🌿#ماه_توبه 🥀#شهید_علی‌اصغر_خلجی روستای نازی 🔸💫داخل کوره آجر پزی کار می‌کرد، خیلی آدم علیه‌السلامی نبود ولی از یک جا به بعد دیدم هم دارد نماز می‌خواند و هم رفتارش با بچه‌ها خیلی تغییر کرده... هوای همه را داشت. یک روز آمد سر کوره به بچه‌ها گفت می‌خواهم بروم جبهه! همه تعجب مانده بودند که علی اصغر چه چیزش به جبهه می‌خورد... آخرین بار که دیدم‌اش دور میدان فرفهان نشسته بودیم که با موتور آمد از جلویمان رد شد؛ ازروی موتور با خنده دست تکان میداد و داد می‌زد می‌گفت: ((دارم میرم جبهه! دارم میرم جبهه!)) رفت و به شهادت رسید. به نقل از دوست شهید 📍مزار گلزار شهدای خمین #شهدای_خمین #خمین_شهر_هزار_شهید 🇮🇷عضو کانال جامع خاطرات شهدا و رزمندگان شهر خمین شوید 🔻🔻 @shohadayekhomein

🚩 از کربلای حسینی تا کربلای خمینی #شب_دوم_محرم 💫شب حضرت حُرّ و‌ بازگشت به سمت خدا داخل کوره آجر پزی کار می‌کرد، خیلی آدم علیه‌السلامی نبود ولی از یک جا به بعد دیدم دارد نماز می‌خواند . رفتارش با بچه‌ها خیلی تغییر کرده بود ؛ هوای همه را داشت. یک روز آمد سر کوره به بچه‌ها گفت می‌خواهم بروم جبهه! همه تعجب مانده بودند که علی اصغر چه چیزش به جبهه می‌خورد... آخرین بار که دیدم‌اش دور میدان فرفهان نشسته بودیم که با موتور آمد از جلویمان رد شد؛ از روی موتور با خنده دست تکان میداد و داد می‌زد می‌گفت: ((دارم میرم جبهه! دارم میرم جبهه!)) چند وقت بعد خبر شهادتش را آوردند . دیر آمد زود هم رفت . #شهید_علی‌اصغر_خلجی روستای نازی ((به نقل از دوست شهید)) #شهدای_خمین #خمین_شهر_هزار_شهید 🌹کانال خاطرات شهدای خمین @shohadayekhomein