وصیت نامه های عاشقان
نام شهید : قدرت الله #آقا ربیع
محلّ تولد : ملایر
محلّ شهادت : اندیمشک
تاریخ شهادت : 14/3/61
پدرم! در فقدان من صبور و دریا دل باش. زیرا مشیّت الهی برای من [و تو] چنین سرنوشتی را رقم زده است. برای از دست دادن من افسوس نخور زیرا این سرنوشت همهی انسانهاست. البته این را میدانم که برای هر پدری، به خصوص تو، غم از دست دادن فرزند جانگدازاست ولی تحمّل داشته باش و بر خدا توکّل کن.
پس ای مادر خوبم، ای عزیزترینم! تو را به خودت قسم میدهم در مقابل از دست دادن من صبور و شکیبا باشی. مگر تو همیشه به من نمیگفتی به خداوند توکّل کن؟ من هم به خدای متعال توکّل کردم پس تو را به همان خدا و روح خودم قسم میدهم که زیاد بی تابی نکنی. تو خیلی سختیها را تحمّل کردهای ولی همچنان چون کوه در مقابل این همه سختیها ایستادهای. پس در این آزمایش بزرگ هم ایستادگی کن و چون کوه ساکت و صبور باش. @shohadayemalayer
شهدای ملایر
شهید قدرت الله #آقاربیع @Shohadayemalayer
زندگینامه ارتشی شهید قدرت الله #آقا ربیع
شهید قدرت الله آقا ربیع هجدهم بهمن ماه سال ۱۳۲۵ در شهرستان ملایر و د خانواده ای مذهبی و ساده زیست به دنیا آمد. پدرش عزت الله کفاش بود و از این راه مخارج زندگی خود و خانواده اش را تامین می کرد سعی میکرد فرزندان خود را با طینتی پاک و لقمه حلال پرورش دهد.
سال ۱۳۳۲ وارد دبستان شد و تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه در رشته علوم انسانی ادامه داد و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. در سالهای انقلاب همراه با دیگر مردم انقلابی ملایر در راهپیماییها و تظاهراتها شرکت کرد و در راه پیروزی قیام بزرگ ملت ایران گام برداشت.
به ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست و مشغول حفاظت و حراست از کشور شد. ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد و خداوند نیز یک پسر و یک دختر به آنها اهدا کرد که از وی به یادگار مانده است. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان استوار یکم ارتش در جبهه حضور یافت و در عملیاتهای متعدد شرکت کرد و همراه با دیگر همرزمان خود حماسه ها آفرید. سرانجام پس از ماهها مجاهدت در راه خدا در پانزدهم خرداد ماه سال ۱۳۶۱ در منطقه عملیاتی عین خشک بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و به کاروان عظیم شهدا پیوست. مزار وی در گلزار شهدای روستای شمس آباد از توابع شهرستان ملایر واقع است.
🌷یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
در بخشی از وصیت نامه شهید آمده است: مادر جان سلام ، سلام به چهره مقدست و نگاه مهربانت . سلام به قلب پر محبتت كه مادرترين مادران جهانى. سلام به رنجها و زحمت ها و همه بدبختى هايى كه برايم كشيده اى . سلام به روزهاى پر اندوه غريبى و ستم هايى كه براى بزرگ كردن ما كشيده اى . مادر عزيزم در لحظاتى مشغول نوشتن اين خطوط هستم و از تو با تو حرف مى زنم كه دست و دلم مى لرزد و طاقت نوشتن آنرا ندارم از اين جهت كه مبادا روزى مجبور شوى آنها را بخوائى ولى خوب در همين لحظات صداى غرش خمپاره ها و توپ دشمن مجبورم مى كند كه آخرين درد دلهايم و حرفهايم را با عزيزترين كسانم بگويم و بنويسم و تو خودت خوب مى دانى كه تو مادر خوبم براى من از همه چيزم در زندگى حتى از وجود خودم با ارزش ترى پس بگذار بتو بگويم تو چقدر خوبى بزرگى پاكى تو اصلا همه خوبى هستى و مهربانى در وجود تو خلاصه ميشود. @shohadayemalayer
شهدای ملایر
وصیتنامه شهید قدرت الله #آقاربیع @Shohadayemalayer
وصيتنامه ارتشی شهید قدرت الله #آقا ربيع
بنام آنكه جان ها را هستى بخشيد
من استوار يكم قدرت الله آقا ربيع به شناسنامه شماره 518 متولد 1325 صادره از ملاير خود را مسئول مى دانم در اين شرايط كه مشغول جنگ با كشور عراق هستيم و من هم بنا به وظيفه و شغلى كه دارم يكى از سربازان جنگنده هستم نكاتى چند را بعنوان وصيت نامه در اين چند صفحه متذكر شدم كه پس از من براى خانواده ام باقى بماند.
پس ابتدا از پدرم شروع مى كنم . پدر جان سلام ، سلام به تو و دست هاى رنج كشيده ات. سلام به تو و دل ساده و پاكت . سلام به تو كه هر خطى از چهره ات نشان از زحمت و رنج ساليان دراز دارد. پدر عزيزم اكنون كه من در آغاز سى و ششمين سال زندگى هستم به خوبى دريافته ام كه تو در سالهاى دور متحمل چه زحمات بسيارى گرديده اى و در چه شرايط سختى ما را بزرگ كرده اى. به پاس همه زحمات از تو متشكرم و از تو تقاضا دارم كه اگر در حين اين جنگ براى من اتفاقى افتاد و كشته شدم مرا ببخش و برايم دعا كن و همانطور كه از تو انتظار دارم در مقابل فقدان من صبور و دريا دل باشى زيرا مشيت الهى براى من هم چنين سرنوشتى را رقم زده است و براى از دست دادن من افسوس نخور زيرا اين سرنوشت همه انسانهاست منتها هر يك نوعى.
البته اين را مى دانم كه براى هر پدرى مخصوصا تو غم از دست دادن فرزند جانگداز است ولى تحمل كن. بخدا توكل كن و همچنان كه تا به حال براى من پدرى كرده اى براى بچه هايم نيز پدر باش و تا حد امكان جاى خالى مرا براى آنها پر كن و از همسر عزيزم هم همانگونه كه شايسته اوست مانند يك دختر واقعى سرپرستى نمايى .
مادر جان سلام ، سلام به چهره مقدست و نگاه مهربانت . سلام به قلب پر محبتت كه مادرترين مادران جهانى. سلام به رنجها و زحمت ها و همه بدبختى هايى كه برايم كشيده اى . سلام به روزهاى پر اندوه غريبى و ستم هايى كه براى بزرگ كردن ما كشيده اى . مادر عزيزم در لحظاتى مشغول نوشتن اين خطوط هستم و از تو با تو حرف مى زنم كه دست و دلم مى لرزد و طاقت نوشتن آنرا ندارم از اين جهت كه مبادا روزى مجبور شوى آنها را بخوائى ولى خوب در همين لحظات صداى غرش خمپاره ها و توپ دشمن مجبورم مى كند كه آخرين درد دلهايم و حرفهايم را با عزيزترين كسانم بگويم و بنويسم و تو خودت خوب مى دانى كه تو مادر خوبم براى من از همه چيزم در زندگى حتى از وجود خودم با ارزش ترى پس بگذار بتو بگويم تو چقدر خوبى بزرگى پاكى تو اصلا همه خوبى هستى و مهربانى در وجود تو خلاصه ميشود.
پس مادر خوبم اى عزيزترينم ترا به خودت قسم مى دهم در مقابل از دست دادن من صبور و شكيبا باشى . مگر تو هميشه بمن نمى گفتى به خداوند توكل كن منهم بخداى متعال توكل نمودم ولى خوب خواست خدا چنين بوده است پس ترا به همان خدا و روح خودم قسم مى دهم كه زياد بى تابى نكن. تو خيلى سختيها را تحمل كرده اى ولى همچنان چون كوه در مقابل اين همه سختى ها ايستاده اى پس در اين آزمايش بزرگ هم ايستادگى كن و چون كوه ساكت و صبور باش.
مادر مهربانم من در تمام مدت زندگيم سعى كرده ام كه خاطر عزيزت را آزرده نكنم و تا جايى كه ممكن بوده است مرحمى باشم براى زخم هاى دلت. مى دانم كه نتوانسته ام خوب از عهده اينكار برايم ولى باور كن كوشش كرده ام و اگر در اين راه دچار اشتباهى شده ام و باعث رنجش وجود نازنينت شده ام تو را بخودت قسم مرا ببخش كه بخشش تو بار گناهان مرا سبك تر مى كند و براى من بهترين توشه راه آخرت است پس مرا ببخش. يك بار از تو تقاضا مى كنم صبور باش و تحمل كن مانند همه مادران فرزند از دست داده.
در اينجا اين موضوع را به برادران عزيزم كه هميشه دوستشان داشته ام و با عشق به آنها زندگى كرده ام و سعى داشته ام كه در اين مدت وظيفه برادرى را تا حدى كه برايم امكان داشته است از آنها دريغ ننمايم . داود جان و مجيد عزيزم تذكر دهم كه شما جوانيد و اميد دارم كه سالهاى بسيار از زندگى لذت ببريد ولى از شما يك خواهش برادرانه دارم و آن اينست كه هيچگاه راضى نمى شوم كه هر كدام شما در هر شرايط و بخاطر هر كس باعث آزردگى و رنجش مادر و پدر عزيزم شويد از آن جهت كه اين دو براى هر كدام از شما رنجها و ستم هاى بسيار كشيده اند و ارزشى والاتر از همه دارند و اما تو خواهر يكدانه ام فاطمه جان خيلى علاقمندم عروسى تو را ببينم و خدمتهايى را كه بايستى برايت انجام دهم ادا نمايم اگر موفق شدم چه بهتر و اگر نشدم اميدوارم برادرانم تلافى كنند ولى همينقدر بگويم كه تو را بيش از برادرهايم دوست داشته ولى هيچگاه به خودت نگفته ام.