🌷
💥 #سپر_سرخ 💥 قسمت 7⃣4⃣ ▫️نورالهدی مردد مانده بود و این مرد سالها پیش برای نجات من از جانش گذش
📕رمان #سپر_سرخ
🔻قسمت 8⃣4⃣
▫️ساعت از ۴ بعد از ظهر گذشته بود که سرانجام مهدی مقابل یک رستوران ماشین را متوقف کرد و رو به ما بیرمق تعارف زد:«بریم پایین شما نهار بخورید.»
▪️آمبولانس هم چند متر جلوتر از ما ایستاده بود و همین حجلۀ جدید همسرش کافی بود تا حتی یک قطره آب از گلویش پایین نرود که فقط دنبال ما تا رستوران آمد اما خودش لب به غذا نزد.
▫️اشتهای ما هم باز نبود و مهدی اصرار کرد غذا سفارش دهیم و شاید تنها به هوای اینکه زینب چیزی بخورد، راضی شدیم غذا بگیریم.
▪️بعد از صرف غذا،ساعتی در سکوت غمگین ماشین سپری شد و حرف نگفتهای روی سینۀ مهدی مانده بود که رو به نورالهدی آهسته شروع کرد:«خدا ابوزینب رو رحمت کنه.»
▫️نمیدانستم از شهادت ابوزینب خبر دارد و او با همان لحن شکسته، ادامه داد:«ما همون سال شنیدیم چه اتفاقی برای ابوزینب افتاده اما شرمندم شمارهای از شما نداشتم که باهاتون تماس بگیرم.»
▪️میدانست تمام این جنایتها از عماره عراق تا گلزار شهدای کرمان از کجا آب میخورد و پیکر پَرپَر همسر جوانش پیش چشمانش بود که تیغ غیرت گلویش را برید و بوی خون در لحنش پیچید: «والله! انتقام همۀ اینا رو میگیریم!»
▫️از به یادآوردن شهادت مظلومانه ابوزینب،نورالهدی آهی کشید که حرارتش دلم را سوزاند و او هر بار حرف شهادت همسرش میشد، خاطرۀ همراهی من خیالش را خوش میکرد که از تمام قصۀ آن شبِ سخت، تنها به من اشاره کرد:«اونشب تو آمبولانس آمال همراه ابوزینب رفته بود. تا لحظۀ آخر کنار ابوزینب بود.»
▪️طوری با حسرت این جملات را ادا میکرد که احساس کردم دلش میخواست خودش تا نفس آخر کنار عشقش باشد و کلامش به آخر نرسیده، کاسه چشمانش از گریه پر شد.
▫️مهدی از شنیدن همین چند کلمه، نگاه متحیرش از آیینه تا چشمان من کشیده شد و شاید توانی برای صحبت نداشت که چیزی نپرسید و نورالهدی پاسخ نگاهش را داد: «خدا رحم کرد که برای آمال اتفاقی نیفتاد. درِ آمبولانس رو بسته بودن و میخواستن ماشین رو آتش بزنن که نیروهای امنیتی میرسن.»
▪️با هر کلمه حالش خرابتر میشد و میدیدم قلبش دیگر گنجایش تنش ندارد که با سؤالی بحث را عوض کردم: «ما بریم مشهد، خودتون میتونید زینب رو آروم کنید؟»
▫️شاید انتظار این حد از صراحت را نداشت که هرآنچه در سینهاش مانده بود با نفسی بلند بیرون داد، با گوشه چشمش نگاهی به زینب کرد که در آغوشم خوابش برده بود و پاسخم را حواله به لطف پروردگار کرد: «مادربزرگ و خالههاش هستن، خدا بزرگه، انشاءالله خودش کمک میکنه.»
▪️و شاید هنوز از ما خجالت میکشید که لحنش بیشتر گرفت: «امروز دست تنها بودم که مزاحم شما شدم. تهران اقوام هستن کمک میکنن انشاءالله.»
▫️و تا رسیدن به تهران دیگر هیچکدام کلامی حرف نزدیم که زینب خوابیده و هر کدام از ما در خلسۀ پر از غصه خودش فرو رفته بود.
▪️برای نخستین بار بود که تهران را میدیدم؛ شهری که حداقل در این ساعت از شب، شلوغی و پر رنگ و لعابی خیابانهایش بیش از هر چیز به چشمم میآمد.
▫️ساعتی هم در ترافیک تهران معطل شدیم و حدود ساعت ۱۰ شب بود که وارد کوچهای پهن و کوتاه شدیم؛ ماشین مقابل خانهای حیاطدار و قدیمی متوقف شد و صاحبخانه منتظر بود که بلافاصله در را گشود.
▪️روحانی سیدی با محاسنی سپید، قامتی بلند و چشمانی پُرچین و چروک که غرق غصه به آمبولانس نگاه میکرد.
▫️مهدی بیمعطلی پیاده شد و پیرمرد روحانی به استقبالش آمده بود که خودش را در آغوش او رها کرد و شاید پس از یک شبانه روز، سینهای برای درددل پیدا کرده بود که به فارسی ناله میزد و میان نالههایش تنها نام فاطمه را با حسرت زمزمه میکرد.
▪️از پلاکاردهایی که روی سردر خانه و دیوارهای اطراف بود فهمیدم اینجا منزل پدری فاطمه است و به چند دقیقه نکشید که چند زن محجبه مویهکنان از خانه بیرون دویدند و دور مهدی را گرفتند.
▫️مهدی با اشاره به ما، با آنها صحبت میکرد و میفهمیدم ماجرای بیتابی زینب و راز همراهی ما دو زن غریبه را برای خانواده فاطمه میگوید.
▪️من و نورالهدی با چشمانی خیس از پشت شیشه فقط نگاهشان میکردیم و مهدی میدانست ما چقدر خسته شدیم که به سمت ماشین برگشت، در را باز کرد و با همان لحن غرق بغض تعارف زد: «امشب رو اینجا استراحت کنید. همین الان تو سایت چک میکنم برای فردا صبح براتون بلیط مشهد میگیرم.»
▫️و هنوز کلامش به آخر نرسیده زن جوانی جلو آمد و شاید خاله زینب بود که با نگاهی نگران دنبال زینب میگشت و پیش از آنکه من حرفی بزنم، مهدی اشاره کرد تا ساکت باشند مبادا زینب بیدار شود و باز بیقراری کند.
▫️همانطورکه زینب در آغوشم خوابیده بود از ماشین پیاده شدم و به همراه نورالهدی وارد خانه شدیم و تازه دیدم چه جمعیتی در خانه به عزای همسر مهدی نشستهاند...
📖 ادامه دارد...
✍️ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🌿راه شهدا کلام شهدا
🌷🌷به همه شما وصیت می کنم همه شمائیکه این صفحه را می خوانید قرآن را بیشتر بخوانید بیشتر بشناسید بیشتر عشق بورزید بیشتر معرفت به قرآن داشته باشید .
بیشتر دردهایتان را با قرآن درمان کنید سعی کنید #قرآن انیس و مونستان باشد نه زینت دکورها و طاقچه های منزلتان ، بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید.
🍁#شبتون_شهدایی🍁
السلام علیک یا بقیة الله
آنچه را مانع دیدار شد از دیده بگیر
جز تو ما از همه گفتیم، تو نشنیده بگیر
تو فقط چاره هر دردی و برمیگردی
وعده بی برو برگردی و برمیگردی
🌿🤲🏻اللهم عجل لمولانا الغریب الفرج
یوسف زهرا کجایی
العجل مولاجانم♥️
✨الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ✨
@shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر صبح یک سلام✋
روزت را زیبا کن!
عادت سلام کردن به امام حسین علیه السلام را نشر می دهیم ...
@shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨چراغی را ایزد برفروزد
هرآنکس پف کند ريشش بسوزد.
❇️یُریدُونَ لِیُطفِئُوا نُورَ اللهِ بِأَفوَاهِهِم وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَو کَرِهَ الکَافِرُونَ:
⚛می خواهند نور خدا را با دهان هایشان خاموش کنند ولی خداوند نور خود را کامل می کند، هر چند کافران، خوش نداشته باشند.
📓سوره صف، آیه 8
🔶 روز پنج شنبه را با تلاوت فرازهایی بسیار زیبا از سوره های فجر، الرحمن، حشر، ق و شمس، با تصاویر دیدنی و مربوطه با صدای مرحوم عبدالباسط عبدالصمد آغاز و به ارواح مطهر ائمه مظلوم بقیع عليهم السلام تقدیم می نمائیم .
@shohadabarahin_amar
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
شادی روح شهدا صلوات🕊🌷
@shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
══════﷽🌺 ⃟⃟ ⃟🇮🇷 ⃟🌺
🥀هر روزمون رو با یاد یک شهید متبرک کنیم..
♦️دلم برالبخند خدا تنگ شده..
🔶️شهید حمید سیاهکالی
..رفیق شهید،شهیدت میکند..🕊
شادی روح شهدا صلوات
@shohadabarahin_amar
29.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️نماهنگ زیبا و احساسی
رفیق شهیدم
🎙با نوای کربلایی
محمدرضا مهدوی
@shohadabarahin_amar
مـــن وارث ِ آرمــان هـــاے تــــوأم ...😊😔😢
وارث ِ لـــباس ِ خـــاکـــــے ِ تـــــــو ...😔
و تا زمانــــے ڪھ نام 👇👇
ِ 🌷بســــیجــــے🌷 بر پیشـــــانے ام مـــیدرخشـــد ؛😊☺️
هــــرگـــــز نخـــــــواهم گـــــذاشت
نام ِ صــــنوبران ِ صــــداقت پیشـــــــــہ ،💐☺️
فــــقط بر بــــن بــــست هــــای سنــــــگے ِ شــــــهرم بـــــماند ... .😊☺️🌺
. 💕شهدا : آنچنان رفتہ اید ڪہ انگار ما سالہاست مرده ایم ....❢ .😔
شهدا الهی گاهی نگاهی
@shohadabarahin_amar
عملیات محرم
در ۱۰ آبان ۱۳۶۱ با رمز "یازینب (س)" با هدف تصرف سرپل در منطقه العماره و آزادسازی ارتفاعات مرزی در مناطق عین خوش و زبیدات با فرماندهی شهید حسن باقری آغاز شد و رزمندگان در سه مرحله در طول یڪ هفته موفق به دستیابی به همهٔ اهداف عملیات شدند.
🔺 تصویر :
نیروهـای گردان شهید ملاقلی از تیپ ۸۴ اصفهان در شامگاه عملیات محـرم محور عینخوش-زبیدات ۱۰ آبان ۱۳۶۱
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
@shohadabarahin_amar
روز شمار شهدایی مدافعان حرم
🗓امروز ۱۰ آبان ۱۴۰۰ مصادف با سالروز:
سالروز شهادت شهید مدافع حرم سعید مسلمی
از شما عزیزان میخواهم همواره احترام به پدر و مادر و تلاش برای بالا بردن سطح علمی و رعایت ادب و اخلاق و ورزش کردن برای دفاع از اسلام را فراموش نکنید و بدانید روزی نوبت شما هم خواهد رسید و باید برای آن روز خود را آماده کنید تا بتوانید برای دفاع از اسلام و شادی دل حضرت زهرا (س) از همه چیزتان بگذرید و هیئت را حفظ کنید، در مراسمات به یاد ما هم باشید و روضه حضرت زهرا (س) را به یاد من، با هم بخوانید. امیدوارم عملکردم در مقابل دشمنان اسلام باعث شادی دل آقا امام زمان (عج) و نایب بر حق ایشان حضرت امام خامنه ای، گردیده باشد.
🌷شهید سعید مسلمی🌷
🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ محمد
@shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️...
دورت بگردم
منکه به جز تو بغلت گریه نکردم
..😭😭😭...
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#عزیزم_حسین
@shohadabarahin_amar
#شهدای_دانش_آموزی
🌷🌷 چه گل هایی که تو
#شلمچه پرپر نشدند...
▪️#شهید ابراهیم برزو ( اهل روستای فیروزکنده #ساری) #شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۱۲ #شلمچه ...
#یادشهداباصلوات🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️
@shohadabarahin_amar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️یادی کنیم از وصیت تکرار نشدنی شهید باکری...
#یادشهداباصلوات🥀
به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️
@shohadabarahin_amar