eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.2هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 اے شـهیـد.. باید خودت تمـام دلم را عوض ڪنـے ؛ با این دلم ، بہ دردِ امام زمانم نمـےخورم . محبوب دل صاحب ڪہ شدے شهیدت ميڪنند 🥀 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌹ســید آرام نزدیک شــد و بے جلب توجه خــم شــد و دســت دوستــم را که به ماشــین تڪیه داده بود را بوسیــد. دوستــم با عصبــانیت گـفت: این چه کاریه ســـید! خندیـــد و گفــت:وقتی امام می گوید من دســت بسیجے ها را مے بوســم، ما باید پای بسیجی ها را ببوســیم! 🌹 🍃🌹🍃🌹🍃 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ ..,........... : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
Part19_خداحافظ سالار.mp3
13.66M
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 📗کتاب صوتی ‌قسمت 9️⃣1️⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دیگر تحمل ندارم... برشی از وصیت نامه شهید حاج احمد کاظمی خدایا روزی شهادت می‌خواهم که همه چیز خبری هست الا ... 🌷 🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐یادی از سردار شهید محمد دریساوی⭐ 🌷تابستان سال 62 بود که با جمعی از بچه های واحد اطلاعات برای بررسی جزایر خلیج فارس به بندرعباس رفتیم. یک روز به قشم رفتیم. بعد از انجام کار ها، بچه ها به بازار قشم رفتند. من هم کنار محمـد بودم.به محمد گفتم: محمـد تو می‌خواهی چی بخری! گفت: بیا تا ببینی! با محمد همراه شدم، تمام مغازه های عطر فروشی بازار را دنبال یک عطر خواست گشت و خرید. گفتم: دیگه چی؟ گفت: خمیر دندان! گشت و یک خمیر داندان خوب برای خودش خرید. گفتم دیگه چی؟ گفت: هیچی! در منطقه هم هر وقت به اهواز برمی گشتیم، جایش بازار عطر فروش های اهواز بود و عطر می خرید. با اینکه ما همیشه در حال شناسایی و دور از خط بودیم، اما محمد همیشه بوی عطر می داد و دندان هایش از سفیدی و تمیزی برق می زد! 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹سالروز_شهادت 👌یه تنه یه گردان بود... ♦️دانشگاه‌ش تموم شده بود و از آلمان چندتا دعوت نامه بورسیه تحصیلی براش اومده بود... همان ایام بود که آقا تو یکی از سخنرانی‌هاش گفتند باید به سمت غنی سازی اورانیوم و انرژی صلح آمیز هسته‌ای بریم. تا این رو شنید، دست رد زد به سینه همه دعوت‌نامه ها و خارج رفتنها. موند پای کار کشور امام زمان... گفت: کشور مرتضی علی و شیعه خانه امام زمان نباید چند سال دیگه دستش دراز باشه پیش بیگانه... ♦️رفت و با خون دل، تاسیسات هسته‌ای نطنز رو راه انداخت... 🗓۲۱ دی سالروز ترور دانشمند هسته ای شهید مصطفی احمدی روشن 🇮🇷 🌷🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
هدایت شده از شهدای غریب شیراز
🌹 *میهمانی لاله های زهرایی* 🌹 🎊 وجشن میلاد حضرت زهرا( س)🎊 گرامیداشت شهید امان الله عباسی🌹 💢 برادر کربلایی مهدی کبیری نژاد 💢 : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام : ◀️ پنجشنبه ۲۲ دیماه/ از ساعت ۱۶ 🔺🔺🔺🔺🔺 🔺🔺🔺🔺🔺 لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید
🌷🕊🍃 ✨در شفاعت شهدا دست درازی دارند عکسشان را بنگر چهره ی نازی دارند ما به یاد آوری خاطره ها محتاجیمـ ور نه آنان به من و تو چه نیازی دارند🍃 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 پنج شنبه و یاد شهدا با ذکر صلوات💚
🚨بمناسبت مجلس امروز در گلزار شهدای شیراز ⬇️⬇️ .... 🌷گفت: «شمشاد به نظرت، اگه گلوله به قلب آدم بخورد زودتر شهید می شود، یا توی سر!» با خنده نگاهش کردم و گفتم: «والله هنوز نه گلوله به قلبم خورده، نه به سرم که بدانم کدامش بهتره!» خیلی جدی دست به پیشانی اش گذاشت و گفت: «من که دوست دارم یه تیر بخورم، اون هم اینجام!» وقتی رفتیم بنیاد جنازه اش را ببینیم . دست کردم زیر سرش دستم شد پر از خون، ( بعد از یک هفته از شهادت هنوز خون تازه در بدنش بود) دیدم یک تیر نشسته به پیشانی اش، محل سجده اش. حتی از لبش که سیم خاردار ها آن را بریده بود، خون تازه می چکید. 🔰در وصیت نامه صوتی اش گفته بود: ... و از خدا می خواهم که مرگ من را شهادت در راه خود قرار بدهد، یک عمر از خدا خواسته ام که " اللهم الرزقنی توفیق شهاده فی سبیلک تحت رأیه نبیک" این پرچم لااله الا الله و محمد رسول الله روی دوشم باشد و در راه تو شهید شوم و خدایا از تو می خواهم در لحظه مرگم حب ائمه مخصوصاً حب حسین بن علی و حب امام زمان در دلم باشد و اعتقادم این است که اگر در راه او شهید شوم لحظه مرگ، سرمان به دامان آقا اباعبدالله است. 🌷🍃🌹🍃🌷 امان الله عباسی 🔹🔹🔹🔹🔹 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از گلزار شهدا
1_2029927911.mp3
20.22M
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 📗کتاب صوتی ‌قسمت 0️⃣2️⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
•دلت که گرفت💔 •با رفیقی درد و دل کن ⇜که باشد •این زمینیـ🌎ها •در کارِ مانده اند 🌷 😔 🌹🍃🌹🍃 عصر پنجشنبه، هدیه به شهدا 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐یادی از سردار شهید محمد دریساوی⭐ 🌷عملیات خیبر بود. قرار بود برای هماهنگی لشکر 19 فجر، پیش فرمانده لشکر 14 امام حسین، حاج حسین خرازی برویم. به اتفاق محمد با موتور به روی دژ طلائیه رفتیم. نفربر حاج حسین در جلوترین نقطه خط روی دژ بود، عراق هم مرتب با گلوله توپ روی دژ را می زد. تا رسیدیم، حاج حسین هم از نفربر پیاده شد، با تک تک نیروهای حاضر خوش و بش کرد تا رسید به ما. گفت شما را به جا نمیارم! گفتیم بچه های نبی هستیم! گفت: خوبه، برید یه جای امن، این جا خطر داره. به حاشیه دژ رفتیم. ناگهان انفجار سنگینی رخ داد. همه چیز به هم ریخت. چشممان که باز شد، دیدیم، حاج حسین یک سمت افتاده دستش یک سمت. اصفهانی ها سریع حاج حسین را بردند. من و محمد هم سوار موتور شدیم. هنوز چند متر نرفته بودیم که دوباره با انفجار دنیا لرزید. بی هوش شدم. در یکی از بیمارستان های مشهد به هوش آمدم. محمد را هم به تبریز برده بودند. هم موج خورده بود هم ترکش. بچه ها می گفتند موتور شما از شدت انفجار له شده بود، خواست خدا بود زنده ماندیم. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
چه بنویسم از آن بی ابتدا، بی انتها، زهرا زمین زهرا، زمان زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا (س)💫💞 💫💞 💫💞 🌷🍃🌷🍃
🌹 شب جمعه ... صفای دیدن شش ‌گوشه‌ی تو... می‌ارزد... بر همه دار و ندار کلّ عالَم! کاش می‌شد قسمت ما؛ یااباعبدالله! 🌿❤️ 🌿 🌿❤️هوای حرم دارم 🌷🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃 عرشيان يكسره تكبير زنان آمده‌اند خيلِ خوبان بهشت خنده كنان آمده‌اند بوي ياس است و صدايي كه فقط مي‌گويد مادرِ آل محمد به جهان آمده‌اند 🎊ولادت حضرت فاطمه علیهاالسلام، روز مادر را به همه بانوان علی الخصوص مادران و همسران شهدا تبریک عرض می نماییم. 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💠 برشے از وصیت شیراز : هدف آفرینــش هـمان صعود الی الله اســت. یعنی اینکه انســان به "قرب الهی" برسد که هــمان هدف است. *دنیا مســـیر و گذرگاهی است که انســان اهداف خود را در این دنیا زمینه سازی می کند و سپس جهت به ثمر رساندن هــدف آماده می شود که همان لحــظه،لحظه ی مرگ در دنیا است و شهادت وســیله ای است که انســان را به هــدف بسیار نزدیــک می کــند🌹 سيد محمد حسين انجوي امــيري : ولادت حضرت فاطمــه(س) : شهادت حضرت فاطمه(س) :کربلای ۵ :یازهرا (س) شهادت : تیری در پهلو 🍃🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آهنگران اونا و آهنگران ما کنار هم😁 آهنگران خودمون هنگ کرده😂 😁 🎊عیدتون مبارک ☺️ 🌷🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💞 عشق بی‌نظیر به امام خمینی... 🔻رهبرانقلاب در دیدار همسر مکرمه‌ی حضرت امام خمینی در جماران: 🔹من الان در ماشين با خودم فكر می‌كردم كه سال‌های متمادی اين عشق و رابطه‌ی قلبی بين ما و امام بود در اين نزديک چهل سال. 🔹يكی از عوامل اينكه ما توانستيم اين راه را كه خب آسان هم نبوده ـ چه در دوره‌ی قبل از انقلاب، چه بعد از انقلاب ـ همچين بی‌زاويه و بی‌مشكل حركت بكنيم، يكی از مهمترين عواملش اين علاقه‌ی به امام عزيز (رضوان الله عليه) منهای مسائل مربوط به استادی ايشان و رهبری ايشان و بقيّه‌ی جهاتی كه ايشان داشتند، بود. 🔺 شخص امام خمينی در دل ما جايی داشت كه هرگز نظير او را برای هيچ كس ديگر در دل خودمان نيافتيم، تا امروز هم نيافتيم. ۷۸/۷/۱ 🌹سالروز ولادت حضرت امام خمینی(ره) مبارک باد 🎊🎊🎊🎊 📸 تصویر عیدی امام به آیت‌الله خامنه‌ای http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
✍همسرانه: به بچه ها می‌گفت: «یادتون باشه، من نیستم؛ اما خدا همیشه هست و مواظبتونه. شما رو می­بینه. پس سعی کنید کارهای خوب بکنید. حرف‌های خوب بزنید تا هم من خوشحال باشم و خدا هم دوستتون داشته باشه... .» نمی‌دانم چه چیزی در دلش می‌گذشت؛ اما اشک در چشم‌هایش بازی می‌کرد. محسن پسر کوچکمان را بغل کرده بود و می‌بوسید. محو تماشای این صحنه بودم که یک آن دلم رفت کربلا، عاشورا، حضرت علی‌اصغر (ع) و ... قلبم آتش گرفت. اشکم جاری شد. تا آمدم چیزی بگویم، محسن را به دست پدرش داد. با دعای «اِلهی هَب لِی کَمال الاِنقِطاعِ اِلَیکَ» دل بریدنش از دنیا و دل‌بستگی‌هایش را مجدد از پس پرده اشک‌هایش دیدم ... روز شهادت حضرت زهرا(س) در کربلای ۵ با رمز یا زهرا و تیری در پهلو شهید شد .... محمد جواد روزیطلب شهادت 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
⭐️یادی از سردار شهید محمد دریساوی⭐️ 🌷پس از گذشتن از خط و موانع دشمن وارد خاک عراق شدیم و در یک غار که از قبل مشخص ‌شده بود مستقر شدیم. هنوز نفسمان جا نیامده، صدای فش... فشی... از انتهای غار، ترس را به وجود همه ما نشاند. نور چراغ‌قوه را به انتهای غار انداختیم. پنج شش مار کوچک و بزرگ درهم‌پیچیده و سر هایشان را به سمت ما بلند کرده و نیششان را تکان می‌دادند. چند قدمی عقب رفتیم، یا باید آن‌ها را می‌کشتیم، یا دنبال جای جدیدی برای استقرار می‌گشتیم، مانده بودیم با این صاحب‌خانه نیش‌دار چه کنیم که محمـد گفت: ولک برید کنار! بین ما و مارها نشست. قرآنش را درآورد و آیه‌ای از قرآن را خواند و به سمت مارها فوت کرد. مارها از حالت تهاجمی خارج‌شده و در خودشان پیچیدند. محمد گفت: ولک اینا دیگه کاری با ما ندارن، ما هم کاریشون نداریم! با اعتمادی که به محمـد و یقینش داشتیم، خیالمان راحت شد و تا روز آخر نه مارها با ما کاری داشتند، نه ما به آن‌ها و کنار هم زندگی می‌کردیم. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌷🕊🍃 ♦️ برف ؛ سردشان نمی‌کرد! بس که گرمِ ایمان بود وجودشان .... 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔰گرماگرم عملیات کربلای 5 بود. دیدم عده از بچه های گردان حیران و سرگردان دورخودشان می گردند. جریان را پرسیدم، گفتند ناصر[شهید ورامینی] چند تا از بچه ها را با خودش برد ما ماندیم بی فرمانده نمی دانیم چه کار کنیم. به اطراف نگاهی انداختم، جعفر را دیدم. جعفر نیروی اطلاعات عملیات لشکر بود. صداش زدم و گفتم:« این بچه ها مثل گله بی چوپان هستند، می خواهم مثل شیر بیفتی جلوشون و از همین جا شروع کنی به پاکسازی عراقی ها، آماده ای؟» با جدیت گفت: «برای هر جانفشانی حاضرم.» بچه ها را برداشت و زد به دل دشمن. خوب از عده کارش برآمد، آدم شجاع و نترسی بود. روز بعد باز هم رسیدیم کنار هم. درگیری تن به تن شده بود، شانه به شانه هم حسابی عرصه را بر عراقی ها تنگ کرده بودیم و آنها با ذلت عقب نشینی می کردند. ناگهان احساس کردم کسی زیر بغل جعفر را گرفت و آرام او را روی زمین خواباند. اصلاً باورم نمی شد اینقدر بی صدا از کنارم برود. حتی حسرت شنیدن یک آخ هم بر دل دشمن گذاشت. خالی قرمز بر پیشانی اش نقش بسته بود و در عرض چند ثانیه محیط اطرافش به خون رنگین شد. جعفر قشقایی 🌷🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 نشردهید یاد شهدا زنده شود
1_2029931353.mp3
19.67M
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 📗کتاب صوتی ‌قسمت 1️⃣2️⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*