🥀🕊🌹🌷🌹🕊🥀
#در_محضر_شهدا
#سردار_دلها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
💠 خدایا مرا پاکیزه بپذیر
سردار عزیز ، قبل از شهادت شان گفتند : (شاید سه ساعتی قبل از اینکه شهید شوند) دستنوشته ی کوچکـی نوشته اند و همراه تسبیح و انگشتری به دختر محترمشان تقدیـم کرده اند . در آن دستنوشته یکبار نوشته اند :
خدایا مرا بپذیر ، قبولم کن. دو بار نوشته اند : خدایا مرا پاکیزه بپذیر. پاکیزه بودن مراتب دارد. این طهارتی که می خواهد به وجود بیاید، مراتب مختلف دارد. یکی این است که بر سر زبانهای ماست که خدایا گناهان ما را ببخش و یک مرتبه اش این است که خدایا مرا خالص کن ، یعنی از خودبینی، من را بیرون بیاور.
این حرفها برای همان افق مسائل معرفتی است که آدم از خدا، رفتن و شهادت را تقاضا می کند، شهادتی تقاضا کند که شهادت با پاکیزگی است. فقط نگوید خدایا من را شهید کن. شهدای راه خدا هم مراتبی دارند.
خدا من را بپذیر و پاکیزه بپذیر.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
voice.ogg
239.8K
دقايقی در خلوتمان اين صداها را گوش كنيم"
#حاج_قاسم_سليمانی ♥️
گزیدهای از نامه #حاج_قاسم_سلیمانی به دخترشان(۲):
عزیزم من متعلق به آن سپاهی هستم که نمی خوابد و نباید بخوابد. تا دیگران در آرامش بخوابند. بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند. دختر عزیزم شما در خانه من در امان و با عزت و افتخار زندگی می کنید. چه کنم برای آن دختر بی پناهی که هیچ فریادرسی ندارد و آن طفل گریان که هیچ چیز... که هیچ چیز ندارد و همه چیز خود را از دست داده است. پس شما مرا نذر خود کنید و به او واگذار نمایید. بگذارید بروم، بروم و بروم. چگونه می توانم بمانم در حالی که همه قافله من رفته است و من جا ماندهام.
⏺دخترم خیلی خستهام. سی سال است که نخوابیدهام اما دیگر نمی خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می ریزم که پلکهایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشــد تا نکند در غفلت من آن طفل بیپناه را سر ببرند. وقتی فکر می کنم آن دختر هراسان تویی، نرجس اســت، زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سربریده شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟ نظارهگر باشم، بیخیال باشم، تاجر باشم؟ نه من نمی توانم اینگونه زندگی بکنم.