#خاطره_ناب
#حاج_قاسم
🔶طفلک های معصوم!🔶
🌙شبی در سرمای دیماه، در منطقه کانال سلمان، ساعت ۱۲ شب؛ بچه ها ی گردان را برای آموزش توی آب فرستاده بودم که تا صبح کار کنند. یه دفعه حاج قاسم، بدون خبر قبلی، سرزده اومد اونجا که ببینه ما چکار میکنیم؟ دید در اون سرمای نصف شب، بچه ها رو فرستادم توی آب! اومد کنار آب، ناخنش رو زد توی آب! دید آب خیلی یخه. رو کرد به منو گفت:
بی رحم چطور دلت اومد این طفلکهای معصوم رو، این ساعت از شب توی این آب سرد بفرستی؟
گفتم:
حاجی ! این کار هر شب این طفلکای معصومه ...
گفت:
شام چی بهشون دادی؟
گفتم:
همون غذای لشکر رو، که امشب هم فقط ماکارونی سفید خالی بوده...
خیلی ناراحت شد.همون لحظه تماس گرفت و به بچه های لشکر گفت:
سریع چند تا گوسفند کباب کنین
بیارین!
گفتم:
حاجی! امشب این کبابا رو، خوردن، فردا شب چی؟ اینا معده ها شون به این چیزا عادت نداره
گفت :
بیش از این کاری از دستم بر نمیاد. بذار حالا که اینجا هستم اینقدر کار رو انجام بدم...
اشک تو چشماش جمع شد و ادامه داد: کاش من جای اونا بودم، اونا دارن برا خودشون بهشتو رزرو میکنن،خوش به حالشون...🌙
🔹راوی:یکی از رزمندگان گردان
۴۰۸غواص لشکر ۴۱ ثارالله
✅ @shohadaes
#شهید_مدافع_حرم
💠 شبیه شهدا...
🌷به یاد شهید مدافع حرم
محمدعلی الله دادی
♦️بی عشق پلید میشوی باورکن
با عشق سعید میشوی باورکن
خود را که شبیه شهدا گردانی
یک روز شهید میشوی باورکن
✅ @shohadaes
هر کجا گره به کارت افتاد با خلوص نیت بگو:
"الهی به حق رقیه(س)"
"شهیدحاج حسین معزغلامی"
🌹🍃🌹🍃
دیدارتان، چه شوق عظیمی ست...
منِ مُرده را ،صبــح که میشود
جانـی دوباره میدهد ..
#صبحتون_شهدایی🌿