#ازدواج_آسان
#ازدواج_به_سبک_شهدا
💠 برای تکمیل دینم ازدواج می کنم
🔹به قد و قواره اش نمی آمد حرف ازدواج را بزند. گفتیم: «هنوز برای تو زود است. بگذار جنگ تمام شود، خودمان برایت آستین بالا می زنیم.» گفت: «نه، پیامبر فرموده اند ازدواج کنید، تا ایمان شما کامل باشد. من هم برای تکمیل ایمان باید ازدواج کنم.» پرسیدیم: «خب، حالا بگو دوست داری همسر آینده ات چطور باشد؟» گفت: «#عفیف باشد و با #حجاب.»
🌹#شهید_حسین_زارع_کاریزی
#اللهمعجللولیکالفرج
@shohaday_gommnam
#سبک_زندگی_شهدا
#ازدواج_به_سبک_شهدا
🕊شهید مدافع حرم سید جاسم نوری
راوے: همسر شهید
🌻من یازدهساله بودم و آقا سیّد ۲۰سال داشت که سر سفره عقد نشستیم. دبستانی بودم؛ کلاس پنجم و تجدیدی ریاضی داشتم که سیّد حتی اجازه نداد امتحانم را بدهم. مادرم میگفت: این دختر من بچه است، نمیتواند یک زندگی را اداره کند اما من در همان سنّ و سال بچگیام گفتم: من مشتاق ایمان و اخلاق سید هستم و «بله» را با هر زوری بود، به سید و خانوادهاش دادم و سال۱۳۶۶ عروسی کردیم؛ با یک مهمانی ساده در حمیدیه!
🔹زندگی مشترک ما ۲۸سال شد؛ سید بیشتر برای من یک دوست و یک پدر مهربان بود. بچّهسال بودم و اصلاً از خانهداری و زندگی مشترک هیچ نمیدانستم و همیشه و هرروز، سید جاسم به من یاد میداد که در زندگی چه کاری انجام بدهم و چه کاری نکنم؛ تا آنجا که وقتش را داشت کارهای منزل را انجام میداد.
🔸به یاد ندارم هیچوقت سید از مسائل کار و بیرون از منزل برای ما حرفی بزند؛ میگفت«حرف بیرون مال بیرون است و هر مردی که وارد خانهاش میشود، باید همهی همّ و غمش همسر و فرزندانش باشد» و همیشه هم میگفت«شما خودتان را درگیر مسائل کار من در بیرون از خانه نکنید!
مدافع حرم
#شهید_سید_جاسم_نوری
اللهمعجللولیکالفرج
@shohaday_gommnam
#ازدواج_به_سبک_شهدا
💠 برای تکمیل دینم ازدواج می کنم
🔹به قد و قواره اش نمی آمد حرف ازدواج را بزند. گفتیم: «هنوز برای تو زود است. بگذار جنگ تمام شود، خودمان برایت آستین بالا می زنیم.»
🦋گفت: «نه، پیامبر فرموده اند ازدواج کنید، تا ایمان شما کامل باشد. من هم برای تکمیل ایمان باید ازدواج کنم.» پرسیدیم: «خب، حالا بگو دوست داری همسر آینده ات چطور باشد؟»
🖲گفت: «عفیف باشد و با حجاب.»
#شهید_حسین_زارع_کاریزی
#ازدواج
اللهمعجللولیکالفرج
@shohaday_gommnam
#ازدواج_به_سبک_شهدا
(ازدواج آسان )
🏵 مهریه ام یک سکه طلا بود ، و یک قرآن و یک آینه ، بدون شمعدان . روز عقد ، با مانتو و شلوار مدرسه با یک روسری کرم رنگ و چادر سفید ، نشستم سر سفره ی عقد . نه از بزن و بکوب خبری بود ، نه از چراغانی ، نه از صندلی های مخمل تاشو ، کسی هم نبود ؛ فقط خواهرها و برادرها بودند ، مصطفی هم آمد و با هم نشستیم سر سفره عقد خطبه که خوانده شد ، شدم خانم طالبی .✨
شهید مصطفی طالبی
#شهید_مصطفی_طالبی
#ازدواج
📚مرجان فولادوند اینک شوکران ۴ ، مصطفی طالبی به روایت همسر شهید ، ص۱۱
یادشهداباصلوات
اللهمعجللولیکالفرج
🎉🎊💕🕊💕🎉🎊
@shohaday_gommnam
#ازدواج_به_سبک_شهدا
⚠️ فقط لباس
☢ زمان ما هم مثل همیشه، رسم و رسوم ازدواج زیاد بود. ریخت و پاش هم بیداد می کرد.ولی ما از همان اول ساده شروع کردیم؛ خریدمان یک بلوز ودامن برای من بود و یک کت وشلوار برای مرتضی. چیز دیگری را لازم نمی دانستیم. به حرف و حدیث ها و رسم و رسوم هم کاری نداشتیم؛ خودمان برای زندگی مان تصمیم می گرفتیم. همین ها بود که زندگی مان را زیباتر می کرد.
(راوی: همسر شهید سیدمرتضی آوینی)
📥خبرگزاری دفاع مقدس
#شهید_آوینی
#ازدواج
یادشهداباصلوات
اللهمعجللولیکالفرج
💍💕💍💕💍💕💍
@shohaday_gommnam