eitaa logo
🌹شُهَدایی🌹
323 دنبال‌کننده
532 عکس
67 ویدیو
1 فایل
" 🌹 شهدا 🌹 سنگ نشانند که ره گم نشود" ♥️شرط شهید شدن ♡شهید بودن♡ است اینجا 'شهیدانه زیستن' را می اموزیم... #شهادت #شهدا کپی باذکر صلوات حلال♥️👌 👩‍💻اَدمین(پیشنها،انتقاد،تبادل): @Ivajpu https://eitaa.com/joinchat/1662386420C8a396aba88
مشاهده در ایتا
دانلود
💢عاصی کرده بود بچه را : بدو رو، خیز برپا ،بشین برپا، بشین برپا، خیز بشین اخر توی یکی از خیزها افتاد. روی یک کپه سنگ و دستش اش و لاش شد❗ هردوشان بیست و بیست و چندسالی از من کوچیک تر بودند. رفتم جلو داد و فریاد ک این چ وضعشه این چ طرز اموزش دادنه شهیدش کردی بچه رو که... دستم را گرف و گف :《اروم باش هرچی اینجا مجروح بشه زود خوب میشه. عوضش اونجا دیگه جا نمیمونه .بیهوا زخمی نمیشه کم نمیاره اموزش یعنی همین دیگه...💢 🌹 ٜٜ ٜ̽❰͞͞♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ̽❰͞͞♥️❱
🌎سر صف غذا جلویی ها جا خالی میکردند که او برود جلو غذا بگیرد. عصبانی میشد. ول میکرد میرفت نوبتش که میرسید اشپزها برایش غذای بهتر میریختند ،میفهمید میداد به پشت سریش...💯 🌹 ٜٜٜ ٜ̽❰͞͞♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ̽❰͞͞♥️❱
🌹🌹🌹 در قسمتی از ارتفاع، فقط یک راه برای عبور بود.محمود را بردم همان جا، گفتم:" دیشب تیربار چی دشمن مسلسلش را روی همین نقطه قفل کرده بود،هیچ کس نتونست از این جا رد بشه". گفت:" بریم جلوتر ببینیم چه کاری می تونیم انجام بدیم". رفتیم تا نزدیک سنگر تیربارچی. محمود دور و بر سنگر را خوب نگاه کرد.آهسته گفتم:" اول باید این تیربار را خفه کنیم، بعد نیروها را از دو طرف آرایش داده و بزنیم به خط". جور خاصی پرسید:" دیگه چه کاری باید بکنیم!". گفتم:"چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه". گفت:" یک کار دیگه هم باید انجام داد". گفتم:" چه کاری؟" با حال عجیبی جواب داد:"توسل؛ اگه توسل نکنیم، به هیچ جا نمی رسیم". 🌹 ٜٜ ٜ̽❰͞͞♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ̽❰͞͞♥️❱
🍃🍃🍃 گفتم: اصلا چرا باید این قدر خودمون رو زجر بدیم و پسته بشکنیم پاشیم بریم بخوابیم با وجود اینکه محمود هم مثل من تا نیمه شب کار می‌کرد و خسته بود گفت: نه، اول این‌ها رو تموم می‌کنیم بعد می‌رویم بخوابیم هر چی باشه ما هم باید اندازه خودمان به بابا کمک کنیم... 🌹 ٜٜ ٜ̽❰͞͞♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ̽❰͞͞♥️
💢عاصی کرده بود بچه را : بدو رو، خیز برپا ،بشین برپا، بشین برپا، خیز بشین اخر توی یکی از خیزها افتاد. روی یک کپه سنگ و دستش اش و لاش شد❗ هردوشان بیست و بیست و چندسالی از من کوچیک تر بودند. رفتم جلو داد و فریاد ک این چ وضعشه این چ طرز اموزش دادنه شهیدش کردی بچه رو که... دستم را گرف و گف :《اروم باش هرچی اینجا مجروح بشه زود خوب میشه. عوضش اونجا دیگه جا نمیمونه .بیهوا زخمی نمیشه کم نمیاره اموزش یعنی همین دیگه...💢 🌹 ٜ̽❰͞͞♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ̽❰͞͞♥️❱
🌎سر صف غذا جلویی ها جا خالی میکردند که او برود جلو غذا بگیرد. عصبانی میشد. ول میکرد میرفت نوبتش که میرسید اشپزها برایش غذای بهتر میریختند ،میفهمید میداد به پشت سریش...💯 🌹 ٜٜٜ ٜ̽❰͞͞♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ̽❰͞͞♥️❱