eitaa logo
•ڪاڹاݪ شھداے‌گمناݦ•🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
4هزار ویدیو
67 فایل
کپی مطالب≡صلوات به نیت ظهور امام زمان ارتباط با ما↯ @Shahidgomnam_s کانال دوم↯ @BeainolHarameain ڪانـاݪ‌روضـہ‌امـون↯ @madahenab ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/16670756367677
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ بالی برای رفتنِ تا آسمان بده... راهی برای دیدنِ رویت نشان بده... ما با سه‌شنبه‌های شما خو گرفته‌ایم... اندازه‌ی لیاقتمان جمکران بده... 💚سلام طراوت زندگانی‌ام، چه دلنشین است هرصبح، سلام کردن به آفتاب حضورتان و ایستادن رو به بهارِ معطر نگاهتان و چشم دوختن به راهی که عطرنرگس از انتهای آن مشام منتظران را نوازش می دهد چه نعمت بزرگی است داشتنِ شما ... @shohaday_gommnam
❇️ صبح خود را با سلام به شما آغاز می کنیم: 🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌹شادی ارواح پاک شهدا صلوات @shohaday_gommnam
🦋مروری بر 9⃣1⃣ 🌷🌷🌷 : " عده‌ای می خواستند وانمود کنند که انقلاب اسلامی در ایران تمام شده است و البته عده‌ای هم سعی می کنند این اتفاق بیفتد، اما شهادت نشان داد که انقلاب زنده است و همه دیدند که چه قیامتی در تهران و دیگر شهرها به پا شد. ملت ایران با حضور بی‌نظیر خود در مراسم تشییع، به دهان دشمنان و آمریکایی‌های بی‌انصاف، دروغ‌گو و هجوگو زد که می خواهند این مجاهد عظیم‌القدر و سردار و فرمانده ی مبارزه با تروریسم را یک تروریست معرفی کنند ." @shohaday_gommnam
1⃣ خاطره خواهر شهید محسن حججی : «(محسن) صلوات خیلی دوست داشت؛ پشت ماشینش «صلوات» نوشته بود؛ اسمش توی تلگرام «صلوات» بود!» 📚 کتاب «سربلند، ص 51» 2⃣ خاطره دوست شهید حججی : «انگار با همین نذر و چلّه هازنده بود؛ از خودش شنیدم که دانشگاه را هم به زور همین «چلّه بستن ها» قبول شده؛ ختم های «صلوات» و زیارت عاشورا! 📚 کتاب: سربلند،ص۱۱۴ روایت زندگی شهید مدافع حرم محسن حججی کانال شهدای گمنام 👇 @shohaday_gommnam ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
🍂 برای سلامتی آقا امام زمان ارواحنافداه و مقام معظم رهبری و شادی روح تمامی عالمان ربانی و شهدای اسلام، بخصوص شهید مدافع حرم سه شاخه گُل هدیه کنید 🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨پیامبر(ص): هرجمعه غسل كن حتّى اگرلازم شود براى تهيّه آب آن خوراک روزانه ات را بفروشی... وبرای غسل خرج کنی زیرا هیچ امرمستحبی بالاتر از غسل جمعه نیست. 📚بحارالأنوار ج۸۱ ص۱۲۹ کانال شهدای گمنام 👇 @shohaday_gommnam ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
🔻شهید ابراهیم هادی: از خدا خواسته‌ام‌ همیشه جیبم‌ پُر پول‌ باشدتا گره از مشکلاتِ‌ مردم بگشائیم. 🌱هر كس به خدا توكل كند، خداوند هزينه او را كفايت میكند و از جايى كه گمان نمیبَرَد به او روزى میدهد. كنزالعمال ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ کانال شهدای گمنام 👇 @shohaday_gommnam ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💐 🔵کسی که نمازش را اول وقت بخواند ،تأسی کرده به امام زمان علیه السلام یعنی به امام زمان عجل الله .. نماز او نیز قبول درگاه الهی می شود کانال شهدای گمنام 👇 @shohaday_gommnam ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_310226054725763835.mp3
4.92M
🎧 آنچه خواهید شنید؛👇 ❣برای نمازت... يه جای دنج و آروم انتخاب کن! پرواز در شلوغی، ممکن نیست! 💓باید فقط تو باشی.... و خود خداااا @shohaday_gommnam ┅✧❁☀️❁✧┅ 👇🏻 https://eitaa.com/shohaday_gommnam/17301
شهید آرمان علی وردی کانال شهدای گمنام 👇 @shohaday_gommnam ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
291.3K
صوت مادر بزرگوار شهید آرمان علی وردی کانال شهدای گمنام 👇 @shohaday_gommnam ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
هدایت شده از شــهـیـد‌ نــوروزے
تا دقایقی دیگر پخش زنده از مزار مطهر شهید آقا مصطفی و دوستان شهیدش🕊 اطلاع رسانی کنید👇
هدایت شده از شــهـیـد‌ نــوروزے
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام به همگی شبتون بخیر✨🌹 اول اینکه خیلی التماس دعا دارم از شما خوبان ❤️ دوم اینکه میخواستم نظرتون رو بخوام برای اینکه یک ایده بدید که بین دانش آموزهای دختر در اعتکاف برگزار بشه یه چیزی که اونا رو به یه فکر عمیق وادار کنه و هم تاثیر گذار باشه و مفید در عین حال هم نوع پسند باشه👌 هر کسی ایده ای به ذهنش میاد که قابل اجرا باشه بهمون بگه😍👇🏻 https://eitaa.com/Shahidgomnam_S
‎‌ •••❈❂🍃🌸🍃❂❈••• 🌺 همانا نیکوکاران را به نام نیکی توان شناخت که خدا از آنان بر زبان بندگانش جاری ساخت. 📚نهج‌البلاغه نامه ۵۳ (بند۱) @shohaday_gommnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎊🎉 🎊🎉 🔮🔮 از همان موقع فهمیدم که زینب هم مثل خودم اهل دل است. خواب دید که همه ستاره ها در آسمان به یک ستاره تعظیم می کنند وقتی از خواب بیدار شد، به من گفت: مامان من فهمیدم اون ستاره پرنور که همه به اون تعظیم می کردند کی بود. با تعجب پرسیدم: کی بود؟ گفت :حضرت زهرا بود. هنوز هم پس از سال ها وقتی به یاد آن خواب می‌افتم بدنم می لرزد. زینب از بچگی راحت حرف‌هایش را می‌زد و ارتباط محبت آمیزی با افراد خانه داشت با مهرداد خیلی جور بود برادرش اهل تئاتر و فوتبال بود و در شهر گروه نمایش داشت. زینب از کلاس سوم دبستان در خانه با او تمرین می‌کرد. مهرداد نقش مقابل خودش را به زینب می داد. او بیشتر بیرون از خانه بود، ولی مهران اهل مطالعه و اکثراً در خانه مشغول خواندن کتاب بود. مهران با پیک های کیهان بچه ها و کتابهایی که جمع کرد یک کتابخانه راه انداخت و چهار خواهرش را عضو کتابخانه کرد. ۲ ریال حق عضویت هم از آنها گرفت دخترها در کتابخانه مهران می‌نشستند و در سکوت و آرامش کتاب می‌خواندند بزرگتر که شدند مهران دخترها را نوبتی به سینما می‌برد. علاقه زینب به تئاتر و اجرای نمایش در مدرسه از همان بچگی که با مهرداد تمرین میکرد شکل گرفت بیشترین تفریح بچه ها رفتن به خانه مادرم بود و با هم بودنشان بچه ها مسافرت را خیلی دوست داشتند ولی وضعیت ما طوری نبود که سفر برویم. اول تابستان که می‌شد دوره می‌نشستند هر کدام نقشه رفتن به شهری را می‌کشیدند. از آن شهر حرف می‌زدند هر تابستان فقط حرف سفر بود و فکرش. تعداد مان زیاد بود و ماشین هم که نداشتیم برای همین حرف مسافرت به اندازه سفر رفتن برای بچه ها شیرین بود. بعد از ظهر های طولانی تابستان که هوا گرم بود و کسی نمی‌توانست از خانه بیرون برود دوره می‌نشستند از شهرهای شیراز و اصفهان و همدان حرف می‌زدند از باغ ارم شیراز و سی و سه پل اصفهان. هرکدام از بچه ها چیزهایی را که درباره آن شهر خوانده بود برای بقیه تعریف می‌کرد یا از روی همان مجله می خواند و عکس هایش را به بقیه نشان می‌داد. آنقدر از حرف زدن درباره آن شهر لذت می بردند که انگار به همان شهر سفر کردند. در باغ پشت خانه ایستگاه شش، یک درخت کُنار داشتیم که هر سال میوه می داد. بعد از ظهر های فصل بهار و تابستان دختر ها زیر درخت جمع می شدند. مهران و مهرداد روی پشت بام می رفتند و شاخه های بلند درخت را که تا آنجا کشیده بود تکان می‌دادند. کنارها که روی زمین می ریخت دختر ها جمع می کردند بعضی وقتا اندازه یک گونی کنار پر می‌شد من گونی پر از کنار را به بازار ایستگاه هفت می‌بردم و به زنهای فروشنده عرب می‌دادم و به جای آن میوه های دیگر می گرفتم. پسر های کوچک همسایه یواشکی روی پشت بام ما می آمدند تا کنار بچینند مهران و مهرداد دنبالشان می کردند و آنها را دور می کردند. مینا و مهری مدتی پول‌هایشان را جمع کردند و یک دوربین عکاسی خریدند. اولین بار دختر ها زیر درخت کنار عکس یادگاری گرفتند. چهارتایی با هم پول جمع کردند و برای من یک دست پارچ و لیوان سفالی خریدند زندگی ما کم و زیاد داشت اما با هم خوشبخت بودیم... ادامه دارد... 😍 •┈┈••✾•🌿💕🌿•✾••┈┈•