برخی امامِ گذشته راعاشقنداماامامِ حاضررانه
چون امام قبلی راهرطورکه دوست دارندتفسیرمی کنند
اماامام حاضررانه
#لبیکیاصاحبالزمان (عج) 💚
#مهدوے✨
🌱✿⃟ @shohaday_110
حاجقـاسم:
خداوندا..!
پاهایمجرأتِعبوراز #صراط راندارد،
منآنهارادر #بینالحرمین برهـنهدَواندم..
درسنـگرهاخمیدهجمعکردموَدردفـاعازدینت
دویدم،جنگیدم،خندیدموَگریستم،
افتادموَبلنـدشدم...
امـیددارمآنجنگـیدنهاوَخ
زیدنهاوَ
بهِحُرمـتآن حرمها آنهاراببخشی💔:)
#شبتونشهدایے✨
🌱✿⃟ @shohaday_110
امام زمانم ...
چون به صبحگاهان، خورشید بر طلوعش از مهدی فاطمه رخصت می طلبد؛
من چگونه روزم را بیاذن پادشاه خوبان آغاز کنم؟
#سلام_امام_مهربانم
#صبحت_بخیر_آقا
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
@shohaday_110
🔷 شهید آوینی: «اگر شیطان بخواهد ما را از ابهامی که چون مهی غلیظ راه فردای ما را در خود پوشانده است بترساند، ما خود را به پناه قرآن میسپاریم و میگذریم.»
♦️در مکتب آوینی هیچ مانعی موجب توقف حرکت در راه خدا نیست! «وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا»
#صبحتون_شهدایی
@shohaday_110
امام صحبتی دارند که آن را نوشتهام
و همیشه آن را توی جیب خودم دارم :
هر کس که بیشتر برای خدا کار کرد
بیشتر باید فحش بشنود
ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم؛
برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ ؛
چون ما اگر تحمّل نکنیم ،
باید میدان را خالی کنیم ...
#شهید_حاجابراهیم_همت
@shohaday_110
🔴 #همسر_قدرشناس
💠 یه شب بارونی بود و فرداش حمید امتحان داشت. رفتم تو حیاط و شروع کردم به شستن لباسها و ظرفها. همین طور که داشتم لباس می.شستم دیدم حمید اومده پشت سرم وایساده. گفتم: «اینجا چیکار میکنی. مگه فردا امتحان نداری؟» دو زانو کنار حوض نشست و دستهای یخ زدهام رو از توی تشت آورد بیرون و گفت: «ازت خجالت میکشم. من نتونستم اون زندگیای که در شأن تو باشه برات فراهم کنم. دختری که تو خونه پدرش با ماشین لباسشویی لباس میشسته حالا نباید تو این هوای سرد مجبور باشه..». حرفش رو قطع کردم و گفتم: «من مجبور نیستم، با علاقه دارم کار میکنم. همین قدر که #درک میکنی و میفهمی و قدرشناس هستی برام کافیه».
شهید #عبدالحمید_قاضی_میرسعید
#شهیدانه
@shohaday_110