🌷ﻳﺎﺩﻱ اﺯ ﺷﻬﺪاﻱ اﺳﺘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺱ 🌷
🌸پسرم رضا[ سردار شهید حاج محمد رضا ایزدی]، برایم نقل می کرد روزی دوستان رزمنده ام به من گفتند بیا بریم اهواز، در فلان مسجد پسر کم سن و سالی است که همه به او در نماز اقتدا می کنند.
از روی کنجکاوی برای دیدن آن نوجوان با دوستانم به اهواز رفتم. وقتی به مسجد رفتم. دیدم وقت نماز همه می گویند: آقای ایزدی بفرمائید جلو... آقای ایزدی بفرمائید...
دیدم نوجوانی بلند شد و برای نماز به سمت محراب رفت. با تعجب نگاهش کردم، دیدم برادر خودم است، رسول!
🌸بعد از شهادت رسول، داماد ما می گفت روزی با رسول برای نماز به مسجدی در شیراز رفتیم. وسط نماز دیدم، رسول نمازش را سلام داد و رفت. نماز که تمام شد. دنبالش گشتم. دیدم در گوشه ای از مسجد در حال نماز به صورت فرادا است. رفتم کنارش. نمازش که تمام شد گفتم: رسول چی شد، این چه کاری بود.
امتناع کرد و جواب نداد. اصرار کردم. دستم را گرفت و گفت: می گم، اما تا زنده ام برای کسی نگو!
گفتم: باشه، تو بگو چی شد.
گفت: وقتی نماز شروع شد و به امام جماعت اقتدا کردیم. دیدم امام جماعت گاهی در بازار سیر می کند، گاهی در حال معامله است، گاهی هم در خانه... من هم سریع نمازم را فرادا کردم...
#شهیدرسول_ایزدی 🌸
#ﺷﻬــﺪاے_غریــب_ﺷﻴــــﺮاﺯ
👇
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75