eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.2هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
جن هندوانه😂 وسط تعریف بچه های گردان، چشم «دارعلی» می رفت به هندوانه ی بزرگ «عمو برات» که پای خاکریز، جلو منبع آب سبز شده بود و چشمک می زد. عمو برات از همان روز اول به هندوانه آب داده بود، بزرگش کرده بود و بارها گفته بود: -کسی چپ نیگاش کنه، با من طرفه! به موقش بین همه تقسیم می شه.😏 میان حرف و گفتگو، موضوع کشیده شد به جن. عمو برات پدر هاشم، بحث جدی تر به دست گرفت و گفت که اجنه چه می کنند و چه نمی کنند. میان تعریف، کسی فریاد زد: -اون جا... عمو برات از بس از جن گفتی، ماشینت جن زده شد! نگاه ها رفت به شیب خاکریز که بیش تر مواقع، ماشین آبرسانی عمو برات به دلیل خرابی استارت، آن جا بود تا احتیاجی به هل دادن نداشته باشد. حالا ماشین خود به خود راه افتاده بود! همه از جا بلند شدند و پشت سر عمو برات دویدند. با هزار زحمت ماشین آبرسانی را متوقف کردند و برگرداندن جای اولش. خسته و کوفته که برگشتند، دوباره عمو برات شروع کرد به تعریف کردن. میان حرف های عمو برات، موسی یک دفعه کوبید توی سرش. -وای... دیدی چی شد؟ هاشم گفت: -چرا کولی بازی در می آری!؟😳 موسی با لکنت زبان، بوته ی هندوانه را با انگشت نشان داد و گفت: -جـ...جـ...جن، هندونه رو خورده!😂😂 💢💢💢💢 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz