🌷می گفت: پدر،مادر،خواهر،برادر،به خدا التماس و التجا کنید تا من در راه خدا بروم وشهید شوم !
او راهش را انتخاب کرده بود.
ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ رفت و یکی دو روز بعد از رفتنش عملیات خیبر شروع شد و خبر شهادت علی آمد، اما جنازه اش نه.
گیسوانم در انتظارش سفید شد و اشک چشم هایم خشک. پانزده سال می گذشت. به اتفاق پدرش مشرف شدیم به حج. مدینه بودیم و غربت بقیع. دیگر طاقت نیاوردم. بغضم ترکید. اشک از دیدگان ترم به خاک بقیع می چکید گفتم: یا فاطمه، یا علی، من بچه ام را از شما می خواهم.
دلم روشن بود توسلم جواب می دهد. تا برگشتیم، هنوز لباس را از تن خارج نکرده گفتند علی برگشته و در بنیاد شهید است.
روز بعدی که ولیمه حج را دادیم جنازه اش را به ما دادند و تشیع کردیم.
🌾🌷🌾
#شهیدعبدالعلی_عبدالهی
#شهدای_فارس
شهادت: 1362/12/10 - عملیات خیبر
مسؤل آموزش نظامی تیپ المهدی(عج)
ﻳﺎﺩﺵ ﺑﺎ #ﺻﻠﻮاﺕ
🌷🌷
ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ
***
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75