AUD-20220312-WA0026.mp3
4.01M
باید گلاب ریخت پس از دفن،روی قبر امشب گلاب قبر علی اشک مجتبی است..
وصیتنامه شهید _ ولایت پذیری
شهید علی عباسیان کاشی :
اگر ولایت ائمه اطهار(ع) را نداشته باشیم هیچ چیز نداریم. هر چه اتصال به آقا امام زمان(عج) و خانواده پاک شده اهل بیت رسول الله (ص) بیشتر باشد هدایت بیشتر و تضمین شده است و هر چه از این خانواده دورتر باشید انحراف بیشتر خواهد بود
@Shohadaye_Delfan
وصیتنامه شهید_ ولایت پذیری
اینجانب سیدحسن مصطفوی فرزند سید علی ،معتقدم به رسالت پیغمبر اسلام حضرت محمد(ص) و ولایت حضرت علی(ع) و فرزندانش، که از جانب خداوند به رسالت بندگان تعیین واز سوی خداوند کتاب قرآن را به راهنمایی هر فرد بشر روی زمین برساند و برما واجب است از او و وارثان او پیروی کنیم
@Shohadaye_Delfan
تصویر حساب کاربری(پروفایل).png
1.01M
📲 #پروفایل | تصویری از رهبر انقلاب؛ قابل استفاده در پروفایل شبکههای اجتماعی یا صفحه اصلی گوشی و لپ تاپ
#هیئت_شهداء
@Shohadaye_Delfan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سفره افطاری در بین الحرمین شریفین توسط خادمین حرم
#آیت_الله_حائری_شیرازی
✅ اگر برنامه داشته باشید...
نظم را رعایت کنید. آدم اگر بی برنامه باشد، پُف می کند مثل پشمک!
📌پشمک خورده اید؟ پشمک چقدر است؟ وقتی می گذارید در دندان چقدر می شود؟ حجم زیادی دارد اما مغز چندانی ندارد! وقتی که شما برنامه نداشته باشید، وقتتان و کارهایتان می شود مثل پشمک. حجم کارتان زیاد است، اما کیفیت کارتان خیلی کم است.
👌در عوض اگر برنامه داشته باشید و معلوم باشد چه زمانی می خوابید، چه زمانی برمی خیزید، چه زمانی مطالعه می کنید؛ اینها را وقتی فشرده می کنید دیگر پشمک نمی شود؛ شکلات است! فشرده است!
#مدیریت_زمان
@Shohadaye_Delfan
💠 خاطره بسیار مهم و خواندنی نوه علامه مصباح یزدی ره از ایشان به مناسبت شب های قدر
🔸️تقریباً چهلوپنج دقیقهای به اذان مغرب و عشا مانده بود. رفته بودم منزل حاجآقا به ایشان سری بزنم. تنها بودند؛ حتی حاجخانم هم نبودند. حاجآقا داشتند پاهایشان را چرب میکردند. سالها بود زانودرد و پادرد همپایشان شده بود. دکترها روغنهایی را تجویز کرده بودند و باید هر روز پایشان را چرب میکردند.
🔸️احوالپرسی همیشگی و خوشوبشی کردیم. حاجآقا همچنان مشغول بودند که از من خواستند چیزی برایشان بیاورم. میخواستند بگویند متکا را بیاور که کلمهاش یادشان نیامد! چند ثانیه کشید. مقداری که گذشت متوجه شدم و متکا را برایشان آوردم.
🔸️سرشان را انداخته بودند پایین. غرق فکر شدند. چند دقیقهای سکوت شد. رو کردند به من و بغضآلود و با صدای لرزان گفتند: «آدم گاهی اوقات کلمه به این سادگی که شاید هزاران بار در طول زندگی با آن سروکار داشته، یادش میرود، اگر روزی به ما گفتند که خدایت کیست و یادمان رفت آن موقع چه خاکی بر سر کنیم؟ اگر گفتند که امامت کیست و یادمان رفت، اگر گفتند کتابت چیست و یادمان رفت! آنجا باید چه کنیم؟»
آن بغض سنگین اشک شد و کمکم از چشمانشان سرازیر شد.
🔸️ این سؤال را تکرار کردند. گفتند: «چه کار کنیم؟» فکر میکردم این پرسش مقدمه توضیحی است، اما دیدم ادامه دارد. باز هم مرتب از من پرسیدند.«به نتیجه ای رسیدی؟ فکر کردی؟» همزمان خودشان هم حال معنوی دیگری پیدا کرده بودند که لحظهبهلحظه تشدید میشد.
ادامه در پست بعدی 👇👇👇
ادامه پست قبلی 👇👇
🔸️نزدیک اذان شد. از وضو که برگشتند دوباره با بغض و اشک پرسیدند: «خب! به نتیجه ای رسیدی چه کار کنیم؟» مات و مبهوت مانده بودم. رفتند سمت چوبلباسی. عطرهای دمدستیشان را آنجا میگذاشتند. صدای اذانشان در خانه پیچید. وقتی نزدیک سجاده شدند، بغض صدایشان ترکید. به پهنای صورت اشک میریختند. گفتند: «شما که جوابی به این سؤال ندادی! اگر پرسیدند اسم خدایت کیست اگر یادمان رفت چه کنیم. اما فکر میکنم این «علی علی» گفتنهای ما در طول زندگی که هر جا توانستیم و از دستمان برآمد، مدام گفتیم «علی علی» این «علی علی» گفتنها ما را رها نمیکند. ما را ول نمیکنند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) به جایش میآیند و جواب این «علی علی» گفتنها را میدهند. اگر هم یادمان برود به ما یادآوری میکنند.»
🔸️بعد بلافاصله گفتند: «اگر در این دنیا ایمانمان را امانت بدهیم دست امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شرطی که ایمان را خراب نکرده باشیم، بگوییم این امانت خدمت شما آن لحظه و جایی که من احتیاج دارم، این را به من برگردانید؛ بعید میدانم امیرالمؤمنین کسی باشد که بخواهد از امانت نگهداری نکند و حتماً آدم امینی است. مهم این است که ما ایمانمان را امانت دهیم. این علی علی گفتنها آنجا کار خودش را میکند.»
🔸️مشغول نماز مغرب شدیم. نماز عجیبی شد. ادعا ندارم همیشه با ایشان بودهام و حالاتشان را دیدهام، اما در سنوسال خودم و در موقعیتهایی که با حاجآقا ارتباط داشتم، کمتر چنین نمازی از ایشان دیده بودم. با حال و پر اشک. بین هر آیه سوره حمدشان گریه میکردند.
🔸️بین دو نماز بحث را ادامه دادند و تأکید کردند روی اینکه آدم ایمانش را بسپارد به دست آنها، آنها شب اول قبر برگردانند.
🔺️خاطره ای از نوه آیت الله مصباح یزدی(قدس سره)
#خاطره
#امام_علی
#هیئت_شهداء
@Shohadaye_Delfan
#نماز_شب
💠رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
«برشما باد خواندن نماز شب اگرچه یک رکعت باشد.»
📚کنز الاعمال،ج ۷،ص ۷۸۶
و همچنین فرمودند:
«خداوند با نمازهای نافله، نمازهای واجب شما را کامل میکند و میپذیرد.»
📚وسائل الشیعه،ج ۳،ص ۷۳
@Shohadaye_Delfan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت شهید حججی 🎤
سفارشهای بسیار عالی به فرزندش 😭
ایکاش این شب های قدر ، خدا خریدار ما هم بشود 😭😭🙏🙏🙏🙏🙏
شادی روح پاک شهدا صلوات
خدایا بگشا به رویم در این ماه درهاى فضلت وفرود آر برایم در آن برکاتت را وتوفیقم ده در آن براى موجبات خوشنودیت ومسکنم ده در آن وسطهاى بهشت اى اجابت کننده خواسته ها ودعاهاى بیچارگان
#دعای_روز_بیست_دوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان
یادمان شهدای فتحالمبین
Joze22.mp3
4.31M
⚜ #جزء بیست و دوم #قرآن_کریم ⚜
🌙 #ماه_مبارک_رمضان
🌷 جانباز شهید سردار حبیب لک زائی🌷
📩 به دوستان خود هدیه دهید
#هیئت_شهداء
@Shohadaye_Delfan
#جانباز_شهید_سردار_حبیب_لک_زائی
از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنوب شرق ایران و جانشین سپاه سلمان سیستان و بلوچستان بود
جانباز ۷۷/۵ درصد میباشد و دارای درجهٔ سرتیپ تمامی است. گفته میشود وی در سال ۱۳۷۵ از سوی سپاه شایسته درجه امیری شناخته شد. در سالهای ۶۹ تا ۷۵ و بعد از آن چندین سال پیاپی به عنوان فرمانده نمونه سپاه در کشور برگزیده شده است. در جریان سیل سیستان در سال ۱۳۶۹ او و همکارانش، از افراد مؤثر در امداد رسانی به سیل زدگان منطقه بودند. در آن زمان وی ۲۷ سال سن و فرماندهی سپاه سیستان (زابل) را به عهده داشت.
برادر وی[۱] در واقعه تاسوکی در سال ۱۳۸۴ به اسارت گروهک جندالله درآمد. فرزند وی، مسلم لکزائی در همان واقعه شهید شدند.
متولد ۱۸ شهریور ۱۳۴۲ بود. پدر وی از روحانیون فعال و مبارز منطقه و اساتید حوزه و امام جمعه موقت شهرهای زابل، زهک و ادیمی میباشد.
وی بعد از پیروزی انقلاب، علاوه بر ایفای نقش فعال و تأثیرگذار در محرومیت زدایی از منطقه زابل و شرکت در برنامههای فرهنگی، به جهادسازندگی پیوست
بعد از پیروزی انقلاب با سپاه همکاری داشت و در سال ۱۳۵۸ به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ملحق شد.
وی در ۸ تیرماه ۶۰ به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در دوران جنگ ایران و عراق نیز در قالب لشکر ۴۱ ثارالله چندین بار در جنگ حضور پیدا کرد. حبیب لکزایی در شرایطی به جنگ میرفت که فرماندهان تمایل بیشتری به حضور او در پشت جبهه و تلاش برای تقویت نیروهای اعزامی داشتند و بارها پس از ورودش به جبهه به دستور فرماندهان به عقب باز میگشت.
وی در سال ۶۷ در منطقه شلمچه به شدت مجروح شد، به طوری که ۴ روز در بی هوشی به سر برد او در اثر این مجروحیتها جانباز ۷۷ درصد شد و ترکشهایی در ناحیه سر و گردن و چشم و قفسه سینه و دیگر جاهای بدنش، سالها همنشین این سردار پرتلاش بودهاند.
مسئولیتها
لکزایی از ابتدای جنگ تا زمان شهادتش، مسئولیتهای زیادی را برعهده داشت؛ از جمله:
1. تک تیرانداز گردان کمیل لشکر ۴۱ ثارالله در دشت عباس
2. حضور در جبهه با سپاه حضرت رسول (ص)
3. تلاش فراوان برای جذب و اعزام نیرو به جبهه
4. تک تیرانداز گردان ۴۰۹ لشکر ۴۱ ثارالله در جنوب اهواز
5. مسئول اکیپ گشت پایگاه زابل
6. مسئول بسیج پایگاه زابل در سال ۶۱
7. فرمانده حوزه مقاومت نجف اشرف بخش مرکزی زابل در سال ۶۳
8. مسئول ستاد گردان لشکر ۴۱ ثارالله در جنوب شلمچه در سال ۶۶
9. کمک فراوان به سیلزدگان زابل در سالهای ۶۹ و ۷۰
10. نقش تعیینکننده در عملیات نصر ۳ در مقابله با اشراری که اموال عمومی سنگین را در سال ۷۰ از منطقه دزدیده بودند
11. فرمانده سپاه زابل از سال ۶۹ تا ۷۹
12. معاون هماهنگ کننده منطقه مقاومت سیستان و بلوچستان از سال ۷۹ تا ۸۶
13. جانشین فرمانده منطقه مقاومت بسیج درسال۸۶
14. جانشین فرمانده سپاه سلمان استان از سال ۸۷ تا هنگام شهادت
او در طول جنگ ایران و عراق در عملیات فتح المبین و کربلای پنج حضور داشت و سابقه بیش از ۱۰۰ماه حضور در مناطق عملیاتی جنوب شرق کشور را دارد. همچنین در هشت سال دفاع مقدس مسئولیت نیروهای اعزامی از منطقه سیستان را عهده دار بودهاست. در آن زمان نیروهای اعزامی از استانهای سیستان و بلوچستان و کرمان در موقعیت لشکر ۴۱ ثارالله قرار میگرفتند که فرمانده آن حاج قاسم سلیمانی و قائم مقام آن حاج قاسم میرحسینی (که در عملیات کربلای پنج شهید شدند) بوده است.
در تاریخ ۲۵ مهر۱۳۹۱، پس از تحمل بیش از ۲۴ سال رنج ناشی از جراحات و مصدومیتهای دوران جنگ در حالی که بیش از ۶۳ ترکش در بدن داشت، در بیمارستان بعثت نیروی هوایی ارتش در تهران درگذشت و پس از انتقال به زادگاهش، در حسینیه شهدا و در گلزار شهدای ادیمی به خاک سپرده شد. وی در تاریخ بیست و چهارم مهرماه (یک روز قبل شهادتشان ) از سوی آیتالله خامنهای به درجه سرتیپ تمامی ارتقاء یافت
#جانباز_شهید_حبیب_لک_زائی
🛑 #امام_حسین علیه السلام:
🔘 قناعت، مايه آسايش تن است
📚 بحار الأنوار : ۷۸/۱۲۸/۱۱.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭علت گریه اموات در شبهای جمعه ماه مبارک رمضان
🔰اموات و گذشتگان چشم انتظارند
⚠️ بشنویم خواستهها، توصیه ها و پندهای آموزندهی اموات را با صدایی غمناک
🍀 هوای اموات رو در ماه رمضان (مخصوصا در جمعه های ماه مبارک) داشته باشیم.
🌾 به زیارتشان برویم و هدایایی به آنها تقدیم کنیم، آنها منتظر ما هستند
@Shohadaye_Delfan