eitaa logo
شهدایۍ🌹
360 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
133 فایل
مقام معظــم رهبرے: امروزهـ زندهـ نگہ داشتن یاد و خاطره شہدا ڪمتــر از شہادٺ نیسٺ❤🌱 با‌من‌حرف‌بزن‌هم‌سنگرے @shohaday110 کانال مهدوی ما: @Akharinkhorshid تبادݪ↓ 🌹 @ABO_GOOMNAM_314 🌹 @gomnom_110 +ڪݒے؟ _باذکࢪصݪواٺ بࢪاے ظهوࢪ آزادھ(:🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برخی امامِ گذشته راعاشقنداماامامِ حاضررانه چون امام قبلی راهرطورکه دوست دارندتفسیرمی کنند اماامام حاضررانه (عج) 💚 ✨ 🌱✿⃟ @shohaday_110
حاج‌قـاسم: خداوندا..! پاهایم‌جرأتِ‌عبوراز‌ را‌ندارد، من‌آنهارادر برهـنه‌دَواندم.. درسنـگرهاخمیده‌جمع‌کردم‌وَ‌در‌دفـاع‌ازدینت دویدم،‌جنگیدم،‌خندیدم‌وَ‌گریستم، افتادم‌وَ‌بلنـد‌شدم... امـید‌دارم‌آن‌جنگـیدن‌ها‌وَخ زیدن‌ها‌وَ بهِ‌حُرمـت‌آن حرم‌ها آنها‌را‌ببخشی💔:) ✨ 🌱✿⃟ @shohaday_110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام زمانم ... چون به صبحگاهان، خورشید بر طلوعش از مهدی فاطمه رخصت می طلبد؛ من چگونه روزم را بی‌اذن پادشاه خوبان آغاز کنم؟ ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ @shohaday_110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷 شهید آوینی: «اگر شیطان بخواهد ما را از ابهامی که چون مهی غلیظ راه فردای ما را در خود پوشانده است بترساند، ما خود را به پناه قرآن می‌سپاریم و می‌گذریم.» ♦️در مکتب آوینی هیچ مانعی موجب توقف حرکت در راه خدا نیست! «وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا» @shohaday_110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام صحبتی دارند که آن را نوشته‌ام و همیشه آن را توی جیب خودم دارم : هر کس که بیشتر برای خدا کار کرد بیشتر باید فحش بشنود ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم؛ برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ ؛ چون ما اگر تحمّل نکنیم ، باید میدان را خالی کنیم ... @shohaday_110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 💠 یه شب بارونی بود و فرداش حمید امتحان داشت. رفتم تو حیاط و شروع کردم به شستن لباس‌ها و ظرف‌ها. همین طور که داشتم لباس می.شستم دیدم حمید اومده پشت سرم وایساده. گفتم: «اینجا چیکار می‌کنی. مگه فردا امتحان نداری؟» دو زانو کنار حوض نشست و دست‌های یخ زده‌ام رو از توی تشت آورد بیرون و گفت: «ازت خجالت می‌کشم. من نتونستم اون زندگی‌ای که در شأن تو باشه برات فراهم کنم. دختری که تو خونه پدرش با ماشین لباسشویی لباس می‌شسته حالا نباید تو این هوای سرد مجبور باشه..». حرفش رو قطع کردم و گفتم: «من مجبور نیستم، با علاقه دارم کار می‌کنم. همین قدر که می‌کنی و می‌فهمی و قدرشناس هستی برام کافیه». شهید @shohaday_110