eitaa logo
شهدای فکه
109 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
4هزار ویدیو
21 فایل
🕊🌹🕊 #شهادتـــ مقصد نیست ، راه است مقصد #خداست... و #شهادتـــ معقولترین راه بہ خداست ... #الهی_طےکردن_این_راهم_آرزوست https://eitaa.com/shohadaye_fake
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺 🍃با احمد آقا و چند نفر از بچه هاى مسجد راهى بهشت زهرا (س) شديم. هميشه برنامه ما جورى بود كه زمانى از بهشت زهرا (س) حركت كنيم كه به نماز جماعت برسيم. اما آن روز را دير راه افتاديم. گفتيم: «نماز را در همون بهشت زهرا (س) مى خوانيم.» در مسير ترافيك شديدى ايجاد شد. احمد نگاهى به ساعتش كرد. ابتدا درباره نماز اول وقت صحبت كرد ولی كسى تحويل نگرفت. 🍃احمد از ماشين پياده شد و گفت: «اين راه بندان حالا حالاها باز نمى شود، ما هم به نماز اول وقت نمى رسيم. من ميرم اون طرف جاده مسجد هست، نمازم را مى خوانم و برمى گردم.» او هر جا كه بود نمازش را اول وقت و با حضور قلب اقامه مى كرد. در جاده و خيابان و ... فرقى برايش نمى كرد. همه جا ملك خدا بود و او هم بنده خدا. 📚 کتاب عارفانه، صفحه ٤٠ 🌺🍃 https://eitaa.com/shohadaye_fake 🍃🌺
✏️درد را فراموش کردم عصر یکی از روزهای عملیات بود و ما در جزیره مجنون. پل را تصرف کرده بودیم. من شده بودم. حمید را دیدم که داشت نیروها را هدایت می‌کرد. یادش افتاد را نخوانده. سریع گرفت، آمد قامت بست و جایی نماز خواند که در تیررس بود و امکان داشت اتفاق بیافتد، اما چنان با طمانینه و آرامش نماز می‌خواند که من دردم را فراموش کردم و به او خیره شده بودم. حتی وقتی هم که روی گذاشتنم تا ببرنم، برگشته بودم و به نماز خواندن حمید نگاه می‌کردم. 🌷 🌺🍃 🍃🌺 https://eitaa.com/shohadaye_fake
دست نوشته #شهید_محرم_ترک، اولین شهید مدافع حرم: 🔺امروز از ساعت چهار عصر به یکباره دلم گرفت، به یاد دخترم فاطمه و همسرم که امروز تقریبا هشتاد روز است که آنها را ندیده ام افتادم. 🔺عکسها و فیلمهایی که از فاطمه داشتم را نگاه میکردم و در دلم به یاد حضرت رقیه(س) افتادم و این که چه کشید این خانم سه ساله ... 🔺در همین حال بودم که یکباره تلفن به صدا درآمد، با صدای تلفن حدس زدم حتما همسرم هست که تماس گرفته! 🔺حدسم درست بود ولی بدون این که صحبتی کند گوشی را به دخترم داد دیدم که گریه امانش نمیدهدگفتم چی شده خانم طلا، باباجانی؟ دختر بابا چی شده چرا گریه میکنی؟! 🔺گفت: بابایی دلم برات سوخته کی میایی، من دوسِت دارم، بیا بابایی دیدم حال فاطمه خیلی بد بود شروع کردم به نوازشِ فاطمه خواستم حواسش را پرت کنم، گفتم: برای بابایی شعر می خونی؟ 🔺در حالی که فاطمه متوجه نشود آرام #اشک می ریختم، اشکم برای سه ساله امام حسین بود برای وقتی که بهانه بابا را گرفت و سر پدر را برایش آوردند... #شهید_محرم_ترک🌷 #سالروز_ولادت هدیه روح مطهر شان صلوات #الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ #لحظه ای با شهدا
●خواهران و برادران عزیزم درهرکجاهستید پیام خون شهیدان رابه کف داشته باشید هرچه مسئولیت سنگین تر باشد کار شیرین تر می شود. ●خواهران من حجاب رابه شما توصیه میکنم مانند عروسک نباشید این حجاب شمابزرگ ترین سلاح شماست،حتی ازبمب های اتمی ونوترونی هم خطرناک تر است.پس حجاب تان را حفظ کنید. ●کاروکوشش درراه اسلام این دین الهی و انسانی راازیاد نبرید. به امید پیروزی هرچی زودترحق علیه باطل والسلام علیکم و رحمت الله وبرکاته... 🌷