eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.2هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴هرچه می‌گفتی چیزی دیگر جواب می‌داد. .. غیر ممکن بود مثل هــمه صریح و ساده و همـــه فهم حرف بزند. 😇 بعد از عملیات بود، ســراغ یکی از دوستان را از او گــرفتم چون احتمال می‌دادم که مجروح شده باشد، گفتم: «راستی فلانی کجاســت؟» گفت بردنــش «هوالشافی.».. 🧐 شستم خبــردار شد که چیزیش شده و بردنش بیمارســتان.🚑 بعد پرسیــدم: «حال و روزش چــطوره؟» گفــت: «هوالباقی.»😔 می‌خواست بگوید که وضعش خیلی وخیم است و مانده بودم بخنــدم یا گریه کــنم.😥🙄 حمید امانی* فارس والفجر ٨ 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌼☘ فقط حوالی شماسٺ کھ هواهسٺ ٺا وقتی سیمِ دلمان به شما وصل باشد نفــــــــــس میکشیم خدانکند لحظھ اے از شما جدا شویـم کھ دیگرے هوایی برای نفس کشیدن نیسٺ... 🤚 🍃 🌼☘ @shohadaye_shiraz
علی اکبر در عمليات والفجر 2 در منطقه حاج عمران فرمانده گردان بود که به علت اصابت کاليبر در رانش بشدت زخمي شد. آتش دشمن زياد بود و تعدادي از بچه ها شهيد شدند و جاده بسته شده بود و هيچ وسيله اي که بتواند مجروحين رانجات دهند نبود خون زيادي از علی اکبر ميرفت و خدا مي خواست در آن عمليات اين سردار عزیز زنده بماند. هلیکوپتری آمد و فورا دوستانی که حال وخیمی داشتند از جمله علی اکبر را در برانکارد گذاشته و هنگامی که میخواستیم وارد هلیکوپتر شویم مقاومت میکرد و مدام می گفت مرا نبرید . به او گفتم مگر مرا نمي شناسي که اينطور اعتراض مي کني؟ گفت: بله مي شناسم ولي ديگران هستند ... » * 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * * خواب دیده بود باران تندی می بارد و روی بلندی ایستاده و دارد به جمعیتی نگاه می‌کند که چند شهید را تشییع می‌کنند.شهدا که نزدیک شدن روی یکی از تابوت ها نوشته بود: «شهید عبدالعلی ناظم پور» از خواب پریده و تمام بدنش یخ زده بود. حسین آقا که این یکی رو سر کرده بود با زن داداش روبرو نشود به سختی خودش را کنترل می‌کرد کمی که نشست رفت سراغ نقشه اش و گفت: «زن داداش بچه ها گفتن عبدالعلی دانشگاه قبول شده و فتوکپی شناسنامه را می‌خوان که دانشگاه ثبت نام کنند» معصومه خانم متفکر چیزی نگفت و آرام بلند شد و رفت از اتاقشان آلبوم عکس علی را آورد و به او داد. همش فکر می کرد چرا علی راجع به دانشگاه به او چیزی نگفته.؟! همین که حسین آقا عکس عبدالعلی را از آلبوم بیرون آورد.زن داداش دلش هری ریخت پایین و پرسید: «حسین آقا میگم علی کدوم دانشگاه قبول شده؟! حسین آقا در حالی که سعی می‌کرد خوب نقش بازی کند گفت: نمیدونم .قضیه رو میپرسم خبرت می کنم اما شنیدم جای خیلی خوبی قبول شده! لرزش صدا و سرخ و سفید شدن رنگ صورت حسین آقا خیلی مشهور بود و خداحافظی کرد و رفت. کم کم چند تا از اقوام در زدند و آمدند خانه پیش مادر نشستند. دوباره در زدن این با چند تا از زنهای همسایه آمدند. زنهای اقوام دور و نزدیک هم کم کم رسیدند.همسایه‌ها از مادر اجازه گرفتند و چندتا پتو گوشت کنار حیاط پهن کردند. به خودش گفت :یعنی اینها به خاطر دنیا آمدن بچه حسین آمدند؟! در دلش غوغایی بود احساس عجیبی داشت .چند روزی از رفتن علی بیشتر نمی‌گذشت. یک مرتبه آقا رسول پسر بزرگش با چشم هایی که نمی توانست جلوی اشک ریختن شان را بگیرد وارد شد. آمدن آقا رسول یعنی یک اتفاق بزرگ با ترکیدن بغض آقا رسول همزمان صدای شیون زنها به آسمان بلند شد. این چنین بود که حوالی نمازمغرب چهارم بهمن ماه ۱۳۶۵ عبدالعلی ناظم پور فرزند احمد به شهادت رسید و حوالی نماز صبح پنجم بهمن ماه ۱۳۶۵ علیرضا ناظم پور فرزند حسین به دنیا آمد. خداوند یک علی را از این خانواده گرفت و یک علی را به آنها بخشید. ادامه دارد... ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ در ایتا @shohadaye_shiraz 🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
🌺 نمازِ شب‌خوانِ مخلص... شب عملیات بچه‌ها رو تقسیم کردم تا هر کدوم ساعتی رو بیدار باشند.گفتم: چون غلامعلی می‌خواد نمازشب بخونه، پاسِ آخر از ساعت 3 تا 5 برای او غلامعلی خندید و گفت: اگه می‌خوای امشب من رو مجبور به نماز شب کنی، اشکال نداره. گفتم: اگه اعتراض کنی ، به همه میگم هر شب وقتی خسته از مانور بر می‌گردیم، تو چراغ‌ها رو خاموش می‌کنی و می‌نشینی به راز و نیاز... غلامعلی پرید وسطِ حرف ، و بحث رو عوض کرد... 🇮🇷 غلامعلی دست‌بالا 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید حاج‌ قاسم‌ سلیمانی : ما باید طوری باشیم که اگر کسی می آید ما را ملاقات می کند حس کند که یک شهید را دارد ملاقات میکند ، حس بکند یک مجاهد حقیقی را ملاقات میکند 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
در هر قنوت؛ تا پدرت یاجواد(ع) گفت سائل رسید و پشتِ درت؛ یاجواد(ع) گفت🌺 «آدم» به پنج تن متوسّل شد و سپس «آمد» نشست دور و برت یاجواد(ع) گفت🌺 (ع)✨🌺 (ع)🎉 ✨🌺 ☘☘☘ ﺷﻴﺮاﺯ 💐💐💐💐 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🕊شهـادت ... چه زیبا گلچین می‌ڪنی خوبان عالـم را ...! و من مبهوت هر شهیـدم ڪه چه زیبا می‌رود تا عرش اعلا ... 🤚 🍃 @shohadaye_shiraz
با ابومهدی المهندس و بچه‌های حشدالشعبی آمده بود شادگان کمک سیل‌زده‌ها، برایشان سفره انداختیم. تک تک نیروها و محافظ ها به اسم صدا زد که بیایند سر سفره، برایشان لقمه می‌گرفت و می‌گذاشت دهنشان؛ مثل مادر... 🌷🌱🌷🌱 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌹🌹🌹🌹🌹: *داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * * به عهدش وفا کرد و چند روز بعد برگشت جهرم همانطور که به مادر و همسرش قول داده بود.برگشت که برای همیشه کنارش آن بماند همان طور که آرزویش بود بدون سر و پهلوی شکسته و تکه پاره. سر کوچه پایگاه سیدالشهدا و میدان امام خمینی حجله ای بسته و عکسش را با آن لبخنده مهربان گذاشته بودند و بالایش هم پارچه‌ای که با رنگ سبز و سرخ نوشته بود: «ردای سرخ فام شهادت بر قامت گلگون شهید عبدالعلی ناظم پور فرمانده تخریب لشکر ۳۳ المهدی مبارکباد» صدای آهنگران از دور به گوش می رسید و ماشین تویوتای خاکی رنگ ای که داشت نزدیک میشد. نوحه قطع شد و صدای مردانه اعلام کرد: امت شهید پرور جهرم! بار دیگر دستان ناپاک اهریمن آمریکایی از آسین سیاه صدام کافر بیرون آمد و لاله های دیگری از باغ قرآن را به خاک و خون کشید.این بار فرمانده طرح و عملیات لشکر ۳۳ المهدی شهید خلیل مطهرنیا و فرمانده دلاور تخریب لشکر ۳۳ المهدی شهید عبدالعلی ناظم پور دعوت مولایش را لبیک گفته و به دیدار معبود شتافتند. مراسم تشییع فردا صبح ساعت ۸ از میدان شهدا تا گلزار شهدای فردوس با حضور شما امت شهید پرور انجام خواهد شد» چند کوچه بالاتر کنار استادیوم تختی کوچه خانه خلیل بود. حجله های سیاه زده بودند و روی پارچه ای سفید باختی سبز و سرخ نوشته بودند ردای سرخ شهادت بر قامت گلگون شهید خلیل مطهرنیا فرمانده دلاور طرح و عملیات لشکر ۳۳ المهدی مبارکباد» 🌿🌿🌿🌿🌿 از قدیم ها سمت شمال غرب جهرم باغ آلو ای متعلق به آسید عبدالله مصباح بود که بین باغهای پرتغال و نخلستان‌ها تک بود و جهرمیها آنرا به نام باغ آلویی می شناختند. آسید عبدالله این باغ را بابت حساب و کتاب خمس و زکات اموالش به حاکم شهر داد و تصمیم گرفته شد که اموات مسلمین در آنجا دفن شود از سال ۱۳۳۹ مواد شروع شد و شهدای انقلاب جهرم هم اولین شهدای بودند که در آن دفن شدند. وقتی آیت الله حق شناس از دنیا رفت و در قبرستان آلونی او را دفن کردند بیش از همه عبدالعلی ناظم پور به زیارتش می‌رفت. جنگ که شروع شد با شهادت رزمنده ها اسمش را عوض کردند و گذاشتن در گلزار شهدای فردوس. هر شهیدی را که در آنجا دفن میکردند عبدالعلی می آمد فاتحه می خواند و می گفت: «خوش به حالت تو هم همسایه آقا شدی کاش من هم..» وقتی بالای مزار آیت الله حق شناس می رفت تا فاتحه ای بخواند شهید شدنش را دعا می کرد و از آقا می خواست که جایی نزدیک خودت به فکر من هم باش» در جبهه هم که بود بچه های تخریبچی به او دلبسته بودند و او هم دلبسته فرمانده‌اش خلیل مطهرنیا بود. خلیل هم خیلی به او علاقه داشت طوری که حتی بعد از شهادت هم دلش نیامد تنها به جهرم برگردد گوشه معراج شهدا منتظر عبدالعلی ماند تا او هم شهید شود و هر دو باهم به جهرم برگردند و این بار به قول خودشان افقی و روی شانه‌های بچه‌‌های لشکر، روی شانه همشهریها، برای اینکه پاهایشان خسته نشود، بچه ها آنها را روی دوش می‌گیرند و به شهرشان برمی‌گردانند. تقدیر چنین بود که شهدا بالا سر آیت الله حق شناس دفن شوند ردیف ردیف عملیات و عملیات والفجر ۱ و ۲ خیبر والفجر ۸ کربلای ۴ و حالا هم شهدای کربلای ۵.. ادامه دارد... ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ در ایتا @shohadaye_shiraz 🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
🌷🌸🌷🌸🌷 ‌ روز شهادت حضرت زهرا( سلام الله علیه) بود. به همراه جمعی از فرماندهان لشکر برای بررسی خط عراق در سنگر دیدگاه کوه گیسکه بودیم. در حال دیدن خط با دوربین بودیم که آتش خمپاره عراق شروع شد. خمپاره ها به سنگر ما نزدیک می شد. [شهید] مسلم شیرافکن روی دیواره ورودی سنگر، روی گونی های خاک نشسته بود. به مسلم گفتم: داخل سنگر جا نیست، از مسیر کانال برو پایین! تا مسلم رفت، خمپاره ای روی ورودی گونی ها، جایی که مسلم نشسته بود اصابت کرد. صدای آه و ناله در سنگر بلند شد. انگشت سبابه دست چپم به پوستی آویزان بود. غلامرضا کرامت شانه به شانه ام به دیواره سنگر تکیه داده و نشسته بود. گفتم: کرامت برو پایین کوه و بگو برانکارد بیارن! دیدم بی آنکه به من جواب بدهد، فقط می خندد وتکان نمی خورد. چشمم رفت روی سینه اش، خون، آرام از سینه اش روی لباسش جاری بود😭. چشم چرخواندم. بقیه زنده بودند، اما بیشتر بچه ها ترکشی دشت کرده بودند. اما کرامت شده سپر بلای ما و نگذاشته بود ترکش ها به آخر سنگر بیاید... 🌺🌷 سمت: فرمانده گردان ادوات لشکر 19 فجر شهادت: 4 اسفند 🌱🌹🌱🌹🌱 : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید حاج قاسم سلیمانی : ما هم می رویم اما یکی می ماند و آن خداست 🌱🌹🌱🌹🌱🌹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
من، جعفر و محمد علی سبحانی هم بحث و هم درس و هم حجره بودیم. جعفر حالات و رفتار عجیبی داشت. مدتی بود با محمد علی روز های دوشنبه و پنج شنبه روزه می گرفتند. من گاهی از بیرون می آمدم و غذایی تعارف می کردم. می گفتند ما روزه ایم. می گفتم، اگر روزه مستحبی است و مؤمنی چیزی تعارف کرد باید بخورید! آنها هم به احترام من می خوردند. یک روز روزه بودند و باز همان تعارف را کردم. جعفر گفت: من روزه ام را نمی شکنم! گفتم: چرا؟ گفت: صبح که برای روزه بلندشدم، در دلم آمد، باز تو روزه ام را می شکنی و این وسوسه شیطان است که روزه ام را بشکنم. دیگر روزه اش را نشکست نه خودش نه محمد علی.... 🌱🌹🌱🌹🌱 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌺🍃گاهے یـڪ نگاه آنقدر مهربان است کہ چشــم هــرگز رهایش نمی کند گاهے یڪ رفاقــت آنقــدر مــــــــاندگار است کہ زمــــــــــان حریفش نمی شود و گاهے یڪ نفــر آنقدر عزیز است ڪہ قلـب رهایش نمی کند🌺🍃 🤚 🍃 ☘🌺 @shohadaye_shiraz
🌹🌹 🌿 ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺭﻭﺯﻣﻬﻨﺪﺱ .... ▫️🌷▫️ 🌷 قبل از عملیات همه دور هم نشسته بودیم. کمال به مادر گفت, مادر, شش تا پسر داری, سه تا بزرگه برای خودت, سه تا کوچیکه را بده برای خدا... مادر گفت راضیم به رضای خدا... کمال و یکی از پنج شخص شاخص توپخانه سپاه مهدی , فرمانده ستاد قرارگاه و لشکر فجر جمال ظل انوار دامپروری, جهادگر و فرمانده گروهان... هر سه برادر در یک شب, در یک ساعت شهید شدند... ﻣﻬﻨﺪﺳﻴﻦ ﺯﻣﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ﺷﺪﻧﺪ😞 🌸🌷🌹🌷 اﺳﺘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺱ 🌹 🍁🌷🍁🌷🍁 ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺷﻬﺪاﻱ ﻏﺮﻳﺐ ﺷﻴﺮاﺯ ﺭا ﺗﻨﻬﺎ ﻧﮕﺬاﺭﻳﺪ: : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ماجرایی که رهبر انقلاب به آن اشاره داشتند... 🎥 روایت منتشرشده حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از ساعات قبل از شهادت شهید باکری و مکالمه بی‌سیم او با شهید کاظمی 🔸توصیه سپهبد حاج قاسم سلیمانی درباره این صوت بی‌سیم! 🌹🌱🌹🌱 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷 چند ساعت قبل از عملیات والفجر ۸بود. کنار شهید حاج محمد ابراهیمی نشسته بودم. رضا پورخسروانی امد. تعدادی کالک و نقشه جلو حاج محمد گذاشت و گفت:حاجی اینا خدمت شما, من دیگه برم! حاج محمد گفت :کجا؟ رضا گفت:کار من دیگه تمومه, باید برم. حاج محمد زورش به رضا نرسید. هر چی گفت تو با منطقه اشنایی قبول نکرد و رفت. رضا رفت, اصغر امد. سیم چین و چند نقشه جلو حاج محمد گذاشت و گفت حاجی من دیگه برم. حاج محمد با ناراحتی گفت یعنی چی من برم, شما اینجا رو کابل کشیدی, اگه قط شد, شما بلدی. اصغر گفت یکی رو بردم, همه خط و نشونش دادم. حاج محمد گفت نه! یک دفعه بغض اصغر شکست. تا به حال ندیده بودم یک جوان ۲۰ ساله این جور اشک بریزه. با ناراحتی مشتش رو به گونی های سنگر می زد و می گفت حاجی تو به من قول دادی! حاج محمد سر و روی اصغر را بوسید و گفت برو, تو هم برو... روز.بعد وارد فا و که شدم, دیدم یه ماشین داره شهدا را منتقل می کنه, بالاترین شهید رضا پورخسروانی بود. وارد نخلستان که شدم, دیدم پیکر یک شهید کنار یک نخل افتاده, اصغر بود, یه تیر خوردت بود به پیشونیش! 🌷🌾🌷 هدیه به شهیدان رضا پورخسروانی, اصغر معمر, اکبر جوانمردی و حبیب الله ملک پور صلوات شهادت:۱۳۶۴/۱۱/۲۱-فاو 🌱🌹🌱🌹🌱 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
بیست و دومین مرحله در ایام میلاد حضرت علی ع و پایان سال 🌿🌿🌿🌿🌿 تهیه 110 بسته به ارزش 313 هزار تومان شامل پوشاک، کفش و مواد غذایی و توزیع بین نیازمندان 🔹🔸🔹🔸🔹 شماره کارت جهت مشارکت 👇👇 6037997950252222 بانک ملی . بنام مرکز نیکوکاری شهدای گمنام 🌱🌹🌱🌹 تحویل حضوری کالا(اجناس نو ) ⬇️⬇️⬇️⬇️ مراسم میهمانی لاله های زهرایی عصر هر پنجشنبه. دارالرحمه شیراز . قطعه شهدای گمنام 🔺🔺🔺🔺🔺 شیراز
🌸 ✨می گویند که ابتدای صبــح ✨رزق بندگانت را تقسیم میکنی!! ✨می شود رزق من امـروز رفاقتی️ باشد از جنس شهـیدان .. ✨با عطـر شهــادت ..🌱🌱 🤚 🍃 🌸 @shohadaye_shiraz
عملیات بیت المقدس بود، آزاد سازی خرمشهر. حسن تک تیرانداز بود من هم تیربارچی. اولین روز سقوط شهر بود که وارد خرمشهر شدیم. تک و توک درگیری توی شهر بود. هلیکوپترهای عراقی هم که دیگر محل نیروهای خودشان را نمی دانستن، مرتب در حال گشت بودند. حسن گفت: مجید من برم تو این سنگر ببینم چه خبره. ربع ساعتی گذشت که دیدم، یک عراقی از در سنگر آمد بیرون، تا آمدم ببندمش به رگبار، گفت:نزن بابا، حسنم! خودش بود، یک دست لباس نو عراقی پوشیده بود. قیافه سبزه اش هم کمک کرده بود تا بشود یک عراقی تمام عیار! به سنگر لجستیک عراقی ها تک زده بود. چند دقیقه بعد سر و کله یه هلیکوپتر عراقی پیدا شد, من پناه گرفتم, اما حسن ایستاد و چشم دوخت به هلیکوپتر. چند لحظه بعد یک بسته بزرگ از هلیکوپتر جلو حسن افتاد. تا هلیکوپتر چرخید هر دو بستیمش به رگبار. هلیکوپتر که فرار کرد، رفتیم سراغ بسته. بازش کردیم، پر آب میوه خنک بود. در آن گرمای خرداد چقدر چسبید. حسن دیگر آن لباس را بیرون نیاورد و بین بچه ها معروف شد به حسن عراقی! 🌺🌹 🌺🌷 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
منم رعیت بلادِ تو علی ✨ترانه خوان خانه زادِ تو علی اسیر رأفت زیادِ تو علی ✨سرم سرای اعتقادِ تو علی من و شفاعت معادِ تو علی ✨بهشتی‌ام به یمن یادِ تو علی (ع)🌺 💞 🌺 💖💖💖💖
●یک شب خواب دیده بود که توی جمکران بعد از به جا آوردن زیارت و آداب مسجد، گم شده است که امام زمان (عج) را می بیند و آقا راهنمائیش می کنند تا به خانواده اش برسد و بعد می فرمایند: از قول ما به خانواده شهید عارف بگوئید چرا به وصیت نامه حمید عمل نکردید؟ حمید در یکی از وصیتنامه هایش نوشته بود، قبرم را ساده مثل شهدای بقیع بسازید! ●همچنین آقا می فرمایند: شما قبر را درست کنید، ما خرج قبر را می دهیم که نشانی محل پول را هم می دهند. در همین حین از خواب بیدار می شود و با خانواده اش به گلزار شهدا می رود، به نیت زیارت و هم پیدا کردن آدرس و نشانی داده شده. ●در مکان مورد نظر، یک دستمال سبز با بوی خاص و عجیبی پیدا می شود که درون آن مبلغ ۳۰۳۰ تومان قرار داشت.پس از این اتفاق، ماجرا را برای خانواده شهید عارف و یکی از علما تعریف می کنند و بعد از تائید، مقداری از مبلغ را جهت باز سازی قبر حمید و ۳۰ تومان باقی مانده را برای انتشار خبر آن هزینه می کنند. ﻣﻨﺒﻊ: ﻛﺘﺎﺏ ﺳﺮﻭﻗﺎﻣﺘﺎﻥ 📎 🌷 . ﺩاﺭاﺏ :ﻣﻴﻼﺩﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻲ ع :ﺭﻭﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻲ ع 🌹🌷🌹 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
💢💢💢💢💢 مــیهمانی لاله های زهرایی 🌷🌷🌷 همراه قرائت زیارت پرفیــض عاشـــورا 💢💢💢💢 حجت الاسلام فاطمی امجد ◀️ *ســـاعت ۱۶:۳۰* *پنجشنــبه ۷ اسفند* ⭕⭕⭕⭕⭕ ﺩاﺭاﻟﺮﺣــﻤﻪ ﺷﻴــﺮاﺯ قطعـــه شهــدای گمــنام 🌷🌷 مراسم با رعایت پروتکل های بهداشتی برگزار می گردد 🌷🌷 *هیئـــت شهـــدای گمـــنام شیــراز* ⬆️⬆️⬆️⬆️ مبلغ مجلس شهدا باشید
🎊🎊🎉🎉 پدرا دیده به سویت نگران است هنوز غم نا دیدن تو بار گران است هنوز آنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تو نام نیکت همه جا ورد زبان است هنوز 💐ولادت امام علی(ع) و روز پدر مبارک باد 💐 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🔴 روز مرد و پدر بر تمامی پدران ایران زمین مبارک باشد. عزیزی تعریف می کرد وقتی که حاج قاسم فرمانده لشکر۴۱ثارلله کرمان بود در جلسه ای خانوادگی نشسته بودیم. دختر حاج قاسم روی پایش نشسته بود و از گرمای وجود پدر استفاده می کرد. میهمانانی آمدند که در بین آنها دو دختر شهید بود.ایشان فرزند خود را روی زمین گذاشتند و آن دو کودک خردسالِ فرزند شهید را روی پای خود نشاندند. حس و حال آن دو کودک آنچنان بود که گویی در آغوش پدر خود هستند... حاج قاسم روزت مبارک... ✍️"محمدصالحی" 🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb