💞#پنجشنبه‌های_شهدایی 🔖ادامه ماجرای شهید گمنام مدفون در #گلزارشهدای_خمین (۲) قسمت دوم🔻 ✍وقتی داود میفهمه که این‌ماجرا در#خمین‌ پیش آمده سریع از جبهه برمی‌گرده خمین... به محض اینکه به خمین میرسه، اول میاد گلزارشهدای خمین و میره بالاسر شهیدی که به جای اون اشتباه آوردن و حسابی گریه میکنه؛ و آرزویش این بوده که کاش واقعیت داشت و او شهید شده بود... بعد از مدتی برای شهیدی که به اسم داود گلپایگانی اشتباهی آورده بودن، سنگ مزار شهید گمنام انداخته میشه و این #شهید_بی‌سر برای همیشه مهمان #شهر_خمین می‌ماند. و خانواده‌اش که معلوم نیست کجای ایران اسلامی هم‌چنان چشم انتظار اوست😢🥺 ازین ماجرا همه خوشحال بودند به جز خود داود؛ مادر داود از خوشحالی زنده بودن فرزندش مراسم استقبال باشکوهی از فرزندش گرفت، اما داود دلش می‌خواست این ماجرا واقعی می‌بود و به غافله شهدا می‌رسید و در این مسیر به شهادت برسد؛ تنها جوابی که برای دوست و رفقایی که مدام ازش ماجرا را سوال می‌کردن داشت این بود که می‌گفت: (من کجا و شهادت کجا؛ اگر لایق بودم واقعا شهید می‌شدم😔) بعد از این اتفاق داود یه جور دیگه شده بود... ادامه دارد... 🌷| کانال خاطرات شهدای خمین @shohadayekhomein

شهید ۱۹ ساله‌ای که با دستــان مادر به خاک سپرده شد...🌱 . حمیدرضا شمسی جوان ۱۹ ساله ای است که وقتی به شهادت رسید مثل سیدالشهدا سر از بدنش جدا شد . پس از بازگست پیکرش به #خمین‌ مادرش خودش او را در مزارش گذاشت و حتی سرِ خونین جوانش را خودش به خاک سپرد ؛ وقتی می‌خواستند خبر‌ِشهادت را بدهند رعایت حال حاج‌خانوم را کردند و گفتند مجروح شده لبخندی زد و گفت؛ می‌دانم شهید شده دیشب در عالم رویا آقاامیرالمومنین بهم گفت که حمیدرضا را به سربازی قبول کردیم و او را نزد خودمان می‌بَریم ؛ #شهید_حمیدرضا_شمسی 📍مزار: گلزارشهدای خمین #شهدای_خمین #خمین_شهر_هزار_شهید 🌹کانال خاطرات شهدای خمین @shohadayekhomein