eitaa logo
شهدای شهرستان مبارکه
347 دنبال‌کننده
3هزار عکس
714 ویدیو
16 فایل
#این کانال جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت ومعرفی شهدای شهرستان مبارکه ایجاد شده است ⚘️ شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
‌📸تصاویر ۲۹نامزد دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه مبارکه شهدای شهرستان مبارکه
🔹 تلاوت نور به روح مطهر شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای گمنام، شهدای مدافع حرم، شهدای امنیت، شهدای مظلوم فلسطین، و شهدای اولین هفته اسفندماه دفاع مقدس شهرستان مبارکه شهیدان: بهروز اسعدی قهنویه ولی اله حسین زاده قهنویه محمد بخشیان لنج ایاز اله شفیع زاده خولنجان سعید نصوحی دهنو حاج اسماعیل بهرامی کرکوند بخشعلی باقری خولنجان حبیب اله جعفر زاده مبارکه حمید رضا اسلامی فر مبارکه مهندس رضا نصوحی دهنو ناصر علیجانی خولنجان امیر قلی ابراهیمی درچه بهرام شفیعی دستگرد مهرآوران صفرعلی اسماعیلی باغملک مجید بخشیان لنج نیاز علی سبزه علی طالخونچه اصغر نصیری زودان مهدی توکلی دستگرد مهرآوران سید تقی هاشمی طالخونچه حسن قاسمی دیزیچه رحمت‌اله مؤمن زاده خولنجان مرتضی باقری خولنجان عبد العلی احمد پور قلعه شعبانعلی جمشیدی وینیچه شهریار رمضانپور خولنجان حسن عباسی خولنجان امیر قلی قاراخانی دهسرخ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🔹 قاری قرآن جناب آقای حاج حسين پیراکه 🔹 از صفحه‌ ۲ ابتدای سوره مبارکه بقره 🔹 زمان جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲،سی دقیقه قبل شروع خطبه های عبادی سياسی نماز جمعه 🔹 مکان‌ مصلای نماز جمعه مسجد جامع مبارکه @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
🔹 قسمت ۱۲/ خاطرات رزمنده جانباز قدرت اله مؤمنی 🔹به قلم اقدس نصوحی صد متر جلوتر از خاکریزی که ما پشت آن مستقر بودیم، یک سنگر کمین بود. هر شب تعدادی از بچّه ها در آن نگهبانی میدادند. یک شب پشت خاکریز نگهبانی میدادم، یک موشک آر.پی.جی به‌صورت عمودی و رو به آسمان، از سنگر کمین شلیک شد. تعجّب کردم. موشک آر.پی.جی معمولاً با زاویه شلیک میشود. مطمئن بودم که اتّفاقی در سنگر کمین افتاده است. هزار فکر پیش خودم کردم. چند دقیقه گذشت. مجروحی را سوار بر برانکارد از سنگر کمین بیرون آوردند. در تاریکی شب او را نشناختم. صورتش سوخته بود. موشک آر.پی.جی را روی سر قبضه میگذارد و فراموش میکند آن را روی ضامن قرار دهد. یک‌لحظه خواب چشمانش را میگیرد، دستش روی ماشه آر.پی.جی میرود و موشک شلیک میشود. بدن و سروصورتش با آتش عقب موشک‌انداز سوخته بود. *** دو ماه تیر و مرداد را در خطّ پدافند کوشک ماندیم. یک شب چند ماشین تویوتای لندکروز به خط مقدّم آمدند. یک گروهان نیروی تازه‌نفس را آوردند و به‌جای ما مستقر کردند. ما را به مَقر تیپ قمر در انرژی اتمی اهواز بردند. چند روزی آنجا بودیم. آخر مردادماه برای یک مرخصی 15 روزه با اتوبوس به مبارکه برگشتیم. در این چند روز با دوستان سری به خانوادۀ شهدا زدیم. گاهی هم به مزار میرفتم، با دوستان شهیدم درد دل میکردم، اشکی میریختم و خودم را خالی میکردم. 🔹 غوغای والفجر 4 دلم برای برگشتن به جبهه پر میزد. یکی دوبار به حاج علی‌محمّد ضیایی گفتم: «پس کی برمی گردیم؟» گفت: «اینقدر عجله نکن. وقتش که شد، برمیگردیم.» خانواده ام مخالف برگشتنم به جبهه بودند. نگران درس و مدرسهام بودند. آنها را راضی کردم. روز اعزام در بسیج جمع شدیم. حاج علی‌محمّد برای ما سخنرانی کرد. تعدادی از دوستانم به‌خاطر درس و مدرسه نیامده بودند. تعداد زیادی نیروی جدید به جمع ما اضافه شده بودند. بعد از بدرقه خوب مردم، سوار چند مینی‌بوس شدیم و به پادگان 15 خرداد اصفهان رفتیم. از آنجا هم با اتوبوس راهی اهواز شدیم. من سوار اتوبوس که میشدم، سرم درد میگرفت. روی صندلی نمی نشستم. یک پتو کف اتوبوس پهن کردم و خوابیدم. به اهواز رسیدیم. حدود یک‌هفته‌ای در مَقَر تیپ قمر، در انرژی اتمی ماندیم. نیروها را سازمان‌دهی کردند. آماده حرکت شدیم. ما را با چند دستگاه اتوبوس، به شهر سنندج در غرب کشور بردند. حدود ساعت یازده صبح بود که به شهر سنندج رسیدیم. شهر آرام بود. در باشگاه افسران سنندج مستقر شدیم. سالن والیبال و بسکتبال خوبی داشت. داخل سالن خیلی بازی و شیطنت کردیم. شب شد. صدای تیراندازی شنیدیم. نیروهای ضدانقلاب از خانه های اطراف به سمت باشگاه تیراندازی میکردند. یکی از نگهبان ها مجروح شد. مسئولین تیپ، نیروها را به طبقه زیرین باشگاه بردند تا از دست دشمن داخلی در امان بمانند. چند روز گذشت. ما را به پادگان توحید که محل استقرار لشکر 28 پیاده سنندج بود، بردند. ساختمان بزرگی بود و اتاق زیاد داشت. در هر اتاق چند تخت سه طبقه بود؛ امّا باز هم جای کافی برای همه نبود. ادامه دارد... @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
🖼 🔹رای دادیم چه شد؟ خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی اا،اسفند۱۴۰۲ شهدای شهرستان مبارکه