یک نفر داد زد: «چرا غزه؟
نان ما واجب است یا غزه؟
جنگ آنها به ما چه مربوط است؟
خاک ایران کجا، کجا غزه؟
خودمان بدتر از فلسطینیم
چقدَر هی عزا عزا غزه؟»
حاج قاسم بلند شو از جا
بگو از اصل ماجرا غزه
حاج قاسم بگو هدف ماییم
خورده موشک بجای ما غزه
همهی کفر یک طرف هستند
تک و تنهاست با خدا غزه ...
#غزه
#فلسطین
🍂 دلتنگیهای شهادت
┄═❁❁═┄
به حرف بی تابی و کم طاقتی برای رسیدن به شهادت رسیدیم.
بی صبری بعضیها خیلی نمود داشت و بعضی مظلومانه،
آنقدر مظلومانه و در خفا که هیچوقت کسی آن را ندید مگر به اشارتی و کنایهای.
بی تابی عبدالرحمن، خود به تنهایی رنگ دیگری داشت.
شلوغ بود و پرانرژی. با همه رفیق بود و هم سفره و هم چادر. عصبانیتش جز برای تذکر اسراف نبود و خندهاش هدیه به هر رزمندهای..
وقتی به یاد رفقای سبقت گرفتهاش در شهادت میافتاد، گویی سر خدا داد میکشید و فریاد میزد..."خدااااا یا شهدا رو بیار پیشم یا منو ببر پیششون" و چقدر دلی می گفت و شیرین. سینهاش در بدر میزبان یک موشک آر پی جی شد و رفت پیش رفقایش.
عبدالله هم سالها در جبهه بود و فرماندهی کرده بود. او هم عاشق شهادت بود.
ولی نه داد میزد، نه فریاد میکشید.
آرام می رفت و می آمد و گاهی فرمانی می داد و باز به خلسه خود فرو میرفت. وقتی در خودش بود با کمی زیرکی می فهمیدی که دردی دارد که زبانش توان بیانش را ندارد.
زمانی لو رفت که اکبرِ طلبهِ نوجوانِ تازه به جبهه آمده، آسمانی شد. در غروب شهادتش، رو به خورشید کم رمق چذابه، جایی چمباتمه زد و با کنایهای زمزمه کرد "دیر آمدگان ، چه زود میروند"
و بالاخره، صبح پرانرژی والفجر ۸ را با لباس سبزی آغاز کرد که به سرخی تزیین شده بود.
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
شهیدان
عبدالرحمن سلیمانپور
عبدالله محمدیان
اکبر قاسمپور
💠 مراسم هفتگی هیئت شهدای گمنام تبریز
▪️سخنران: حاج آقا بهرام ایمانی
▪️بانی:
از یادگاران دوران پرفروغ دوران ۸ سال دفاع مقدس
برادر حاج خسرو ملازاده
🕰 روز جمعه ۱ دی ماه از ساعت ۹ صبح
🕌 مقصودیـه، مسجد بزرگ میدان
✅باحضور خانواده های محترم
#مراسم_هفتگی
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به |#هیئت_شهـدای_گمنـام_تبریز| بپیوندید☫🇮🇷
@shohadayeghomnamT
✨ حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمودند:
اگر به تمام آنچه فرمان می دهیم عمل کنی
و از همه آنچه بر حذر می داریم دوری کنی،
از شیعیان مایی و الاّ هرگز!
📚 بحارالانوار- جلد ۶۵- صفحه ۱۵۵
جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو
بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو
بسکه هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد
دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو
تا به اینجا که به درد تو نخوردم آقا
هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو
چاره ای کن، گره افتاده به کار دل من
راهی از کار دلم پیش نبردم بی تو
سالها می شود از خویش سؤالی دارم
من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو
با حساب دل خود هرچه نوشتم دیدم
من از این زندگیم سود نبردم بی تو
گذری کن به مزارم به خدا محتاجم
من اگر سر به دل خاک سپردم بی تو
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🍃
🍃
🔖امام على عليه السلام:
اِقبَلْ عُذرَ أخيكَ، و إن لَم يَكُن لَهُ عُذرٌ فَالتَمِسْ لَهُ عُذرا
عذر برادرت را بپذير و اگر عذرى نداشت برايش عذرى بتراش .
📚بحارالأنوار