#نیایش_صبحگاهی 🌺🍃
#خدایا !
چگونه به ديگری اميد بندم در حاليكه تمام خیرها در نزد توست و تمام گره ها تنها به دست تو باز ميشود و چگونه از غير تو فرمان برم در حاليكه تمام آفرينش فرمانبردار توست ....
#چگونه اميدم را از تو قطع كنم در حاليكه آنچه را كه نخواسته بودم ولی نياز داشتم از كرمت به من عطا فرمودی و چگونه ميتوانم به كسی مانند خودم نيازمند شوم ؟
در حاليكه با رشته ای نامرئی به تو
متصل شده ام ،
#چگونه از تو غافل شوم در حاليكه تو تنها نگهدارنده ی من از بلاها هستی و هميشه مراقب منی؟
#معبودا !
جانم را به اميدِ بخشش خودت آرام گردان و پرده ها را از مقابل چشمانم كنار بزن و به من ديده ی بصيرت و بينائی ده.
🍃
🌺🍃 @shohadaiy1399 ✨
۞﴾﷽﴿۞
#خدآےخوبمღ
•°إِلَهِی إِنْ كانَ صَغُرَ فِی جَنْبِ طَاعَتِك عَمَلِی
فَقَدْ كبُرَ فِی جَنْبِ رَجَائِك أَمَلِی°•
🍃 #خدایا اگر عملم
در برابرِ طاعتت ڪوچڪ بوده
همانا از سرِ امید به #تو
آرزویم بزرگ استـــــ❤️🌱
•|مناجات شعبانیه|•
⊰⊹✿یاس بۍنشاݩ علـــــۍ(ع)✿⊹⊱
🍃
🌸🍃 @shohadaiy1399 🦋
#خدايا!
زمين از زمزمهی ذکر تو،
دور است!
🏳️"اللهم اعزه به، و انصره و انتصر به، و انصره نصرا عزيزا،
و افتح له فتحا يسيرا،
و اجعل له من لدنک سلطانا نصيرا......"🏳️
خدایا امام عصر را عزیز گردان!
و به واسطهی او
مؤمنان را عزیز کن!
او را یاری فرما!
و به وسیلهی او دیگران را نیز یاری کن!
او را با اقتدار و سربلندی پیروز گردان!
و گشایشی آسان،
بهرهاش ساز!
و از جانب خود، سلطنتی همراه با پیروزی، برایش قرار ده!
📚فرازی از دعای #افتتاح
🍃
🦋🍃@shohadaiy1399 ✨
🌹#شهیدی که دروسط میدان #مین ۴روز مانده بود و #اهل_بیت_ع به او غذا می دادند🌹
خاطره ای از زبان #سردار_علیرضا_عاصمی
۴روز بعد از #عملیات بود که آمدند دنبال ما گفتند که یک صدایی از توی میدان مین می آید،
بیایید برویم آنجا انگار #مجروحی مانده...
گفتیم: ۴ روز از #عملیات گذشته کسی می ماند...
گفتند: ما صدایی شنیدیم...
ما یک نفر را به ایشان دادیم و به ایشان گفتیم برو با ماشین و ببین چه خبر است؟!
اگر کسی وسط میدان #مین است راه را باز کن و بیاورش...
رفتند ودیدند صدای یک #ناله می آید...
به طرف صدا رفتند و دیدند مثل اینکه یک نفر آنجا #مجروح شده و افتاده...
رفته روی #مین وپایش قطع شده..
۴شب است که اینجا وسط میدان #مین است و نمی تواند تکان بخورد و آب و غذا ندارد...
می گفت: دیدم ولی باورم نشد که بعد از۴ شبانه روز این زنده است...
می گفت: از دور همین طوری ایستادم به او نگاه کردم دیدم به من می خندد...
شاید۱۴ سالش بیشتر نبود...
از تعجب خشکم زد فقط صدا میزد بیایید من را بردارید...
راه را باز کردیم رفتیم طرفش دیدیم بیشتر می خندد...
گفتیم: چه خبر است؟!
چرا می خندی؟!
کی رفتی روی مین؟!
گفت:شب #عملیات.
توی این ۴ شب هر شب یک #آقایی می آمد به من آب و غذا می داد...
دیشب که به من آب و غذا داد از من خداحافظی کرد و گفت:
فردا ۲ نفر می آیند و تو را می برند...
منتظرتان بودم...
#خدایا:
❣️ما را به #لشگر_شهدا ملحق کن.
#شهدا
#شهدادفاع_مقدس
#شهیدانه
#جا_ماندیم
#از_قافله_شهدا
این رسم ما نبود
که ز باران جدا شویم
در هجوم #وحشت_شب
بی صدا شویم
این #عهد ما نبود
که در #انتهای راه
ما بین #کوچه_ها
تک و تنها #رها شویم
آن روزها که #شوق
#شهادت به سینه بود
#توفیقمان نبود که
#شبیه شما شویم
#رفتید تا همچو
#پرستو رها شوید
#ماندیم ما که همنفس
#سرفه ها شویم
ای #کاش می شد
از لبتان #ساغری زنیم
تا #همنشین و هم نفس
#آل_عبا شویم
رفتید #خوش به حال شما
#یادمان کنید
شاید که با #نسیم
#دعاتان دوا شویم
#خدایا ما را به قافله ی #شهدا برسان
🌹 #شهدا
🌹🕊 #همیشه
🌹🕊🌹 #نگاهی
🥀🕊🌹