eitaa logo
🇮🇷شهدای شهرستان بشرویه🇮🇷
323 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
926 ویدیو
13 فایل
- استوری،موشن گرافی،پوستر... گزیده وصیتنامه، خاطرات،کرامات وعکس شهدای شهرستان بشرویه(بشرویه،ارسک،رقه،نیگنان و...) و اعلام روز شمار تاریخ شهادت (کانال شهدا ی بشرویه مستقل و وابسته نیست به نهادی) ارتباط با ادمین و ارایه انتقادات و پیشنهادات: @jabarootyan
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از علویون بشرویه ✅
فخر ایران، بشرویه شهر زیبای منی اندر خراسان، بشرویه فخر این استان نه تنها فخر ایران، بشرویه سرزمین عاشقانی،مظهر انوار حق جسم من جان منی ازلطف یزدان، بشرویه گرچه واقع در کویری باغ عشقی بی نظیر گلشنی پرشهدی و قندی فراوان، بشرویه در تو بودن با تو بودن آن قدر دارد صفا یاد می آرد مرا از باغ رضوان، بشرویه ای که ازحب الوطن محبوب دلها گشته ای وی نخستین مطلع زیبای دیوان، بشرویه من به فرمان پیمبر(ص) دوست می دارم تو را چون بود حب الوطن نوری ز ایمان، بشرویه سرزمین رادمردان مهد گوهر های پاک درخور تمجیدی ای لعل درخشان، بشرویه از چه تیمور آن جهان گستر نماید اعتراف دارعلم والامانی مهد پاکان، بشرویه دیده او مردان کاسب را که خوانند آیه ای بهر اجرای عدالت پای میزان، بشرویه مردمانت اهل قرآنند و باشد سعی شان تاشود اجرا درعالم حکم قرآن، بشرویه همت مردانه ی پرهیزگارانت شکست با سلاح اهل تقوی پشت شیطان، بشرویه ای زنانت پاکدامن وی مزین از عفاف گوهری داری گران چون گنج پنهان، بشرویه بردی ابراهیم وار اندر میادین نبرد همچو اسماعیل فرزندان به قربان، بشرویه مردمانت گوهری نابند وایشان را صدف این تو می باشی میان بحر عرفان، بشرویه ای که در آزادگی چون سرو باشی سرفراز وی مبرا دامنت از نان دونان، بشرویه با تهی دستی کنی انفاق و ایثاری کثیر آب می بخشی ولو بالعل عطشان، بشرویه بشرویه! هستی کریم و گفته ای غیر ازکریم حشر و نشرما ندارد هیچ امکان، بشرویه در مسیرت گر بود چون کوه مشکل ها چه غم؟ حق برایت می کند هرمشکل آسان، بشرویه باز باشد درب رحمت های حق بر روی تو چون علی موسی الرضا(ع) داری تو سلطان، بشرویه سرخوشی زآن می که دادت ساقی روز الست مانده ای باقی تو بر آن عهد و پیمان، بشرویه لحظه ای غافل نگشتی از ولی عصر(عج) خود وز عنایاتش چنین داری تو سامان، بشرویه تا بود دست تو بر دامان اولاد علی(ع) بر نمی دارم تو را دستم ز دامان، بشرویه خود نه تنها «قاسمی» آید به وجد از یاد تو صد هزاران گردد از یادت غزلخوان، بشرویه سروده:
همسفر تقدیم به شهدای گمنام (قالب شعر: مثنوی_ گویشی) آی شهدا ! براتون یه همسفر، اومده کبوتری که واسش، نمونده پر، اومده یه مشت استخونی،‌ اومده و پلاکی لباسای قشنگش، پاره شده و خاکی کو صورت قشنگش؟ نیگاه و مهربونیش؟ کوچشمای قشنگش؟ ابروهای کمونیش؟ کو قامت بلندش؟ دستی براش نمونده! کو پاهایی که او نو، تو جبهه ها کشونده؟ به مادرش بگین که، واست مهمون رسیده اونوببر به خونت، اما فقط ندیده چون می دونم نداری، طاقت دیدن اون قلبی برات نمونده، از دوریَش شده خون میگن رفته ز دنیا بابای مهربونش ازبس گرفته بود اون، سراغ این جوونش آی خوا هرا بگریین، در غم این برادر چون خواهری نداره، شما به جای خواهر برادرا بیایین، با هم بریم کنارش با هم دعا بخونیم، امشب سرمزارش به یاد اون شبایی که توی جبهه ها بود توی دستاش سلاح و بر لب اون دعا بود بیایین دعا کنیم تا، فردا روز قیامت این شهدا ز ماهم دیگه کنن شفاعت بیاین دیگه که ماهم، چون این گلای پرپر دائم بسیجی باشیم، پیرو خط رهبر مثل شهید گمنام،آی «قاسمی» بکوشیم کز کوثر ولایت، یه جرعه ای بنوشیم
هدایت شده از از سبوی عشق
به هر کجا که روم، در مسیر، سنگی هست ولی به لطف خدا، بازویی، کلنگی هست دوباره نقشه‌ی صلح و هزار نقشه‌ی شوم حنای دشمن ما را چگونه رنگی هست!؟ خیال جنگ دمی از سرم نخواهد رفت به شوق صلح و صفا گر مرا درنگی هست به روبهان برسانید، شیر، سلطان است درون بیشه‌ی ما خفته تا پلنگی هست یلان صف شکنیم از بلا چه غم داریم!؟ میان بحر خروشان ما نهنگی هست هزار موشک و پهبادمان، که جای خودش هنوز بر کف‌مان، قبضه‌ی تفنگی هست ز دست اهرمنان می‌شوی رها ای قدس! برای مدعیان گر چه داغ ننگی هست بگو به مهدی صاحب زمان که منتظریم بیا که بر دل مان حسرت قشنگی هست