#ناشناس_اورا
خدا رو شکر که راضی بودید🌸
خواهش میکنم
@shohaday_gommnam
#او_را_پارت131
#پارت_آخر♨️
زهرا با ماشین اومده بود دنبال من!
-خوشحالم برات ترنم.
برای اینکه پا پس نکشیدی!
-راست میگفتی زهرا...
بعد از توبه،تازه امتحانهای خدا شروع میشه!
تازه سخت میشه،ولی همین که میدونی خدا رو داری و اون مواظبته،قوت قلبه!
میدونی؟
هیچکس نتونست به مرجان کمک کنه!وقتی آدما اینقدر ناتوانن،چرا باید خودم رو معطل خواسته هاشون کنم.
سرش رو آروم تکون داد.
نمیدونستم کجا میره!
تو سکوت به خیابون ها نگاه میکردم.
دلم آروم نبود.
نمیدونستم چمه!
-ترنم؟؟
با صدای زهرا به خودم اومدم!
-چیزی شده؟چرا اینقدر ساکتی؟؟
-نه. نمیدونم !زهرا؟
-جان دلم؟
-بنظرت عشق،لذت سطحیه؟؟
-تا عشق به چی باشه!!
-چه عشقی سطحی نیست؟
-خب عشق به خدا و هرعشقی که در راستای اون باشه.
چیشده؟؟خبریه؟؟عشق عشق میکنی!
-زهرا؟اگر عشق،بخاطر خدا نباشه،باید ازش گذشت؟؟
-خب تو که بهتر میدونی،هرچی که بخاطر خدا نباشه،آخر و عاقبتش جالب نیست!
-پس باید گذشت!
-ترنم؟؟
مشکوک میزنیا!نمیگی چیشده!؟
بغضم رو قورت دادم و به سجاد فکر کردم...😔❤️
-دیگه خبری نیست....
حالا دیگه میخوام بگذرم!
من از همه چی بخاطر خدا گذشتم،بجز یهچیز...
میخوام حالا از "اونم" بگذرم!
چشمم تارمیدید!
پلک زدم و اولین قطره ی اشکم مهمون روسری جدیدم شد...
ادامه دادم،
-یه جمله ای چندوقت پیش دیدم،بنظرم خیلی قشنگ بود.
نوشته بود "همیشه گذشتن،مقدمه ی رسیدن است...!"
-چه جمله ی قشنگی! کجا دیدیش؟
پوزخند زدم.
-آخرین شب،زیر برف پاک کن ماشینم!
و دومین قطره ی اشکم هم ،به قطره ی اول،ملحق شد!
-آخرین شب؟؟
-مهم نیست. میخوام برسم زهرا!میخوام بگذرم که برسم!
میخوام مال خدا بشم...
میخوام لمسش کنم با تمام وجود!
باید تو حال من باشی تا بفهمی حال تشنه ای رو که تازه به آب رسیده!
😭
من میخوام این جام رو سر بکشم.من میخوام مست خودش بشم!
هرچند این مورد آخر خیلی برام سخته!
-یادته گفتم هروقت کارت گیر کرد،دست به دامن شهدا شو!؟
یکدفعه مثل فنر از جا پریدم!
"شهدا...شهید..."
-زهرا میشه بری بهشت زهرا؟؟
-چرا اونجا؟؟
-مگه نگفتی دست به دامن شهدا بشم؟برو اونجا!
-خب میرم معراج!
-نه،خواهش میکنم.برو بهشت زهرا...!
زهرا نگاهی به من انداخت و راه رو عوض کرد.
باید دست به دامن باباش میشدم!
یاد روزی افتادم که اونجا نشسته بود و گریه میکرد...
اگر میتونست گره پسرش رو باز کنه،پس میتونست گره دل من به پسرش رو هم باز کنه!
قطعه و ردیفش رو هنوز یادم بود!
از زهرا خواستم تو ماشین بشینه.
نیاز به خلوت داشتم.
از دور که چشمم به پرچم سبز "یا اباالفضل العباس(ع)" افتاد،چشمم شروع به باریدن کرد...😭
از همونجا شروع به حرف زدن کردم!
"دفعه ی پیش که اومدم اینجا،دیدم چجوری پسرت رو آروم کردی!
اومدم منم آروم کنی!
میگن شهدا زنده ان!
میگن شما حاجت میدین...
دلم گیر کرده به پسرت،نمیذاره پرواز کنم!نمیذاره رها شم...😭
چندماهه که نیست اما فکر و ذکرم شده سجاد!
یا بهم برسونش یا راحتم کن..."
رسیدم بالای سر مزارش!
خودم رو روی سنگش انداختم و گریه کردم...
"برام پدری کن...
دلم داره تیکه تیکه میشه!چرا یهو گذاشت و رفت؟چرا از من گذشت؟"
😔
یکم که حالم بهتر شد، بلند شدم و اشکام رو پاک کردم.تازه نگاهم افتاد به نوشته های روی سنگ...
دلم هری ریخت!
سر تا پای سنگ جدید رو نگاه کردم!
"همیشه گذشتن،مقدمه ی رسیدن است...
مقدمه ی او را یافتن،
او را چشیدن،
#او_را...."
مزار شهیدان
صادق صبوری
و
سجاد صبوری!!
🔶🔷🔶🔸🔹
#پایان_فصل_اول
"محدثه افشاری"
کپی ممنوع🚫
ادامه دارد.....🍃
https://eitaa.com/joinchat/895549494Ca7e7de8566
اوضاع گاز ظاهراً خوب نیست!
یه خورده جمعتر بشینیم و بیشتر بپوشیم، ان شاء الله این مرحله رو هم رد میکنیم 😁
بعضی شهرها و روستاها با توجه به سرمایِ عجیبی که پیش اومده و البته با توجه بالا رفتن مصرف در سایر نقاط، الآن گاز ندارند! ان شاء الله با یه ذره همدلی بیشتر این چند روز رو هم رد کنیم 🤲 🤲
#ناشناس_اورا
خدا رو شکر
اول اینکه از نظر من اون عشق نبود به نظر یه نوع هوس میومد چون در واقع ترنم آرامش واقعی رو با سعید تجربه نکرد درسته که آرامش و احساس خوشایندی داشت وقتی کنار اون بود ولی این احساس کاذب بود به نظر من👌
الان دیدگاه نویسنده رو نمیدونم بنده فقط میتونم نظر خودم رو بگم
دوم اینکه سجاد یهو غیب میشه یعنی مثل فرشته ای که برای نجات ترنم اومده بود و ماموریتش تمام شده بود ترنم تا جایی که یادمه چندین بار اون جاهایی که سجاد میرفت رو چک میکرد ولی میدید خبری ازش نیست و اینکه خب ترنم با فضای حوزه و اینجور چیزا که آشنا نبود کم کم آشنا شد توسط دوستای جدیدش و اینکه مسئله های خیلی مهمتری براش پیش میومد که باید برای حل اونا تلاش میکرد👌
@shohaday_gommnam
270K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلوات 🌸
✨از جانب خداوند رحمت است
🌸 واز سوی فرشتگان پاک
✨ كردن گناهان و
🌸 از طرف مردم دعا است
صلوات 🌸
✨بهترین عمل در روز قیامت است
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸
🌸🍃
1.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویدئوی از «سیدهاشم الحیدری» از رهبران مقاومت عراق در حال سخنرانی و رفتار او با کودکی که در حال بازی است ؛ مورد توجه کاربران قرار گرفته
#کارگاه_تربیتی
#مربی
سلام و عرض ادب خدمت اعضای محترم و رمان خوانهای عزیر 🖐🌸
دوستان داستان کتاب اسم تو مصطفاست رو تا قسمت 137 براتون ارسال کردیم..
با عرض پوزش دوستان ادامه داستان زندگی این شهید عزیز برامون مقدور نیست که ارسال کنیم
کسانیکه دوست دارن میتوانند کتاب رو خریداری کنن و بخونند 🌹
ممنون و تشکر از شما بزرگواران که تا اینجا با ما همراه بودید 🌷🌹🍃
•ڪاڹاݪ شھداےگمناݦ•🇵🇸
سلام و عرض ادب خدمت اعضای محترم و رمان خوانهای عزیر 🖐🌸 دوستان داستان کتاب اسم تو مصطفاست رو تا قسم
عزیزان برای اطلاع از قیمت و خرید کتاب اسم تو مصطفاست از طریق اینترنت اقدام کنید.
🍃🌸 #دعای_فرج 🌸🍃
🌷 #شهید_ابراهیم_هادی 🌷
🌹بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیم 🌹
إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَهَ السَّاعَهَ السَّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین🍃