🤲 نماز خواندن شهید "محمد حسین یوسف الهی" به زلالی و طراوات باران در زیر باران... 🌧
آن شب هوا بارانی بود ما هم در سنگر خوابیده بودیم نیمه های شب، باران شدیدتر شد و آب به داخل سنگر نفوذ کرد.
من بیدار شدم و دیدم همه جا خیس شده خواستم بچه ها را بیدار کنم که دیدم حسین نیست.
از سنگر خارج شدم همینطور که در حال مشاهده اطراف بودم احساس کردم پشت تانکر آب چیزی تکان می خورد.
✔️حسین را دیدم که در آن نیمه شب و باران شدید به نماز ایستاده بود.
📚 در کتاب نخل سوخته
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
#زندگی_به_سبک_شهدا
@shohadayeegomnamm
آن شب هوا بارانی بود ما هم در سنگر خوابیده بودیم نیمه های شب، باران شدیدتر شد و آب به داخل سنگر نفوذ کرد.
من بیدار شدم و دیدم همه جا خیس شده خواستم بچه ها را بیدار کنم که دیدم حسین نیست.
از سنگر خارج شدم همینطور که در حال مشاهده اطراف بودم احساس کردم پشت تانکر آب چیزی تکان می خورد.
✔️حسین را دیدم که در آن نیمه شب و باران شدید به نماز ایستاده بود.
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
#زندگی_به_سبک_شهدا
@shohadayeegomnamm
آن شب هوا بارانی بود ما هم در سنگر خوابیده بودیم نیمه های شب، باران شدیدتر شد و آب به داخل سنگر نفوذ کرد.
من بیدار شدم و دیدم همه جا خیس شده خواستم بچه ها را بیدار کنم که دیدم حسین نیست.
از سنگر خارج شدم همینطور که در حال مشاهده اطراف بودم احساس کردم پشت تانکر آب چیزی تکان می خورد.
✔️حسین را دیدم که در آن نیمه شب و باران شدید به نماز ایستاده بود.
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
#زندگی_به_سبک_شهدا
@shohadayeegomnamm