رونمایی از مستند شهید محسن مهدوی
🔹زمان چهار شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۲
🔹مکان مسجد چهارده معصوم محله لنج
#کانال شهدای شهرستان مبارکه مبارکه
🔸در ادامه دیدارهای هفتهای امام جمعه محترم شهرستان مبارکه با خانواده معظم شهدا صورت گرفت
دیدار از خانواده معظم شهید والامقام علی طاهری فرزند مرحوم حاج عباس در شهر مبارکه
در این دیدار که با حضور مسؤل وجمعی از اعضای ستاد برگزاری نماز جمعه، مسئول بسيج وابستگان و تعدادی از پيشکسوتان عرصههای دفاع مقدس همراه با ذکر توسلی توسط مداح اهل بیت (ع)برگزار گردید از مقام شامخ شهید و شهادت تجليل بعمل آمد.
🔸 چهار شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۲
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
قسمت بیست و سوم
روایت زندگی مهندس شهید حاج رضا نصوحی به قلم اقدس نصوحی
سفر به اروپا
16 خرداد سال 1359 یک هیئت 6 نفره به سرپرستی رضا به کشور یوگسلاوی اعزام شدند. کشور یوگسلاوی یک کشور اروپایی بود که در سال 1991 الی 1992 میلادی دچار بحرانها و درگیریهای فراوانی شد و در نتیجه به هفت کشور مستقل: «کرواسی، اسلوانی، مقدونیه، کوزوو، صربستان، مونتهنگرو، بوسنی و هرزگوین» تقسیم شد. در حقیقت سفر رضا به این هفت کشور اروپایی بود باهدف تحقیق در امور کشاورزی، دامداری، سدسازی، تعاونیها، چگونگی تقسیم اراضی و چگونگی اداره روستاها بهمنظور برنامهریزی برای استقلال و خودکفایی کشور عزیزمان. به جرأت میتوان گفت که در زمان حکومت پهلوی به این امور توجّه نشده بود و در این موارد واقعاً کشور وضعیت اسفناکی داشت. این سفر که از طرف جهاد سازندگی ترتیب داده شده بود؛ از اوّلین مأموریتهای علمی و تحقیقاتی بعد از پیروزی انقلاب بود. نتایج و دستاوردهای آن برای کشور بسیار اهمّیت داشت. متأسفانه در سفارت ایران در یوگسلاوی هنوز افرادی در رأس کار بودند که پیشرفت ایران در این امور به مذاقشان خوش نمیآمد؛ بنابراین نهتنها با این گروه همکاری نمیکنند که تمامی تلاش خود را برای سنگاندازی پیش پای آنها و جلوگیری از تحقیقات به کار میبندد. حتی حاضر نمیشوند یک نفر مترجم به آنها معرفی کنند، درصورتیکه بعد متوجّه میشوند که دانشجویان و استادان ایرانی آنجا بوده و آدرس همه را سفارتخانه ایران داشته است. این هیئت نهایت تلاش خود را به کار میبندد و ضمن بازدید از مراکزی مثل دامداریها، تعاونیها، سیلوها، کمباینها، کارخانههای تولید ادوات کشاورزی و ملاقات با اقتصاددانان و پروفسورهای معروف، با زیرکی خاصّ پاسخ سؤالات خود را مییابد. رضا حاصل این مأموریت 40 روزه را در جزوههای تدوین کرد و در اختیار جهاد سازندگی مرکز قرارداد. باتوجهبه اینگونه تحقیقات، کار برای خودکفایی کشور در کشاورزی و دامداری شروع میشود.
در این سفر علاوه بر نهایت توجه به مسائل علمی و تحقیقاتی، به تحلیل اوضاع سیاسی و وضعیت دینی و اعتقادی مردم هم میپردازد و بیان میکند که: «جایگاه دین در این قسمت اروپا خالی است. مردم دچار نابسامانی هستند و بهزودی قدرت این کشور فرومیپاشد.» این پیشبینی دقیق، خیلی زود به وقوع پیوست و کشور یوگسلاوی تجزیه شد و نام یوگسلاوی به تاریخ پیوست.
در این سفر یکی از مسائلی که بیش از اندازه او را رنج داده بود اینکه مجبور بودند از هتلهای گران قیمتی استفاده کنند که برای آنها از قبل در نظر گرفته شده بود. میگفت: «ما رفته بودیم تا قدمی برای کشور برداریم و خیری برسانیم. درست نبود که هزینههای سنگین به کشور تحمیل کنیم.»
متأسفانه عوامل سرسپرده در ارگانها و حتی سفارتخانهها نفوذ کرده بودند. وحشت داشتند از این که کشور از نظر علمی پیشرفت کند و قدمی در راه خودکفایی برداشته شود. در مأموریت بعدی که اعزام به کشور الجزایر بود؛ برای ترور آنها نقشه کشیدند. مسئولین فهمیدند و سفر را لغو کردند. اَلحَقّ که اگر امروز شاهد خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی و دامداری هستیم، اگر شاهد ساخت ماشینآلات، ابزار و وسایل کشاورزی، سدهای عظیم هستیم، نباید تلاش و زحمات اولیة این جهادگران مخلص را نادیده بگیریم.
خدمتگزار
«مهندس نصوحی در سال 1360، مدّتی مسئول کمیته کشاورزی جهاد سازندگی شهرستان سمیرم شد. ایشان برای خدمت به مردم، خصوصاً مناطق محروم روستایی و عشایری این شهرستان سر از پا نمیشناخت. کار روزانه زیاد و سنگین بود. آخر شب که میشد، از خستگی از حال میرفتیم. برای نماز صبح هم بهسختی بیدار میشدیم. شب که می خوابیدیم، همهجا کثیف و بههمریخته بود؛ امّا صبح که از خواب بیدار میشدیم، همهجا مرتب و تمیز بود. یک روز پرسیدم: «خدمتگزار روزها کجاست؟ چرا شبها اینجا را تمیز میکنه؟» آقای عسگری پدر شهید عسگری که از اهالی سمیرم و کارکنان جهاد بود، گفت: «اینجا خدمتگزار نداره. مهندس نصوحی شبها بعد از اینکه همه خوابیدند، اینجا را جارو میکشه و تمیز میکنه.» رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند توصیف مهندس نصوحی است، ایشان دنیای خلوص بودند.»
واجب بودن حرمت کشاورز ادامه دارد...
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
🔹 تلاوت نور بياد شهدای انقلاب، شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای گمنام، شهدای مدافع حرم، شهدای امنیت، و شهدای سومین هفته خرداد ماه شهرستان مبارکه
شهیدان:
خلیل احمد پور مبارکه
شکراله نجفی درچه
منوچهر رجایی جوهرستان
حسین مهدوی لنج
علی رضا ایران پور مبارکه
حسین کریمیان نکوآباد
غلامعلی اسماعيلی کرکوند
بهروز محمدی آدرگان
بیژن حیدری وینیچه
اسماعیل صبری
شهیده ذلیخا حجمی بکر
احمد دهقانی
قاسمعلی حسامی اسماعیل ترخان
🔹 قاری قرآن جناب آقای ابوالفضل باقری
🔹از صفحه ۴۸۹ ادامه سوره مبارکه شوری
🔹 زمان جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲سی دقیقه قبل شروع خطبه های عبادی سياسی نماز جمعه
🔹 مکان مصلای نماز جمعه مسجد جامع مبارکه
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
قسمت بیست و چهارم
روایت زندگی مهندس شهید حاج رضا نصوحی
پادنا
این روستاها بهنوعی در دل کوه و در حاشیۀ رودخانۀ «ماربُر» محاصره بودند و دسترسی به جایی نداشتند. داخل هر روستا راه مالروی باریکی وجود داشت که مردم پیاده و یا با قاطر از آن عبور میکردند. روی رودخانه پل برای ورود به روستاها وجود نداشت. آب رودخانه آنقدر سرد بود که امکان عبور از آن وجود نداشت؛ خیلی زود سردی آب که درحقیقت برف و یخ ذوب شده بود تا مغز استخوان اثر میکرد و بدن را منجمد مینمود.
بعد از انقلاب، مهندس نصوحی که از مسئولین جهاد سازندگی اصفهان بود، یکی از اولویتهای کاری خود را محرومیتزدایی از این روستاها و خدمت به مردم غیور و قانع این بخش قرار داده بود. برای احداث راههای روستائی، ساخت پل، ساخت اماکن فرهنگی و بهداشتی، کمکرسانی به کشاورزان و دامداران، واگذاری زمین و ماشینآلات کشاورزی و در یککلام زدودن محرومیت از چهرۀ این روستاها، گامهای مؤثری برداشت و برای عمران و آبادی این بخش، آنچه در توان داشت را در طبق اخلاص گذاشت.
من عضو یکی از گروههایی بودم که برای محرومیتزدایی به این بخش از کشور عزیزمان اعزام شدم. محل استقرارمان روستای مورَک بود. خوب به یاد دارم که یکمرتبه ساعت 2 نصف شب برای بازرسی و بررسی کارهای در دست اقدام، به محلّ استقرار ما رسید.
با خودم فکر کردم، حداقل ساعت 10 شب از اصفهان حرکت کرده که آن موقع به مقرّ ما رسیده است. مطمئن بودم که روز را هم سخت کار کرده است؛ چرا که ایشان اعتقاد به ساعت اداری و پشت میز نشینی نداشت، قبل از ساعت اداری کار را شروع میکرد و تا پاسی از شب ادامه میداد و در میدان عمل بود، نه در ساختمان جهاد. با تعجّب از او پرسیدم: «نصف شبی کجا بودهای؟» لبخندی زد و گفت: «اگر راهی برای ورود به روستاهای خفر و خینه و خاکدانه و ... وجود داشت، همین حالا به آنجا میرفتم؛ امّا مجبورید چند ساعت من را تحمّل کنید تا صبح شود و به کارمان برسیم.» صبح شد. باید با کِراز از رودخانه میگذشتیم و به روستاهای آن طرف میرفتیم. تا آمدیم آن را آمادۀ حرکت کنیم، وارد رودخانه شد تا زودتر خودش را به آن طرف برساند. هنوز به وسط رودخانه نرسیده، فشار و سردی آب چنان بر بدن او اثر گذاشت که مجبور به برگشت شد. آنقدر زمان برای او اهمّیت داشت که حاضر نبود، لحظهای از آن هدر برود. مرد عمل بود و معتقد به خدمت رسانی به دورافتادهترین و محرومترین نقاط کشور. خدمات ایشان در بسیاری از مناطق شهرستان سمیرم که من از نزدیک شاهد گوشهای از آن بودم، فراوان بود و نقش مهمّی در آسایش و رونق زندگی مردم خوب این خطّه داشت.»
گرهگشا
«رضا عضو شورای مرکزی جهاد سازندگی استان اصفهان بود و از جانودل برای محرومیتزدایی و رونقدادن به تولید و کشاورزی کل استان فعّالیت میکرد.
برادرم بیکار بود. یک روز اتّفاقی مهندس نصوحی را دیدم. رفتم جلو و گفتم: «میشه برای برادرم کار پیدا کنی؟» فوری دست داخل جیب کرد و یک خودکار در آورد. دنبال کاغذ گشت؛ امّا کاغذ همراهش نبود. من هم کاغذ همراهم نداشتم. باد یکتکّه کاغذ کاهی مچاله شدة کوچک را با خودش میبرد. خم شد و کاغذ را برداشت. بازش کرد. خاک و گلش را گرفت و روی آن در حد یک خطّ برای جهاد سازندگی اصفهان نوشت که برادرم را به کار بگیرند. فردای آن روز با برادرم به جهاد سازندگی اصفهان رفتیم. خجالت میکشیدیم که آن کاغذِ پاره و کثیف را به کسی نشان دهیم. پیش خودمان گفتیم: «نکنه مهندس خواسته ما را دست بندازه.» یکمرتبه خودمان را در اتاقی دیدیم. شخصی پرسید: «چکار دارید؟» کاغذ را تحویل دادم. ایشان بهمحض دیدن خط مهندس، دستور کار برادرم در یک کشتارگاه مرغ را صادر کرد. برادرم مشغول کار شد.
رضا گرهگشای مشکلات مردم بود. محال بود کاری از دستش برآید و کوتاهی کند. خالص بود و با خلوصش همه را خدایی میکرد. یکی از آن خدایی شدهها، همین برادرم حسن نجاتی بود. مدّتی بعد از آن ماجرا راهی جبهههای جنگ شد و پس از جانفشانیهای فراوان به فیض رفیع شهادت رسید.»
افسوس که جا ماندم
رضا آیتالله بهشتی را خیلی دوست داشت. در مدّتی که در تهران و در جهاد سازندگی مرکز کار میکرد؛ رابطه گرم و صمیمی با هم پیدا کرده بودند. خیلی وقتها آنقدر با اشتیاق از ایشان برایم حرف میزد که من هم شیفته اش شده بودم. آیتالله بهشتی چندین بار به رضا گفته بود: «دیگه نمیگذارم از تهران به اصفهان برگردی. ما اینجا به شما نیاز داریم. شما با این افکار و ایدههای ناب که برای استقلال و خودکفایی کشور داری و با توجّه به ایمان و خلوص و پشتکارَت؛ باید در رأس کارهای اقتصادی و کشاورزی کشور قرار بگیری. شما شایستگی مسئولیتهای کلیدی کشور را داری.» پست ها و مسئولیتهای مهمّی را برای رضا در نظر گرفته بود.
ادامه دارد...
@shohadamobareke
#کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
#بنیاد شهید شهرستان
13.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
آقای رسایی
♻️ ترک فعل قوه قضاییه درباره اموال حسن روحانی!
🔴#اطلاعات_طلای_نامرئی / کسب درآمد 16 میلیارد دلاری تلگرام فقط در یک روز، از مردم جمهوری اسلامی ایران
🔹اطلاعاتی که پلتفرمهای مختلف در طول شبانه روز از کاربران به دست می آورند به وسیله سازمانهای امنیتی کشورهای ابرقدرت خریداری شده ودر مسائل سیاسی وامنیتی مورد بهره بردای قرار می گیرد،از این رو به اطلاعات، طلای نامرئی گفته می شود.
🔸️کشورهای متخاصم همچون آمریکا با اعمال تحریمهای ظالمانه سعی در نابود کردن کشورهای مخالف منافعشان هستنداما با تحریم بیشتر، اینترنت پرسرعت و پلتفرمهای مختلف هرگز تحریم نمیشوند و به صورت رایگان در اختیار همگان قرار داده می شود.
🔹️حال می توان به این سوال پاسخ داد که شرکت متا «اینستاگرام، واتساپ، فیسبوک» چگونه حقوق ۱۳۰ هزار کارمند خود رامی پردازد؟ پاوول ناکارونه رئیس NSA «مرکز آژانس امنیت آمریکا» در سال ۲۰۲۰ اعلام کرد: ما اطلاعات مردم ایران را ۲۰ میلیارد دلار از پلتفرمهای مختلف خریدهایم. در این راستا تلگرام اعلام کردکه از فروش اطلاعات مردم ایران در یک روز ۱۶میلیارد دلارکسب کرده است.
🔸️#جنگ_اطلاعاتی قطعه کامل کننده پازل #جنگ_نرم است و پیروز میدان جنگ نرم کسی است که بیشترین و بهترین بهره وری را از اطلاعات، اینترنت و فضای مجازی داشته باشد.
◀️ به پایگاه خبری تحلیلی #خیمهگاهولایت بپیوندید👇👇
➡️ https://eitaa.com/joinchat/2868117506C71fc999fff
▫️شهید نابغه سید علی اقبالی دوگاهه جوانترین استاد خلبان در نیروی هوایی ارتش بود.وی بیش از ۳ هزار ساعت پرواز عملیاتی داشت
اهل رودبار استان گيلان بود. وي در ۲۵ سالگي استاد خلبان جنگنده f-5 و در ۲۷ سالگي با درجه سرگردي جزو افسران ارشد نيروي هوايي ارتش ايران شد.
🔸️از فعالیت های زمان جنگ شهید اقبالی دوگاهه این بود که تلمبهخانهها و نیروگاههای برق عراق را از کار انداخته بودند و طرحهای عملیاتی وی موجب شده بود تا صادرات نفت عراق به صفر برسد. به همین منظور صدام جنایتکار به خون این شهید تشنه بود.
🔹️وی در ۱ آبان ۱۳۵۹ در یک مأموریت برونمرزی به عنوان سرگروه با هدف بمباران یکی از سایتهای رادار شهر موصل اعزام شد.
🔸️در راه بازگشت هواپیمای وی مورد اصابت موشک قرار گرفت.
در حالي كه زنده به اسارت مزدوران عراقي درآمده بود، به دليل ضربات مهلكي كه نيروي هوايي ارتش ايران در نخستين ماه جنگ بر پيكر ماشين جنگي عراق وارد نموده بود به دستور صدام و براي ايجاد رعب و وحشت به فجيعترين و بيرحمانه ترين وضع به شهادت رسيد.
بدستور صدام ملعون، دو ماشين جيپ از دو طرف با طناب هايي كه به بدن اين خلبان پر افتخار بسته بودند بدنش را دو نيم كردند. به طوري كه نيمي از پيكر مطهرش در نينوا و نيمي در موصل عراق مدفون شد. اين جنايت به حدي وحشيانه بود كه رژيم بعثي در تلاشي بيشرمانه براي سرپوش گذاشتن بر اين جنايت هولناك، تا سالها از اعلام سرنوشت آن شهيد مظلوم خودداري مي كرد و طي ۲۲ سال هيچگونه اطلاعي از سرنوشت وي موجود نبود؛
🔸 شهدا زنده اند و قطعا ظهور خواهی همراه با نام ویاد شهدا برکت ویژه ای خواهی داشت
شادی روحش صلوات
7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹حرمت گوشت خوک در انجیل: ابتدا به حرفای کشیش مسیحی میخندند ولی پس از توضیحات او، به فکر فرو میروند!
✍️ببینید جهاد تبیین چقدر موثر است!
✏️ببینید چقدر انسان آماده پذیرش حق است! اگر ما در جهاد تبیین شرکت کنیم
♦️در رابطه با مسأله «عفاف و حجاب» نیز داستان از همین قرار است.
🔹اگر اهمیت و فواید عفافگرایی بهخوبی تبیین گردد و زیانهای گوناگون بیعفتی و انحرافات اخلاقی بهدرستی شرح داده شود دیگر دلیلی منطقی برای عدم پذیرش نمیماند!
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🍃
😍لحظه بینا شدن بانوی شیرازی بعد از ۴۲ سال در یک عمل جراحی پیچیده و ۶ ساعته..
قسمت بیست و پنجم
روایت زندگی مهندس شهید حاج رضا نصوحی
«مهندس نصوحی نماینده وزیر کشاورزی در هیئتهای واگذاری زمین بود. تشکیل 200 گروه مُشاع در شهرستان مبارکه، لنجان، فلاورجان و توزیع هزاران هکتار زمین بین کشاورزان، قسمتی از فعّالیتهای ایشان است؛ بهگونهای که هنوز هم وقتی کشاورزان مدارکی را به جهاد کشاورزی میآورند امضای مهندس نصوحی را زیر اسناد آنها میبینیم.
نبوغ ایشان، فعّالیت و تلاششان، این که هیچ موقع بیبرنامه نبودند و میدانستند که در هر لحظهای باید چه کاری را انجام دهند، باعث شد که بهعنوان نماینده ستاد جهاد سازندگی استان اصفهان در کمیته برنامهریزی مراکز خدمات کشاورزی به تهران برود و جهت تهیّه آئیننامه اجرایی مراکز خدمات روستایی تلاش و هم فکری نماید. تهیّه برنامه مراکز خدمات روستایی و کشاورزی، اعزام به کشور یوگسلاوی و تحقیق و تفحص در مسائل کشاورزی و اقتصادی، ارائه گزارش بهصورت موبهمو به جهاد سازندگی مرکز برای بهکارگیری اصول و روشهای علمی در امور کشاورزی و اقتصادی باعث شد که مسئولین کشور بفهمند که رضا عجب شخصیتی است، عجب نابغه ایست، عجب ابتکاراتی دارد. سعی کردند ایشان را تهران نگه دارند. ایشان هرکجا و در هر پستی که بود، برای انجام خدمت سنگ تمام میگذاشت؛ امّا نمیتوانست نسبت به مهمترین مسئله روز کشور که همان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود بیتفاوت باشد؛ بنابراین جهاد سازندگی مرکز کشور را رها کرد و به خوزستان رفت. مسئول کمکرسانی به عملیات فتحالفتوح (آزادی بستان)، مسئول روابطعمومی و تدارکات مهندسی عملیات طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس و رمضان بود. مدّتی مسئول روابطعمومی ستاد پشتیبانی مناطق جنگی خوزستان بود. عضو شورای بازسازی شد و مدّتی بهعنوان مسئول ستاد بازسازی و نوسازی مناطق جنگزده استان خوزستان خدمت کرد. در تمام نقاط این استان جنگزده، خصوصاً در مناطق سوسنگرد، بستان، خرمشهر، آبادان، شوش، فکه، جفیر، دارخوئین و... خدمات قابلتوجهی ارائه داد. طرحهایی را جهت زهکشی و احیای زمینهای کشاورزی در خوزستان ارائه و اجرا نمود. 1700 کیلومتر کانال آبی 1 و 2 و 3 را ایجاد کرد. 220 کیلومتر لایروبی، 700 کیلومتر بازسازی کانال، 8 کیلومتر لایروبی رود کرخه تنها قسمتی از فعالیتهای عمرانی ایشان است.
یکی از فرماندهان مهندسی جنگ جهاد سازندگی در جایی میگفت: «سال 1361 جلسه داشتیم که برویم بودجه بگیرم و برای روستائیان خوزستان مدرسه بسازیم، حمّام بسازیم و خانههایشان را بازسازی کنیم. مهندس نصوحی در آن جلسه فریاد میزد و میگفت: «ما که مؤسسة خیریه نیستیم که پول دولت را صرف ساخت خانه و مدرسه و حمّام کنیم. کشاورزی که زمینش شورهزار است و کشت ندارد، حتماً آن را رها میکند و به شهر مهاجرت میکند. باید آبشان را شیرین کنیم تا در روستا بمانند و کشاورزی کنند.» ایشان طرحی را مطرح میکنند جهت زهکشی زمینهای شورهزار خوزستان.» نهایتاً با اجرای طرح شهید بهشتی 5000 هکتار از زمینهای شورهزار را زهکشی میکنند. آب شیرین میشود. زمینها آباد و احیا میشود. کشاورزی رواج پیدا میکند. همان طرح مهندس نصوحی از سال 1372 اجرایی میشود و ادامه پیدا میکند، بهگونهای که اکنون جمعیّت 10 برابر شده آنجا از محلّ همان طرح، کشاورزی میکنند و زندگی خود را میگذرانند. هنوز هم کاهوی زمستانه کشور از همان زمینهای احیا شده توسط مهندس نصوحی تأمین میشود. تفکر ایشان این بود که ما بایستی شغل ایجاد کنیم. مردم وقتی کار داشتند، درآمد داشتند، خودشان خانه میسازند و نیازهایشان را برطرف میکنند. این تفکر است که اگر بر جامعه ما حاکم شود مسائل اقتصادی حل میشود.
در عملیات فتحالمبین در دشت عباس ایشان را میدیدم. شبانهروز برای عملیات تلاش میکرد. از خدا هم غافل نمیشد. نصف شب مشغول رازونیاز، عبادت و نماز شب میشد. برای همه دعا میکرد.
روزها را به کار و تلاش و شبها را به عبادت میگذراند. خانهاش مملو از مراجعات مردمی بود. مهندس نصوحی میگفت: «به داد محرومین و افراد بیبضاعت برسید، من برای این نظام، انقلاب، مردم و شهدا خیلی نگرانم. این مردم را نباید از دست بدهیم. باید خدمتگزارشان باشیم». نگران افراد فرصتطلب و نفوذی بود که چهره عوض میکنند و ضربه میزنند.
روحیة شهادتطلبی ایشان را هیچوقت فراموش نمیکنم. در تمام دعاها برای خودشان شهادت را میخواستند. وقتی عملیاتی تمام میشد و برمیگشت؛ عبوس و ناراحت بود، میگفت: «من با چشمانم میبینم که چطور بچّه های مردم کشته میشوند، زخمی و مجروح میشوند؛ امّا یک ترکش هم به من نمیخوره. من لیاقت نداشتم، من توفیق شهادت نداشتم.» من از کسانی که مکّه و مدینه همراه ایشان بودند، شنیدم که هر کجایی میرفت برای همه دعا میکرد و برای خودش تقاضای شهادت داشت.»
ادامه دارد
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
12.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ۲۵ روحانی در یک خانواده ۷۵ نفره زرندی
حاج اکبر ایزدی ۹۴ ساله اهل یزدان آباد شهرستان زرند کرمان است. او ۱۱ فرزند دارد که هشت فرزند او پسر و سه فرزند دختر هستند. در این خانواده ۷۵ نفره ۲۵ نفر روحانی هستند و با علاقه مسیر زندگی پدر را انتخاب کردهاند.