#شهدای_مدافعامنیت_خمین
🥀 ایام ولادت و شهادت
#شهید_سیدابوالفضل_شریفی
✍حس مسئولیت پذیری اجتماعی بالایی داشت، دیپلماش رو که گرفت در آزمون نیروی انتظامی شرکت کرد و پلیس شد،
سال ۷۸ هم ازدواج کرد و خدا بهش پسر داد.
هر موقع از ماموریت میآمد برای من سوغات میآورد یکبار برام سجاده آورده بود؛
داشتم روی سجاده ای که خودش آورده بود نماز میخواندم بین دو نماز رو کرد بهم گفت:
((مامان، بهشت زیر پای مادر است میشه برام دعا کنی؟!))
دستهایم رو بلند کردم گفتم خدایا هرچی میخواد بهش بده!
خودش هم گفت انشالله
نماز دوم رو که خواندم داشتم سجاده رو جمع میکردم گفتم:
ابوالفضل، از خدا چی خواستی؟!
گفت:((شهادت در راه خدا))
به نقل از مادر گرانقدر شهید
🗓#ولادت:۱۰ فروردین ۱۳۵۰ روستای حسین آباد
🥀#شهادت: ۱ فروردین ۱۳۸۰ منطقه ایرانشهر منطقه سوراب، مرز ایران و پاکستان در درگیری با اشرار مسلح و اصابت تیر به قلب شهید
📍#مزار :گلزارشهدای خمین
#شهدای_خمین
#خمین_شهر_هزار_شهید
🇮🇷عضو کانال جامع خاطرات شهدا و رزمندگان شهر خمین شوید 🔻🔻
@shohadayekhomein
🗓سالروز_شهادت
🥀تکاور #شهید_سیدمحسن_قریشی
روستای قلعه بابو خمین
🍃#ولادت: ۳۰ شهریور ۱۳۶۳
💞 #ازدواج: ۲ فروردین ۱۳۸۹
🥀#شهادت: ۳۰ فروردین ۱۳۸۹
💫تازه ازدواج کرده بود، اما برای مقابله با گروهک تروریستی پژاک، با گردان تکاور قمربنیهاشم(ع) اراک، راهی شمالغرب کشور، مرز ماکو شد.
بعد از عملیات و درگیری
وقتی قرار شد یک نفر در سنگر کشیک بماند سیدمحسن اولین نفری بود که ماند.
بهش میگفتم سیدمحسن تو تازه ازدواج کردی بیا برگرد اراک از مرخصی ازدواجت استفاده کن؟!
فقط یک کلمه میگفت:
((فعلا تکلیف اینجاست))
📷عکس بالا سمت راست🔻
بعد از شهادت سیدمحسن پیکرش مفقود شد، چند روز بعد پیکرش را در منطقه در حالی پیدا کردیم که تروریستها دور پیکرش پتو و طناب پیچیده بودند تا جسم بی جانش را از منطقه خارج کنند و ببرند.
وقتی پتو را باز کردیم دیدم بعد از شهادت آمده بودند از نزدیک یک خشاب تیر به بدنش خالی کرده بودند.
📍مزار گلزارشهدای اراک
🇮🇷کانال شهدای خمین 🔻🔻🔻
@shohadayekhomein
🗓سالروزشهادت
#شهیدسیدمحسنقریشی
روستای قلعه بابو خمین
🍃#ولادت: ۳۰ شهریور ۱۳۶۳
💞 #ازدواج: ۲ فروردین ۱۳۸۹
🥀#شهادت: ۳۰ فروردین ۱۳۸۹
💫تازه ازدواج کرده بود، اما برای مقابله با گروهک تروریستی پژاک، با گردان تکاور قمربنیهاشم(ع) اراک، راهی شمالغرب کشور، مرز ماکو شد.
بعد از عملیات و درگیری
وقتی قرار شد یک نفر در سنگر کشیک بماند سیدمحسن اولین نفری بود که ماند.
بهش میگفتم سیدمحسن تو تازه ازدواج کردی بیا برگرد اراک از مرخصی ازدواجت استفاده کن؟!
فقط یک کلمه میگفت:
((فعلا تکلیف اینجاست))
📷عکس بالا سمت راست
بعد از شهادت سیدمحسن پیکرش مفقود شد، چند روز بعد پیکرش را در منطقه در حالی پیدا کردیم که تروریستها دور پیکرش پتو و طناب پیچیده بودند تا جسم بی جانش را از منطقه خارج کنند و ببرند.
وقتی پتو را باز کردیم دیدم بعد از شهادت آمده بودند از نزدیک یک خشاب تیر به بدنش خالی کرده بودند.
🌷| کانال خاطرات شهدای خمین
@shohadayekhomein