🌹مادرشهید:
بسیار شوخ و* عاشق ولایت فقیه* بود و همیشه همه دوستان را به* پیروی از رهبر * راهنمایی می کرد و در این کار *بسیار جدی *بود .
🌹 پدرشهید:
پسرم بهزاد با وجودی که مستأجر بود و حقوق 'کمی' داشت اما هر وقت به روستا می آمد مقداری پول به مادرش میداد تا بین 'زنان بی سرپرست' روستا تقسیم کند.
#شهید_بهزاد_سیفی🌹
ٜٜ ٜ̽❰͞͞♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ̽❰͞͞♥️❱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚫🚫ماجرای بسیارجالب رد صلاحیت‼ حاج قاسم...😆
#حاج_قاسم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهادت
#شهدا
ٜٜٜ ٜ̽❰͞͞♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ̽❰͞͞♥️❱
⭕قرار عاشقی دوشنبه❗
وقتی در سال ۱۳۸۰ به همراه ۱۰ نفر از دوستانش تصمیم میگیرد برای خود فرم شهادت طراحی کنند تا هرکس روز شهادتش را در آن فرم بنویسد که روز ❣دوشنبه❣ را برای شهادت انتخاب میکند. ۱۳ سال از آن روز می گذرد و آن تصمیم از یادها میرود. اما او پای "عهدش "می ماند...
سالروزشهادت#شهید_حسن_حزباوی🌹 گرامیباد..
ٜٜ ٜ̽❰͞͞♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ̽❰͞͞♥️❱
🌎سر صف غذا جلویی ها جا خالی میکردند که او برود جلو غذا بگیرد. عصبانی میشد. ول میکرد میرفت نوبتش که میرسید اشپزها برایش غذای بهتر میریختند ،میفهمید میداد به پشت سریش...💯
#شهید_محمود_کاوه🌹
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهادت
#شهدا
ٜٜٜ ٜ̽❰͞͞♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ̽❰͞͞♥️❱
💎کارها خوب پیش نمی رفت. چندین بار طرح عملیات عوض شده بود. خسته بودیم. رفتم اعتراض کنم ،چشمای" خسته "اش را که دیدم ،زبانم بند امد...
#شهید_حاج_ابراهیم_همت
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهادت
#شهدا
ٜٜ ٜ̽❰͞͞♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ̽❰͞͞♥️❱
🔴شهیدی که یه تنه ۶ ساعت جلوی داعش ایستاد ‼
فرمانده تیپ بود . ۳ ابان ۱۳۹۴ ساعت ۱۲ و نیم به آنها حمله میشود و او با دو نیروی ایرانی دیگر و ۴۰۰ نیروی سوری بودند ک پس از حمله تمام نیروهای سوری فرار میکنند و همرزم او زخمی و بیهوش میشود و وقتی ساعت ۶ به هوش می اید ،متوجه میشود او در تمام این مدت به☆ تنهایی☆ جنگیده ...
او همرزمش را کول میکند تا از معرکه نجات دهد در همین حین او را هم می زنند...♥️
#شهید_جبار_عراقی
#شهادت
#شهدا
ٜٜ ٜ̽❰͞͞♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ̽❰͞͞♥️❱
🍃دعا کنید
🍃 دعا کنید
🍃دعا کنید
ک رمز ❣پیروزی(ظهور)❣ این است...
#شهید_علی_بلورچی🌹
#شهدا
#شهادت
ٜٜٜ ٜ̽❰͞͞♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ̽❰͞͞♥️❱
⭕شهیدی که بچه ها برایش بیشتر از بزرگترهایشان اشک میریختند❗
با بچهها واقعاً بچه بود. وقتی به خانهاش میرفتیم تا صبح با بچهها بازی میکرد و آرام و قرار نداشت. هر موقع میخواستیم بیاییم تهران و به بستگان سر بزنیم بچهها میپرسیدند: "دایی یدالله هست که میرویم تهران؟ اگر نیست صبر کنیم او بیاید و بعد برویم تا او را هم ببینیم."، اینقدر بچههایم به او علاقه داشتند. وقتی هم به تهران میرفتیم بچهها اصرار میکردند اول به خانه دایی یدالله برویم...
#شهید_یدالله_قاسمزاده🌹
ٜٜ ٜ̽❰͞͞♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ̽❰͞͞♥️❱
🌹فرزند شهید :🌹
یکی از دوستان در همان ساعات شهادت پدرم به من گفت: پدرت را بین ساعت 2 تا 3 نیمهشب در بینالحرمین کربلا دیدم. مگر میشود او شهید شده باشد؟ تعجب کرده بود. اصلاً باورش نمیشد که حاج محسن شهید شده باشد. بعدها که با سالم محمدی، مترجم پدرم در سوریه صحبت میکردم، میگفت که خواب او را دیده و از پدرم پرسیده: بعد از اینکه شهید شدی، کجا رفتی؟ او هم گفته: بلافاصله به کربلا و بینالحرمین رفتم...
#شهید_محسن_خزایی🌹 شهید عرصه رسانه و #جهاد_تبیین
#شهادت
#شهدا
ٜٜ ٜ̽❰͞͞♥️❱ @shohadaei_zistan ٜ̽❰͞͞♥️❱