✍همسرانه:
از ویژگی های بارز شهید که باعث میشد تو زندگی مشترکمون من هر روز بهش دلگرم تر بشم، چشم پاکی ایشون بود؛ من به یاد دارم وقت هایی رو که ایشان وقتی نامحرم بی حجابی رو میدید به آسمون نگاه میکرد یا مهمانی هایی که نامحرمی درآن بی حجاب بود شرکت نمیکرد، حتی عروسی فامیل بیشتر آخر مراسم میرفت هدیه میداد یا جایی مینشستند که کمتر کسی ایشان را ببیند.
در وصیت نامه شهید نوشته بود:
پشتیبان ولایت فقیه باشید و بدون شک و تردید به رهنمودهای رهبر عزیز ودلسوزمان حضرت امام خامنه ای(حفظه الله) عمل نمایید. اشاره میکنم.
#شهید محسن جعفری
#شهدای_فارس
#سالروزشهادت
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
12.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سالها باید بگذرد تا جایگاه شهدای ما معلوم شود!
🔰#حاج_حسین_یکتا
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
⭐️یادی از سردار شهید محمدحسین(امیر) مهدی زاده⭐️
🌹آن شب، آسمان صاف و ماه کامل بود. برای شناسایی فاو وارد اروند شده بودیم که ناگهان در امواج اروند، بی اختیار به سمت نگهبان های عراقی در ساحل کشیده شدیم، هرچه پا می زدیم فایده نداشت. از تغییر مسیر نا امید شدم به آرامی امیر را صدا زدم و گفتم: امیر.کاش حداقل امشب ماه نبود! یه دعایی بکن یه ابری چیزی بیاد جلو ماه تا ما را نبینن!
صورتش را به سمت ماه کشید، دستش که آزاد بود را از زیر آب بیرون آورد و با لبخند و اطمینان گفت: خدایا یک تکه ابر بیار روی ماه!
ناگهان یک تکه ابر کوچک، بی خبر آمد و کل ماه را پوشاند. در لحظه همه جا تاریکِ تاریک شد. جریان آب ما را از نزدیک آن عراقی ها که کنار ساحل ایستاده بودند، عبور داد. حدود 50 متر از آنها دور شدیم. گفتم: امیر، هنوز باورت نکردم، این ابر را ببر!
همان دستش را از آب بیرون آورد، چشم به ابر و ماه دوخت و گفت: اگه می خوای بری برو!
ابر ساکنی که روبروی ماه ایستاده بود، آرام حرکت کرد و آسمان و اروند دوباره روشن شد. ...
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#طنز_جبهه_ها😇😆
روزهای اولی که خرمشهر آزاد شده بود، توی کوچه پسکوچههای شهر برای خودمان میگشتیم .
عراقی ها روی دیوار خانهای نوشته بودند : « عاش الصدام »
یکدفعه راننده زد روی ترمز و انگشت گزید که اِ اِ اِ، پس این مرتیکه صدام ، آش فروشه !...
😡😳😋🤪
کسی که بغل دستش نشسته بود نگاهی به نوشته روی دیوار کرد و گفت : «آبرومون رو بردی بیسواد !... 😳
عاشَ! یعنی زنده باد .😂
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃
از حرا آیات رحمان و رحیم آمد پدید
یا نخستین حرف قرآن کریم آمد پدید✨
صوت اقرأ بسم ربک مىرسد بر گوش جان
یا که از کوه حرا خلق عظیم آمد پدید✨
🌺عید سعید مبعث، آغاز راه رستگاری و طلوع تابنده مهر هدایت و عدالت مبارک باد🌺
#صبح_وعاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#سیره_شهدا
🌷 اتش سنگینی روی خط بود. خلیل پشت لودر نشسته بود و با مهارت خاصی در میان ترکش ها و خمپاره ها خاکریز می زد. ناگهان, لودر از حرکت ایستاد. فکر کردیم اتفاقی برای خلیل افتاده, اما پیاده شد و شروع کرد به قدم زدن. دویدم سمتش, گفتم چی شده, تو این وضعیت حساس چرا کار را رها کردی.
سر به زیر گفت:یک لحظه غرور مرا گرفت که چه خوب دارم کار می کنم!
گفتم نکند دارد برای نفسم کار می کنم. پیاده شدم تا غرورم بریزد, بعد که حس کردم برای خدا کار می کنم, کار را ادامه می دهم!
چند دقیقه بعد, سبکبال سوار شد و کار را تمام کرد...
🌱🌹🌱🌹
#شهید خلیل پرویزی
#شهدای_فارس
سمت:فرمانده ستاد پشتیبانی و مهندسی جهاد فارس
#ایام_شهادت
🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از گلزار شهدا
1_2790609455.mp3
16.84M
☘داستان روزانه هر روز یک قسمت🌸
مجموعه صوتی " نیمه پنهان ماه"
(روایتی از زندگی شهدا به زبان #همسران_شهدا)
✅ کتاب صوتی " #نیمه_پنهان_ماه "
قسمت3⃣ #شهید_احمد_کاظمی
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتگری_شهدایی
🎥 سردار شهید حسین یوسف الهی/ به روایت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
🇮🇷#در_آرزوی_شهادت
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید محمد حسین(امیر) مهدی زاده ⭐️
🇮🇷روز اول عملیات والفجر 8 بود. بعد از یک شبانه روز نبرد سخت، فرصتی برای استراحت پیش آمده بود. همه خسته در حاشیه خاکریز دفاعی عراقی ها روی زمین وار رفتیم. بچه ها تشنه و گرسنه بودند. امیر نگاهی به اطراف انداخت و سرکی در سنگرهای عراقی ها کشید. چند لحظه بعد با یک کارتن ویفر از یکی از سنگر ها بیرون آمد. سریع ویفر را بین بچه ها تقسیم کرد. به همه که تغذیه داد، به سمت یکی از تانک های عراقی رفت. چند دقیقه بعد با یک دبه بیست لیتری آب از سمت تانک برگشت. گوشه ایستاد. دبه آب را بالا گرفت و بلند می گفت: یا حسین... یا حسین... به فدای لب تشنه ات یا حسین...صلی الله علیک یا حسین...
بچه ها به سمت امیر می رفتند، امیر، از بالا آب را به کام تشنه آنــها می ریخت و می گفت: به فدای لب تشنه حسین... برای سلامتی امام زمان صلوات. تشنه لب...
بچه های تبلیغات در حال فیلمبرداری بودند و صحنه سقایی امیر برای رزمندگان را ثبت کردند، بعد ها شهید آوینی روی این سقایی کلامی گفت که ماندگار شد...
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#کـلام_شهـــید
"کسی که به پدر و مادرش احترام بگذارد
یعنی طوری با آنها رفتار کند
که #رضایت آنها را جلب نماید
همیشه پیش خداوند♥️ عزیز بوده
و در زندگی خوشبخت خواهد بود..."😍
#شهید_عباس_بابایی
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/joinchat/3797614592C4c785700cb