eitaa logo
شهدای غریب شیراز 🇮🇷
5هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
48 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇.. تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهی که از پرواز برمی گشت و هنوز نمازش را نخوانده بود در سجده، گریه و زاری می کرد و به خدای خود عرض می کرد: «خدایا من بنده ی گریز پایی نیستم... نتوانستم تا الان نمازم را بخوانم.» محمد حسین_ روزیطلب فارس 🌷🌱🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔹همیشه می گفت، نکند جنگ تمام شود و ما جز خانواده شهدا نباشیم. اصلاً زشت است که خانواده ما یک شهید نداشته باشد. آنقدر چهره اش نور داشت که گاهی در نور چهره اش غرق می شدم. مدتی بود که می خواستم حرفی به خیرالله بزنم و چیزی از او بخواهم اما نمی توانستم. 🔹روزی با ماشین از یکی جاده های مرودشت عبور می کردیم، صحبت های ما از جنگ بود و شهدا. دل به دریا زدم و به خیرالله گفتم: «خیرالله می دانم که تو شهید می شوی، دوست دارم مرا نصیحتی کنی که همیشه از شما برایم یادگار بماند.»   خندید و گفت: «خدا از زبانت بشنود که من شهید شوم. اما نصیحت: اول نمازت راترک نکن، اگر نمازت را بخوانی خود به خود تمام اعمالت درست می شود دوم در انتخاب دوست خیلی دقت کن!» آخرین روزهای جنگ بود، تیرماه سال 67 که در جزیره مجنون، پس از سال ها جهاد به آرزویش رسید… خیرالله الطافی فارس جزیره مجنون 🍃🌷🌱🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹 زمانی که به جبهه اعزام شد پس از دو سه ماه به خانه آمد. دیدم دست و پاهایش رنگ حنا دارند. گفتم: مادر حنا گذاشته ای؟! گفت: بله در جبهه به نیت دست و پاهایم را حنا بستم. من ناراحت شدم و گفتم: مادر می خواهم حنای دامادیت را ببندم. گفت: مادر این حنا با حنای جبهه فرق دارد. حنای جبهه را از بهشت می آورند و مادرم .س. برایم حنای دامادی می بندد مادر!! عروس من است... 🌹🌷🌹 فارس_ ممسنی یاد شهید با صلوات... 🌹🌱🌹🌱 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔹سال59بود که شهید حاج علی کسایی نهج البلاغه درس می داد. خیلی از مطالب کلاس سنگین بود مخصوصا درک معارف قرآن و نهج البلاغه و جذب هدایت الهی که معلوم بود اکثریت کلاس متوجه نشدند. ناگهان شهیدکسایی از کلاس بیرون‌ رفت و با یک تنگ و لیوان آب برگشت. لیوان را که تمیز بود به همه نشان داد. مقداری هم با آن آب خورد. بعد دستش را با روغن ماشین کثیف کرد و به بیرون لیوان کشید و مقداری آب تمیز در لیوان ریخت و به بچه‌ها پیشنهاد کرد بخورند. تقریبأ هیچ کس حاضر نشد بارقبت بخورد. شهید کسایی گفت: معارف الهی چشمه های زلال هدایت هستند که باید ظرف دل راب برایش از زنگارهای دنیایی پاک کنید و در این صورت است که اگر هم لازم شد جرعه ای از آن را به کسی بدهید طرف مقابل رغبت توجه و نوشیدن بهم بزند .لذا شما هم سعی کنیددر‌ ابتدا دل های خود را پاک و بی غل و غش کنیدو از زخارف دنیائی دوری کنید تا هم انوارالهی را درک کنید و هم سخنانتان نفوذ داشته باشند چرا که سخنی کز دل برآید لاجرم بردل نشیند. استاد نهج البلاغه، شهید حاج علی کسائی فارس 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔹بعد از عملیات خیبر بود. در محور طلائیه قرار بود خطی را از برادران ارتشی تحویل بگیریم. عراقی ها هم که شک کرده بودند که ممکن است از این خط دوباره حمله ای صورت بگیرد خط را زیر آتش گرفته و با ترکش خمپاره زمین و آسمان را شخم می زدند. عراقی ها از هر نوع گلوله ای که فکرش را بکنید روی خط می ریخت. من خیلی احتیاط می کردم، از میان سنگر ها عبور می کرد و همه موارد نظامی را رعایت می کردم که از شر این سرب های گداخته در امان بمانم. هلیکوپتر های عراقی که آمدند شد قوز بالای قوز، بین خط عراقی ها و ما گشت می دادند و لحظه به لحظه موقعیت ما را گزارش می دادند. در همین حین دیدم صدایی از پشت سر می گوید: «سید!» پشت سرم را نگاه کردم.ولی بود، پشت فرمان نشسته و به من و حالاتی که از ترس داشتم می خندید. گفت: «سید خیلی هم نمی خواهد احتیاط کنی این طور ها هم نیست که همین جوری شهید بشی؟» دیدم در این طوفان ترکش ها با خنده و آرامش خاصی پشت ماشین نشسته، انگار که در شهر و دیار امن خودش است. خجالت کشیدم. راست شدم بی آنکه سر برابر ترکشی خم کنم به سمتش رفتم. با خنده گفت: «نترس بیا بریم اگر قرار باشد اتفاقی بیافتد که می افتد و گرنه نه!» 🍃🍃 ولی نوری فارس سمت: فرمانده تیپ فاطمه الزهرا(س) شهادت: ۱۳۶۴/۴/۲۰ - قدس 3 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔰محمد حسین از همان روز های اول اعزام حال و هوای عجیبی داشت. علاقه زیادی به ذکر مصیبت اهل بیت(ع) خصوصأ سالار شهیدان، حسین بن علی(ع) داشت. با اینکه مداح نبود ولی بین نماز و یا در مراسم دعای صبح که زیارت عاشورا برگزار می شد، بی مقدمه شروع به مداحی می کرد و حال و هوای همه را منقلب می کرد. 🔰چیز عجیبی که در وجود محمد حسین بروز کرد، این بود که هر چه ما به ایام اعزام به اهواز و منطقه نزدیک می شدیم، لکنت زبان پیدا کرده و رفته رفته قدرت تکلم ایشان تحلیل رفته و تا شب ورود به منطقه چزابه به حدی کم شد که حتی قادر به ادای کوچکترین کلمه ای هم نبود! 🔰محمد حسین با همان زبانی که دیگر کلمات را درست ادا نمی کرد، از شهادت و نحوی شهادت خودش به ما خبر می داد و محمد حسین همان طور که خودش پیش بینی کرده شهید شد ... محمد حسین بهاری خوب فارس 🌱🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
💠 *سیـره شهدا* 💥 عبدالکریم اعتقاد داشت، *«کار فقط باید برای خدا باشد. کاری که برای خدا باشد، انتظار پاسخش را نداریم. همین که خدا ببیند، کفایت می‌کند*. نه دوست داریم کسی جبران نماید و نه به کسی بگوییم تا از آن آگاه شود.» 💥عبدالکریم در منطقه، حتی به جزییات نیز توجه می‌کرد. وقتی برای انجام عملیاتی مجبور می‌شدیم در منزل مردم سکونت یابیم، عبدالکریم روی فرش آن‌ها نمی‌خوابید و نماز نمی‌خواند. 😳پس از عملیات نیز پیگیری می‌کرد تا صاحب آن خانه را پیدا کند و حلالیت بگیرد.» عبدالکریم پرهیزکار* فارس* -🍃═ঊঈ🌹ঊঈ─🍃- : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
می گفت من از امام حسین(ع) طلب شهادت می کنم تا مثل علی اکبر و علی اصغرش شهید شوم. دوست دارم نه سر بر بدن داشته باشم,نه قبری داشته باشم و نه نشانی از من باشد! چند شب گذشت. از خستگی گوشه سنگر خوابم برده بود که از صدای گریه جمشید از خواب پریدم. می گفت یا امام حسین, مگه من چی کار کردم که من را نمی طلبی؟ با اشک التماس می کرد, من خوابم برد تا نماز صبح هنوز صدای گریه جمشید می امد. اما چهره ای شاد و خوشحال داشت. گفتم چی شد, خبریه؟ با خوشحالی گفت امروز به هدفم می رسم, اقا منو طلبیده! گفت اقا, امام حسین را در خواب دیدم. گفت ناراحت نباش, امروز تو را می طلبم... همون روز شهید شد و بدنش برنگشت .... جمشید پایخوان , فارس 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
11.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید .... روایتی از والامقام غلامحسین رجایی . فارس 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
پیام من به برادران و خواهران عزیز می باشد؛ که در خط امام حرکت کنند و در مقابل هر کسی که ضد ولایت فقیه است، ایستادگی نمایند و تنها از خدا بترسند و سرآمد تمام کارهایشان خدا باشد. شهید خلیل اخوان تاریخ تولد: 1343/09/30 تاریخ شهادت: 1361/06/11 فارس شهادت 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
به مناسبت سالگرد شهادت شهید... 🌷برای شرکت در مراسم عروسی یکی از آشنایان به تهران دعوت شده بودیم. بعدها صاحب مجلس برای ما تعریف کرد: « مراسم بزن و بکوب و شادی در حیاط برپا بود. در حال پذیرایی بودم که متوجه شدم دربِ یکی از اتاق‌های خانه بسته است. در را که باز کردم، از چیزی که دیدم جا خوردم و انگشت حیرت به دندان گرفتم. مجتبی بالای اتاق نشسته و بچه‌های کوچک اقوام هم دورش حلقه زده بودند؛ او با زبانی کودکانه به آنها احکام آموزش می داد.» برش هایی از کتاب *همسفر تا بهشت* شهید مجتبی قطبی فارس 🌷🍃🌷🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
2.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتی از شھادت اولین شھید بی سر که در حال فریاد زدن ذکر تروریست ها سر از تنش جدا کردند💔 شهید رضا اسماعیلے🌹 فاطمیون 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75