شهید عماد مغنیه از فرماندهان حزب الله لبنان
به قول شهید حاج قاسم سلیمانی، یار دیرین عماد مغنیه: حاج رضوان مثل شمشیر فرود میآمد و مثل شبح ناپدید میشد.
اما شهید عماد مغنیه فرمانده شاخه نظامی حزبالله کجای میدان نبرد قرار داشت؟ عماد درست در خط مقدم نبرد بود؛ جایی که هیچ کسی گمان نمیکرد بتواند او را آنجا ملاقات کند. اما عماد شخصا در جبهه جنگ حاضر میشد و نیروهایش را سازماندهی میکرد. ۲۵ سالی میشد که سرویسهای فوق حرفهای جاسوسی دنیا به دنبال او میگشتند، اما عماد مردی نبود که از یک در دوبار وارد شود. او مرد امنیتیای بود که هیچ گاه محافظی نداشت و هیچ کس تا زمانی که او اراده میکرد نمیتوانست ملاقاتش کند. عماد گاهی حاج رضوان بود، گاهی مرتضی، گاهی خود را مصطفی معرفی میکرد و گاهی نام دیگری برای خود برمیگزید. جاسوسهای سرویسهای امنیتی موساد و اف بی آی و ... هر چه بیشتر به مغنیه نزدیک میشدند او را دورتر مییافتند. دست یافتن به این مرد در سایه، به قدری دشمن را گیج کرده بود که روی آورده بودند به قصه پردازی. میگفتند مغنیه صورت خود را جراحی پلاستیک کرده تا شناسایی نشود! در حالی که تنها عکسی که از او داشتند یک تصویر سیاه و سفید بیکیفیت بود. اما بعد از شهادتش تصاویر منتشر شده از عماد نشان داد تنها تفاوتی که از سالهای جوانی تا میانسالیاش کرده اضافه وزن و سفید شدن بخشهایی از موهای سر و صورتش بود
شهید جهاد مغنیه فرزند شهید عماد مغنیه
سردار ناصر عروج خاطرهای از او نقل میکند که نشان میدهد این فرمانده بیبدیل نظامی و امنیتی حتی از زندگی شخصی خود نیز غافل نبوده. او میگوید: زمانی که فرزند او «جهاد» میخواست متولد شود، حاج عماد از من خواست فردی را به او معرفی کنم که در تمام عمر نماز صبحش نه تنها قضا نشده باشد، بلکه اول وقت نیز خوانده باشد. من چنین کسی را سراغ داشتم و آوردم در گوش شهید جهاد مغنیه اذان خواند
چنین تربیتی بود که سرانجام پسر نیز راه پدر را ادامه داد و در سوریه به شهادت رسید
#زندگی_مومنانه_شهید_عمادمغنیه
#تربیت_فرزند
شهادت برگ آخر زندگی عماد مغنیه
بالاخره در ۲۵ بهمن سال ۸۶ راز سر به مهر حزبالله فاش شد و عماد فایز مغنیه با نام جهادی «حاج رضوان» در منطقه کَفَرسوسه دمشق در اتومبیل خود ترور شد و به شهادت رسید. پیکر او در روضةالشهیدین گلزار شهدای حزبالله در بیروت به خاک سپرده شد و پیکر فرزندش، جهاد نیز همانجا در جوار پدر آرمید.
نکته جالب توجه در مورد او این است که بعد از گذشت ۱۶ سال از شهادتش همچنان رازهای دیگری از او سر به مهر مانده و کسی نمیداند این شبح حزبالله دستاوردهایش در حوزه نظامی تا چند سال دیگر بر سر دشمنان فرود خواهد آمد؛ همانگونه که پیش از این فرود آمده بود.
اگر کتاب سلام بر ابراهیم روخوندید
و دوست داشتید،از این کتاب فوقالعاده غافل نشید!
آدم با خوندن این کتاب تازه متوجه میشه چرا #حاج_قاسم موقع تعریف کردن از شهید یوسفالهی اونطور گریه میکنه و وصیت میکنه که کنار ایشون دفن بشه.
#هیئت_الشهداء
╭┈───『🌹🕊』
╰┈➤@shohadaye_delfan
📷✌️ شرکت گردشگر سوئیسی
با چفیه و عکس رهبر انقلاب در راهپیمایی روز قدس اصفهان
#توییت_پست
#هیئت_الشهداء
╭┈────『🌹🕊』
╰┈➤@shohadaye_delfan
29.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاک ایران,بیشه شیران،
مهد دلیران
است
در جنگ مثل طوفان است
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 تقدیم به خانواده شهدای ایران زمین این همه عزت ، افتخار ، غیرت ، شرافت و شکوه به خاطر دلاور مردی فرزندان غیور شماست @Shohadaye_Delfan
rrozeeee - 1 - 128 - mahanmusic.net.mp3
6.11M
پیش پای خودش به خاک افتاد...😭
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#حاج_محمود_کریمی
#سبک_زندگی_شهدا 💫
ماشین دنبالش آمده بود.
پوتین هایش را واکس زده بودم.
ساکش را بسته بودم.
تند تند اشکهای صورتم را با پشت دست پاک می کردم.
مادر آمد.
گریه میکرد.
«مادر! حالا زود نبود بری؟آخه تازه روز سوم زندگیتونه.»
خودش هم گریه اش گرفته بود...
دستم را کشید،برد گوشه حیاط.
گفت:«این پاکتها را به نشانی هایی که روش نوشتم برسون.وقت نشد خودم برسونمشون.زحمتش می افته گردن تو.»
پولهایی که برای کادوی عروسی اش جمع شده بود،تقسیم کرده بود؛هر پاکت برای یک خانواده شهید.
#شهید ردانی پور🕊