همین طور خمپاره بود که می آمد.
حسین عین خیالش نبود.
همین طور آرام، یکی یکی دست می کشید روی سر و صورتشان، خاک ها را پاک می کرد، حال و احوال می کرد، می رفت سنگر بعد.
آن ها حرص می خوردند حسین انقدر آرام بین سنگرها راه می رود.
#شهید_حسین_خرازی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#دومین_کنگره_ملی_۲۰۰۰_شهید_استان_خراسان_جنوبی
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/shohadakhj
🥀عاشق محرم و سینهزنی بود، مخصوصاً که لشکر او به نام مقدس امام حسین (ع) بود، ایام محرم شور و حال دیگری در آن پیدا میشد و گردانها به روش سنتی عزاداری میکردند.
بعضی وقتها که دوستانِ نزدیک در سنگر جمع میشدند، حسین با بازوی قطع شده ی دستش سینهزنی میکرد.
حاجحسین تا نامی از سیدالشهدا (ع) میآمد، به پهنای صورت اشک میریخت و از شدت گریه شانههایش میلرزید.
منبع📚جز لبخند چیزی نگفت
#شهید_حسین_خرازی
#محرم
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین_ع
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#دومین_کنگره_ملی_۲۰۰۰_شهید_استان_خراسان_جنوبی
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/shohadakhj