فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️ #هشتم_شوال سالروز تخریب بارگاه مطهر #ائمه_بقیع علیهمالسلام "به دست وهابیت به محضر امام عصر عجلاللّه تعالی فرجه و همه شیعیان تسلیت باد
سخنی از امام زمان (عج):
به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را به حق عمه ام زینب حضرت زینب (س)
قسم دهند که فرج مرا نزدیک گرداند.
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج ✨
#شبتونمهدوے 💚
🌱 @shohaday_110
😍❤️
صبح استـــ و گــل در آیــنہ بیــدار مےشــود
خورشیــد در نــگاه شما، تڪرار مےشــود
#شهیــــدان مصطفی رسول هادی دلها
#روزتــــون متبـــرڪ بـــہ نگـــاه شهــدا❤️
#مصطفی رسول هادی دلها 💔
@shohaday_110
🌷شهید مصطفی صدرزاده در يادداشتى به دوستان بسیجی خود مىنويسد:
چه مىشود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهيان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیفتد.
فکرش را بکن!
راه مىروى و راوی مىگويد:
اینجا قتلگاه شهید رسول خليلى است،
یا اینجا را که مىبينى همان جایی است که مهدی عزیزی را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا شهید شد.
یا مثلاً اینجا همان جایی است که شهید حيدرى نماز جماعت مىخواند.
شهید بيضائى بالای همین صخره نیروها را رصد مىكرد و کمین خورد.
شهید شهریاری را که مىشناسيد؟ همین جا با لهجه آذری برای بچهها مداحی مىكرد.
یا شهید مرادی، آخرین لحظات زندگىاش را اینجا در خون خودش غلتیده بود.
یا شهید حامد جوانى، اینجا عباسوار پر کشید.
خدا بیامرزد شهيد اسكندرى را، همینجا سرش بالای نیزه رفت.
شهید جهاد مغنيه، در این دشت با یارانش پر کشید.
عجب حال و هوایی مىشود کاروان مدافعین حرم ...
عجب حال و هوایی ...
@shohaday_110
به محسن صاحب الزمانی می گویند؛ شهید خوش قول
شهید محسن صاحبالزمانی، طلبه غواص و تخریبچی میدان مین، اهل قوچان بود. وقتی میخواست به جبهه برود، پدرش به او اجازه 45 روزه داد که به خانه برگردد. محسن قبول کرد و رفت. درست 45 روز بعد، پیکر مطهرش را آوردند.
شهید محسن صاحبالزمانی، طلبه غواص و تخریبچی میدان مین، هر بار که به جبهه میرفت عشق به شهادت در جان و دلش اوج میگرفت.
در آخرین اعزام، پدرش یعنی حجتالاسلام شیخ علی اکبر صاحبالزمانی استاد حوزه قوچان و کاتب قرآن و شاعر اهل بیت به او میگوید: ۴۵ روز بیشتر اجازه حضور در جبههها را نداری.
محسن به پدرش قول میدهد که ۴۵ روزه به منزل بازگردد.
در اعزامی که سه ماهه بود همه متحیر بودند که او چگونه میخواهد در میانه مأموریت، جبهه را رها کند و به خانه برگردد تا به قولش عمل کند.
حیرت آور است که ازتاریخ اعزام تا زمانی که بدن پاکش را به شهر قوچان برده و به خانوادهاش تحویل دادند، دقیقاً ۴۵ روز میگذشت. او در مقطعی از عملیات کربلای ۵ در سحرگاه ۲۳ دی ماه ۱۳۶۵ شربت شهادت نوشید.
@shohaday_110🌱
خوبه آدم برای هر کدوم از آرزوهاش نذر کنه، چلّه بگیره...
نه فقط به خاطر این که به آرزوهاش برسه!
به خاطر این که ببینه آرزوهای چهل روز پیش، هنوز آرزوهاش هستن؟!
یه سری چیزایی داریم که آرزومون بودن ولی یادمون نمیاد یه روز براشون دعا کردیم...