eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.2هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. 🌹 پنج‌شنبه‌های عاشقی هدیه به شهدا و امام راحل 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید محمدحسین(امیر)‌مهدی زاده⭐️ 🇮🇷زمستان سال 61 بود. با بچه های سروستان گردان 9016را تشکیل داده و در تیپ المهدی(عج) تقسیم شده بودیم. همه کادر گردان بچه های سروستان بودند. همه در یک چادر بودیم که با یک پرده آن را دو نیم کرده بودیم. آن شب جمعه، در همان چادر دعای کمیل خواندیم. بعد از دعا دور هم نشسته بودیم و تعریف می کردیم. ناگهان، صدای هق هق گریه ای از پشت پرده بلند شد. با تعجب پرده را کنار زدیم. امیر بود. سر روی زانو گذاشته بود و اشک می ریخت. با تعجب گفتم: امیر چیزی شده، اتفاقی افتاده، سروستان خبری شده؟ همین جور که گریه می کرد. نگاهم کرد. صورتش با اشک شسته شده بود. سری تکان داد و گفت: نه، دارم به حال خودم و گناهان خودم گریه می کنم! جا خوردم، اولین بار بود چهره همیشه خندان امیر را چنین محزون می دیدم. پرده را انداختم تا در حال خوش خودش باشد. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
سمت تو از تمامی مردم فراری‌ام..؛ ای با غریب‌های جهان آشنا حسین🌹 -یااباعبدالله-❤️ 🌺 🌙دلم حرم می‌خواهد 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃 خوش بحال قلب‌هایی، که هر صبح؛ رو به یاد تـــو، باز می‌شوند... طراوت همه عالم... در گروی تکرار یاد تـــوست حضرت صاحب دلم! ✋🏻سلام‌تنہادليݪ‌طࢪاوت‌زمین❤️ 💚 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
اﻧﻘﻼﺑــﻲ ﺷﻬــﺪا🌹 🌷 ما در محلــه شیشــه گری شیراز بودیم. زمســتان ۵۷، سر شب که می شد, عباس می زد به خیابون و همراه دوستــاش شروع می کــرد به فریاد الله اکبر. تا مامورها می رسیدن, می پریدن توی ساختمون هـلال احمــر و مامورها دست از پا درازتر بر می گشــتن! چند روز بعـد چند تانـک و سرباز توی خیابون ما مســتقر کردند که جلو فریاد الله اکبر را بگــیرن. شـب که می شد می دیدم عباس یه فلاڪس چاےو چند تا اســتکان بر مـے داره می ره تو خیابون... گفتم چایے براے کی؟ گفت واســه سربازهای تو خیابون! گفتم برای این بی دین و ایمون ها که رو مـردم اسلحـه می کشن!😳 گفت :مـفت ڪه نمی دم؟ گفــتم؛ نکنه پول مے گیری؟ گفت:پول نه, اما قیمــت هر استکان چای, یک بر شــاهه!😳😄 خندید و گفت همه سرباز ها هم پول چای رو میــدن!😄 غلام_عباس کریمپور 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
هدایت شده از گلزار شهدا
1_2614416370.mp3
10.33M
🌹🌹🌹🌹🌹: 🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 کتاب صوتی " " اثر رحیم مخدومی ( مجموعه ۵ داستان از زندگی سردار ) با صدای ‌قسمت7⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
⭐️یادی از سردار شهید محمدحسین(امیر) مهدی زاده⭐️ 🌷برای عملیاتی در منطقه کردستان بودیم. باید از میان ارتفاعات عبور می کردیم، به دشمن ضربه می زدیم و بر می گشتیم. در برگشت به شیاری که فاصله دو لبه حدود یک متر بود و میان آن دره ای عمیق بود رسیدیم. بچه ها باید این فاصله را می پریدند. دو سه نفر از بچه ها پشت این شیار ماندند، به خاطر خستگی و شاید ترس نمی توانستند از روی آن بپرند و می خواستند مسیر را عوض کنند. مانده بودیم چه کنیم، چون زمان کافی برای تغییر مسیر نبود. ناگهان امیر روی دو سمت شیار دراز کشید، پاهایش را یک سمت قفل کرد، دستش را سمت دیگر به سنگی گیر داد و گفت: یا الله پا بزارید روی کمر من رد بشید. یک نفر هم آن سمت ایستاد، آن دو سه نفر که نمی توانستند از آن شکاف رد شوند، پا روی کمر امیر گذاشتند، دست طرف دیگر را گرفتند و رد شدند. نفر آخر که رد شد، بچه ها دست امیر را گرفتند و از روی شکاف بلند کردند. امیر دو دستش را پشتش گره کرد، چند قدمی خمیده با همین حالت راه رفت، بعد از چند دقیقه دستش را هم از کمرش برداشت، قامت راست کرد دنبال بقیه آمد. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
طفل را دست کسی غیر پدر نسپارند 💚 کار ما را که سپـردند دو دنیـا به علی 😍 (ع)🌺 🌺 🎊🎊🎊🎊🎊🎊 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🔴 روز مرد و یاد پدران آسمانی ...🎊 ....تعریف می کرد وقتی که حاج قاسم فرمانده لشکر۴۱ثارلله کرمان بود در جلسه ای خانوادگی نشسته بودیم. دختر حاج قاسم روی پایش نشسته بود و از گرمای وجود پدر استفاده می کرد. میهمانانی آمدند که در بین آنها دو دختر شهید بود.ایشان فرزند خود را روی زمین گذاشتند و آن دو کودک خردسالِ فرزند شهید را روی پای خود نشاندند. حس و حال آن دو کودک آنچنان بود که گویی در آغوش پدر خود هستند... 🇮🇷بزرگ مرد ایرانی...حاج قاسم روزت مبارک...❤️ 🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💢پدر یعنی سایه سر... ولی بعضی ها سایه سرشان دادند تا سایه امنیت از کشور کم نشود... 🌷یاد پدران آسمانی بخیر.... شهدایی مبارک 🎊🎊🎊🎊🎊 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
‼️ابوذر پرچمی منقش به اسم حضرت عباس بر سر در خانه نصب می‌کند و می‌گوید « هر کسی برای دفاع از حرم زینب رود باید مثل حضرت عباس شهید شود. ‼️ابوذر در کارهای خانه با من همکاری می‌کرد. یک شب تب داشتم تا صبح نشست. من می‌گفتم حالم خوبه اما ابوذر می‌گفت من راحتم تو بخواب».  ‼️نماز اول وقتش هیچوقت به تاخیر نمی‌افتاد، صدقه می‌داد، به نیازمندان کمک می‌کرد، به هیچ کس بی‌احترامی نمی‌کرد و همین خوبی‌هایش مرا مطمئن می‌کرد که ابوذر در این دنیا ماندنی نیست. وقتی برای آخرین ماموریت بار سفر می‌بست من تا صبح کنارش نشسته بودم و کمکش می‌کردم». ‼️همان شب به ابوذر گفتم خیلی مواظب خودت باش. من و محدثه اینجا منتظرت هستیم. گفت چشم حاج خانوم ولی یک خواهش دارم اگه به سلامت برگشتم که هیچ، اما اگر شهید شدم محدثه را به تو وتو را به خدا می‌سپارم». ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌷 🌷 🌱🌷🌱 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از گلزار شهدا
1_1629198859.mp3
25.95M
داستان روزانه هر روز یک قسمت 📗کتاب صوتی " قسمت 1⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️مثل پدر | حساسیت شهید حاج قاسم سلیمانی درباره احترام به فرزندان شهدا 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید محمدحسین (امیر)مهدی زاده⭐️ 🌹آب گرمکن خانه دختر عمه مان آتش گرفته بود. آتش از آشپزخانه زبانه می کشید و راه ورود خانه را بسته بود. اهل خانه در خانه جیغ و فریاد می کردند و کمک می خواستند. تعدادی از همسایه ها و رهگذران جلو خانه جمع شده بودند، اما کسی جرأت نداشت از آن آتش بگذرد و وارد خانه شود. اگر هم کســــی قدمی جلو می رفت، می گفتند: نرو، الانه که کپسول گاز هم منفجر بشه! هر لحظه زبانه آتش بیشتر و فریاد استغاثه اهـــــل خانه هم بیشتر می شد. ناگهان، امیر که تازه به مرخصی آمده بود و از آنجا رد می شد، بی توقف دوید و از آتش گذشت و وارد خانه شد. چند لحظه بعد از میان آتش یک کپسول گاز را بیرون آورد جای خلوتی پرت کرد، دوباره وارد آشپزخانه شد و کپسول دیگری را هم بیرون آورد. خطر انفجار از بین رفته بود. خودش کمک کرد تا ساکنان خانه، هم از خانه خارج شوند و آتش خاموش شود. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🎊هدیه پدر آسمانی در شب شهادتش به دخترش.... 🔹محدثه داوودی فرزند شهید مدافع حرم ابوذر داوودی ، از شهدای مدافع حرم استان فارس که دیشب یکی دختران شهدایی بود که همراه با رهبر معظم انقلاب ، وارد حسینیه شد 🔹نکته جالب این است امروز سالگرد شهادت این شهید بزرگوار می باشد و دختر شهید آغاز دوران تکلیف خود و جشن تکلیف خود را با عنایت پدرش در سالگرد شهادتش در محضر امام امت برگزار کرد . 🔹فرازی از وصیت عاشقانہ شهید مدافع حرم ابوذر داوودی : بہ نام خالق هستی ؛ همان خدایی ڪه مرا آفرید ، اینگونہ پرورش داد و مشتاق خود نمود . « معبودی ڪه بنده نوازیش بی حد شرمسارم ساختہ است .» معشوقی ڪه قلبم در آستانہ وصالش ملتهب است و بی تاب ؛ « آنگونہ ڪه هر آینہ نزدیڪ است بہ شوق لقایش قالب تهی ڪنم و تا ملڪوت پر گشایم ....» « نشر بمناسبت » 🔻 ولادت : ۱۳۶۹/۶/۲۹ ، ﺭﺳﺘﻢ استان فارس 🔺شهادت : ۱۳۹۴/۱۱/۱۵ ، سوریہ 🌷🌱 🌷🌱🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 خورشیــد🌤 را بگو که نتابد ز پشت ابر چون صبـــح من به خنده‌ات آغاز میشود ... 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
یک روز همراه دخترم به اﻣﺎﻣﺰاﺩﻩ سید محمد (گلزار ﺷﻬﺪا) رفتیم ... شادی رو به من گفت : مامان نگاه ، عکس بابا !!! هرچه نگاه کردم چیزی ندیدم وقتی برگشتم علی زنگ زد ؛ و جریان را برایش تعریف کردم علـی خنـدید و گفت : واقعا دخترم دیده درست داره میگه ، من جـام تـوی گلــزار شهـداست ... ده روز بعد خبر شهادتش را آوردند. ✍ راوی : همسر شهید ▫️ولادت : ۶٤/۰۱/۰۱ کازرون ▫️شهادت : ۹٤/۱۱/۱۶ سوریه ▫️عملیات آزادسازی نبل و الزهرا 🍃🌷🍃🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ *** : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
هدایت شده از گلزار شهدا
1_1629404031.mp3
21.99M
داستان روزانه هر روز یک قسمت 📗کتاب صوتی " قسمت 2⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ ♻️ سوز صدای فاطمه صدرزاده فرزند شهید مدافع حرم مصطفی صدر زاده بابا واقعا دلم برات تنگ شده 😢 این لحظه قیمتش چقدر می‌ارزه😔💔 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐یادی از سردار شهید محمدحسین(امیر) مهدی زاده⭐ 🌹آبان ماه سال 62 بود. به خاطر نوع مأموریتمان کسی از بچه های تیپ المهدی(عج) از محل و نوع مأموریت ما اطلاع نداشت. مشغول کارهایم بودم که دیدم کسی به سمتم می آید. دیدم امیر است، هم شهری ام. جا خوردم. امیر، اینجا، جایی که کسی آدرسی از آن نداشت! سلام و علیکی کردم و گفتم: تو کجا، اینجا کجا، کی آدرس بهت داده! خندید و گفت: چند تا ماشین عوض کردم به اینجا رسیدم، آمدم که اگه خدا خواست، همکارت بشم، بیام واحد اطلاعات! گفتم: پذیرش در واحد اطلاعات که به این راحتی نیست، صد تا پیچ و خم و شرط و شروط داره! خندید و گفت: من آمده ام که بمانم! به فرمانده واحد گفتم: گفتم ردش کن برود، ما نیرو نمی خواهیم. امیر گفت امشب را بمانم. ماند و بعد نماز تعقیبات نماز را خواند و سوره واقعه. صبح شد، نه امیر رفت نه کسی گفت چرا نرفته است... هنوز نحوه ورودش به واحد اطلاعات عملیات برایم یک سؤال است! 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
| 🔰 شجاعتی که ریشه در یقین داشته باشد، شجاعت حقیقی است و در‌سخت ترین شرایط نیز از دست نمیرود. 🔹"شهید آوینی" 🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
امشب به سبک کرب و بلا گریه می کنیم همراه سیِّد الشُّهداء گریه می کنیم صاحب زمان گرفته عزا گریه می کنیم از داغ روح صبر و وفا گریه می کنیم 🥀 (س)🏴 🥀 🏴