6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه خونه ی قشنگی برای خودشون درست کردن بسیجی ها
کاش بما هم ازاین خونه ها بدن
@shohadaroyan
خدایا ما را برگردان به روزهایی که سلامتی اینقدر گریزپا نبود، که میشد لابهلای همین مشکلات و دغدغههای ریز و درشت، با خیالی آسوده فنجانی برداشت، چایی ریخت
کنار پنجرهای ایستاد و در کمال اطمینان و آرامش، نفسی عمیق کشید.
که میشد کسی را به آغوش کشید و آرام شد، میشد دستان کسی را گرفت و بدون هراس، تمام شهر را قدم زد و غصهها را فراموش کرد.
دلمان لک زده برای یک لبخند، یک خیال تخت...
دلمان لک زده برای یک زندگی آرام و معمولی.
و دلم لک زده فقط برای یک نگاهتان..
خدایا در آغوشمان بگیر
خودت حال زمین را خوب کن.
1_200335906.mp3
3.39M
#حاج_نریمان_پناهی
🎼 اسمتو بردم زیر بارون..
بارون گریه کرد
تربت گذاشتم لای قرآن...
قرآن گریه کرد
#السلام_علی_ساکن_کربلاء 🌹
...♡ @shohadaroyan
شهید: علی ابوذری
فرزند:مرحوم حاج عبدالله
تاریخ شهادت:1365/1/24
🕊 ما عاشق آفریده شده ایم.
عشق را داریم
ولی معشوق هامان را انتخاب میکنیم.
عشق همیشه هست،
آنچه که جابه جا می شود
معشوق ها و محبوب ها هستند.
در فاصله تولد تا مرگ
عشق همیشه جاری است و
حرکت همیشه برپاست.
ما نمی توانیم از شهدا جدا شویم
آنها درما قالب شده اند و
در ترکیب ما حضور دارند.
روحت شاد🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
🕊 یک چای شیرین مسیر اربعینت را
شیرین بنوشد تا ابد فرهاد می گردد
...♡ @shohadaroyan
شهدای رویان
شهید
سید محمد رضا موسوی
تا مقطع ششم رادرمدرسه منوچهری قدیم رویان سپری نمود
چون برای ادامه تحصیل باید به شاهرود می رفت.
ودرآن زمان وسیله نقلیه ای در دسترس مردم نبود
سید ناچار بودند یا با پای پیاده یا با الاغ ویا هراز گاهی نهایتا با دوچرخه این مسیر را البته همه روزه طی کند..
شهید سید محمدرضا ترجیح میدادن با دوچرخه به شاهرود بروند وهفته ای برمیگشتند منزل....
دریکی از روزهای زمستان که طبق معمول با دوچرخه به سمت رویان می آمدند
درمنطقه قلعه بالا
گرگی به اوحمله میکند
طبق گفته های خود شهید
ایشان از شدت ترس که مبادا گرگ گرسنه به اوآسیبی برساند ؛
شتاب گرفته وفرار می کند
ولی چون گرگ هم دست از حمله بر نمی دارد شهید سید بارها از دوچرخه پیاده می شود
وتلاش می کند گرگ را به هرنحوی شده فراری دهد
این کار را چندین بار انجام می دهد
وبا دعا وصلوات خود را بلاخره به منزل می رساند...
به علت ترس و اضطراب از آن شب تا چندروز به بستر بیماری می افتد...
مادر شهید سیدمحمدرضا
ایشان را نزدشخصی بنام (ملا رضا) می برد
وملا برای سید. سرکتابی باز می کندو می گوید
مادر,فرزند شما تا به 30 سالگی می رسد بعد خطری پیش می آید که اگر این خطر رفع گردد عمرش طولانی می شود ودرغیر این صورت. ...
شهید سید محمدرضا موسوی درسن 30 سالگی درجنگ تحمیلی به درجه شهادت نائل می آید
روحش شاد🌹
@shohadaroyan