eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.2هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مهدی؛ احمد؛ بهشت... 🔺با حال خوب بشنوید؛ هربار که اینو میشنوم ناخودآگاه گریه میکنم... 🔹️روایت آقا از ساعات قبل از شهادت شهید باکری و مکالمه بی‌سیم او با شهید کاظمی، به همراه انتشار صوت آخرین مکالمه بیسیم شهید باکری و شهید کاظمی آقا مهدی باکری 🌱🌹🌱🌹🌱🌹 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
⭐️یادی از طلبه شهید جواد روزی طلب⭐️ 🌹هرچه که یاد دارم جواد عاشق امام حسین بود. بچه که بودیم، ماه محرم که می‌شد، جواد بساط تعزیه و نوحه خوانی برای اباعبدالله(ع) را در کوچه پهن می‌کرد. یک پیت خالی نفت زیر پایش مـی‌گذاشت، برای بچه‌ها نوحه می‌خواند یا آنها را برای سینه زنی آماده مــی‌کرد. این چند ماه آخر با هم جبهه بودیم. جواد عادت داشت دو ساعت قبل از اذان، گوشه خلوتی می‌نشست و کتابی که در آن نوحه‌های مربوط به حضرت اباعبدالله(ع) نوشته شده بود را می‌خواند و ابیاتی را حفظ می‌کرد. یک بار پرسیدم جواد چه اصراری داری به این کار که هر روز تکرار می‌کنی؟ گفت: من که همه اشعار را از حفظ نیستم. نمی‌خواهم هم مطلب تکراری بخوانم. من این کتاب را باز می‌کنم، تفأل می‌زنم، هر چه آمد همان را برای مراسم شب حفظ می‌کنم. به همین علت وقتی برای حضرت اباعبدالله می‌خواند، جز ذکر اباعبدالله، همه اشعار و نوحه‌هایی که می‌خواند جدید بود. وقتی سینه زنی برای اباعبدالله شروع می‌شد، جواد از حالت طبیعی خارج می‌شد و شاید تا یک ساعت این حالت خوش را داشت. 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
💢مراسم میهمانی لاله های زهرایی 💢پنجشنبه ۲۴ اسفند https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙 🗓 🌹 هاشم اعتمادی 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃 شهیدان شاهدان زنده هستند     چو خورشید جهان تابنده هستند شهیدان گر چه رفتند از بر ما    ولی در قلب ما پاینده هستند 🥀 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
هدایت شده از گلزار شهدا
💢بار آخری که می رفت، خیلی پریشان بود. به مادر می گفت: مادر نمی دانم چرا من شهید نمی شوم. اما این بار می روم و برنمی گردم تا شوم. مدتی از رفتنش می گذشت. عملیات بدر تازه تمام شده بود. یک نفر به خانه ما آمد. ساک حسن، که یک دوربین عکاسی، تعدادی عکس و مقدار لباس در آن بود را به ما تحویل داد. با ترس و لرز گفتم: حسن شهید شده! گفت: نه... نگران نباشید. حسن مفقود شده است، احتمالاً زنده است. با گذشت زمان و بی خبری، کم کم احتمال شهادت حسن قوت می گرفت. کارمان شده بود سرکشی به معراج شهدا و دیدن شهدای گمنام،‌ تا دیدن فیلم و عکس هایی که از شهدا و اسرا گرفته شده بود. اما فایده نداشت،‌ رفته بود که بر نگردد. جنگ تمام شد. شش سالم از جنگ گذشت که بالاخره جنازه حسن در منطقه عملیاتی بدر تفحص و بعد از یازده سال به شیراز برگشت. حسن صفرزاده 🌿🌷🌿 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از گلزار شهدا
1_1063474149.mp3
4.79M
📕🎙کتاب صوتی ✉️خاطرات متفاوت و کوتاه از شهید رجایی نویسنده داوود بختیاری نژاد باصدای محمدرضا نبی 💠 🌱🌷🌱🌷🌱 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰امام خامنه ای(مدظله العالی) 💢شهید باكری در آغاز جنگ یك جوان دانشجو است كه تازه فارغ‌التّحصیل شده؛ شما نگاه كنید در عملیّات بیت‌المقدّس، در عملیّات خیبر، قبل آن در عملیّات فتح‌المبین، این جوان یك فرمانده‌ی زبده‌ی نظامی است كه میتواند یك لشكر را، در بعضی جاها یك قرارگاه را حركت بدهد و هدایت كند و كار كند. اینها معجزه‌ی انقلاب است. 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
⭐️یادی از طلبه شهید جواد روزی طلب⭐️ 🌹شب عملیات والفجر 8 بود. من لباس غواصی تنم بود و آماده می‌شدم تا کنار اروند بروم. دیدم جواد به سمتم آمد. مرا در آغوش کشید و بوسید. گفت: مرتضی تو داری می‌ری که شهید بشی؟ گفتم: نه، من شهید بشو نیستم، من می‌خواهم تا آخر جنگ بایستم! جواد خداحافظی کرد و از من جدا شد. حس غریبی داشتم. می‌فهمیدم که این آخرین دیدارم با جواد است، اما نمی‌دانستم قرار است برای من اتفاقی بیافتد یا برای جواد. به سمت نخلستان رفتم. ده دقیقه نگذشته بود که دیدم جواد دارد به سمت من می‌دود و من را صدا می‌زند. ایستادم تا به من رسید. باز من را بغل کرد. صورتم را بوسید، پیشانی‌ام را بوسید. من را محکم به سینه‌اش چسباند. باز به دلم افتاد که این آخرین بار است که جواد را می‌بینم. آن شب من به شدت مجروح شدم و به مشهد منتقل شدم. حدود بیست روز بعد از بیمارستان مشهد مرخص شدم و به شیراز آمدم، هم زمان قرار شد جواد هم از جبهه به شیراز بیاید! آمد، اما... 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از گلزار شهدا
✍قسمتی از یادداشت های زیبای شهید سید حمیدرضا رضازاده ... 💠این روزها را چه کردی ؟ جواب بگو ! بله ، گناه کردی ، ظلم کردی ، سرپیچی کردی ، برای خدا در عبادت شریک قرار دادی ، از غیر خدا ترسیدی ، نیّتت را خالص نکردی ، بر نفست مسلط نشدی ... پس چه کردی ؟ آیا می دانی چند قدم دیگر تا مرگ داری ؟ آیا بعید است همین روزها قدم های آخرت را پشت سر بگذاری ؟ مگر مرگ به کسی خبر داده که تو انتظار خبر داری ؟ ۶۸۹۱ روز مغرور بودی و خود را از دیگران بالاتر دیدی ، از خود راضی بودی و بی خود از خودت خوشت می آمد. امروز چه قدمی به سوی خدا برداشتی ؟ چه کردی ؟ چرا پیش نمی روی ؟ چرا ایستاده ای ؟ مگر فرصت دیگری پیش خواهد آمد ؟ جبهه محل پرورش است اگر اینجا خود را نسازی کجا می خواهی بسازی ؟ روزی به خود می آیی که جبهه این مکان مقدس از دست رفته ، قدر جبهه را بدان. پیشرو که از کاروان دنبال افتاده ای.... حميدرضا رضازاده 🌱🌷🌱🌷🌱🌷 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz نشردهید یاد شهدا زنده شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 ۱۴۰۳ باشهدا🌹 ⭕️ همراه با قرائت دعای توسل 🤲 🔹 :حاج سید عباس انجوی 🔹 : ⬅️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام :⬅️چهارشنبه ۱ فروردین /از ساعت ۵ صبح تا لحظه سال تحویل 🔺🔹🔺🔹🔺 لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🌙 🗓 🌹 احمد خادم الحسینی 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃 خوشبختی یعنی: یه کسی توی زندگیت هست که تورو به "سمت خدا" هُل میده، نه به سمت پرتگاه.. 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🔶احمدرضا نوجوان بود . گفت: مي خواهم بروم جبهه. قبول نميكردم. غم ترور پدرش در مغازه توسط منافقین و شهادت محمدرضا برايم سنگين بود. نمي خواستم داغ پسر كوچكم را هم ببينم... گفتم:تو هنوز كلاس سوم راهنمايي هستي. جبهه براي تو زوده؟ بمان و درس بخوان. احمدرضا، قدكشيده و رشيد ايستاد. ـ بايد بروم. گفتم: استخاره مي گيرم اگر خوب آمد برو.📿 احمدرضا گفت: مگر مي شود دفاع از اسلام، بد باشد؟ خيلي خوب كه آمد، زبان به كام گرفتم و پسرم با رضايتم به جبهه رفت. در عمليات والفجر10 به پدر و برادرش پیوست.🕊️ علی اکبر، محمدرضا، احمدرضا یغمور -🍃─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─🍃-🦋 : https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید