شهدای ملایر
روحاني شهيد: محمد وفايي زاده @shohadayemalayer
زندگی نامه روحاني شهيد: محمد #وفايي زاده
به سال 1342 در شهرستان «ملاير» ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را با موفقيت پشت سر گذاشت و سپس با اشتياقي فراوان به حوزة علميه رفت و به كسب علوم حوزوي پرداخت. در حوزه با جديت و پشتكار فراوان و حوصلهاي در خور تحسين اشتغال ورزيد و دروس سطح را به پايان رساند.
با شروع جنگ تحميلي ديگر نميتوانست مثل هميشه درس بخواند، بيقرار بود و براي رفتن بيتابي ميكرد. از طريق بسيج قم به جبهههاي نبرد اعزام شد. او رفت و از تمام ظواهر، دست شست تا جان و تن را در شكلي از خون شستشو نمايد. مردمك چشمانش به سوي جاودانگي بالبال ميزد. نميتوانست تنها در حجره بماند و يا خود را محدود به تبليغ كند. او عاشق بود و علاقهمند فدا شدن. ميخواست خود را قرباني معشوق نمايد. او زيباترين درس آرمانخواهي و آزادگي را در سنگر حوزه آموخته بود و اينك ميخواست با تمام وجود، جانش را پيشكش مرامش كند، تا به بالاترين گنجينة گرانبهاي هستي، يعني شهادت، دست يابد. او سرزنده و شاد در معركه ميرزميد و از آن فرادست، دست افشان و پايكوبان با سر انگشتان نجابتش، مرگ را به بازي ميگرفت.
به شهادت عشق ميورزيد و آفتاب وجودش سخت نيازمند تجلّي در جلاي شهادت بود. او دنيا را كوچك ميديد و چون چنين مينگريست، بزرگ بود. وي قدم در عرصة پر شور حادثه گذاشت، چون ميدانست «شهادت» والاترين ترجمان زيبايي خدا در زمين است. او در آن وادي بلند معرفت، بال ميگستراند و با تواني به وسعت حادثه، جاودانهترين جلوه و عاشقانهترين زيستن را ترسيم مينمود. سرانجام در 13/8/1362 در عمليات «والفجر چهار» در منطقة پنجوين عراق، بر اثر اصابت تركش در ناحية گردن به سراي باقي شتافت و گردان سيد الشهدا از لشكر 17 را در زير چتري از ماتم فرو برد. او شهيدي فرهيخته، برادر شهيدي وارسته و بزرگمردي شايسته بود كه كوچ نمود و هنوز هم رد پايش در خلوت خيال در يادمان هميشه خروشان باقي است. @shohadayemalayer
شهدای ملایر
روحاني شهيد: محمد وفايي زاده @shohadayemalayer
خاطره"روحاني شهيد: محمد #وفايي زاده»
«فرماندهي دستۀ نماز شب خوان ها»
در سال1362، در عمليات «والفجر3» و«الفجر4» ، لشکر 17 علي بن ابي طالب يک دستة شاخص و مشهور داشت: دسته يک از گروهان يک از گردان سيدالشهدا ( عليه السلام) فرمانده اين دسته شهيد محمد وفايي زاده بود. مردي مهربان، خالص، قوي و سخت کوش و اهل شهر ملاير؛ هم روحاني بود و هم پاسدار. نيروهاي دسته و حتي گروهان، او را معلم اخلاق خود مي دانستند؛ اما او خود را کوچک همه مي دانست و در امور روزمره دسته، مثل شستن ظرف ها و نظافت چادرها پيش قدم بود.
دسته وفايي زاده يک خصوصيت ديگري هم داشت که آن را معروف کرده بود ساعتي پيش از اذان صبح شهيد محمد نيروها را بيدار مي کرد و همه براي جا آو.ردن نماز شب مهيا مي شدند. البته بسياري از رزمندگان نماز شب مي خواندند؛ ولي بين نماز شب پنهاني رزمندگان و نماز شب نيروهاي « دسته يک» که ترس از ريا در بين نبود، تفاوتي آشکار وجود داشت و ديگر نيروهاي گردان، اين دسته را به دسته نماز شب خوان ها مي شناختند.
«به نقل از همرزم شهيد» @shohadayemalayer
شهدای ملایر
روحاني شهيد: محمد وفايي زاده @shohadayemalayer
خاطره از شهید محمد #وفایی زاده «عنايت ويژه»
وقتي در بين گردان اعلام مي شد که مثلا امشب دسته يک جلسه دعا برپا مي کند، کسي براي حضور در مراسم، شک به خود راه نمي داد. و همه مشتاق شرکت در آن جلسه را داشتند.
در يکي از آن شب ها که مجلس عزاداري به اوج خود رسيده بود. شهيد محمد وفايي زاده روضه حضرت سيد الشهدا (عليه السلام) را مي خواند و از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) نيز نام برد. او در حالي که از همه بي قرارتر بود و گريه مي کرد، گفت: « چه مي شد اگر الان امام حسين- عليه السلام- و حضرت زهرا - سلام الله عليها- هم در مجلس ما حضور داشتند؟!» مراسم با همان شور و حالي که آغاز شد پايان گرفت.
صبح روز بعد، هنگامي که نيروهاي دسته براي ورزش صبحگاهي آماده مي شدند ، وفايي زاده نيروهاي دسته را جمع کرد و گفت: مي خواهم خوابي را که ديشب ديده ام برايتان تعريف کنم. از آن جا که وفايي زاده هميشه تاکيد داشت که نيروها هرچه سريعتر براي مراسم صبحگاهي آماده شوند همه دانستند که خواب مهمي در بين است وي گفت: بعد از نماز شب در فاصله کوتاهي که تا اذان صبح باقي بود استراحت کي کردم در خواب جلسه دعاي ديشب را ديدم دقيقاه همان جلسه بود با همان جزئيات هم در مجلس ما خضور داشتند ؟ ديدم جلو در چادر سمت راست حضرت سيدالشهدا عليه السلام و طرف چپ حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها و به هنگام ورود و خروج نيروها دست به سينه مي گذارند و با احترام خوش آمد مي گويند
ريه به وفايي زاده مجال ادامه سخن نداد. بقيه هم حالي شبيه به او داشتند.
« به نقل از همرزم شهيد» @shohadayemalayer
شهدای ملایر
روحاني شهيد: محمد وفايي زاده @shohadayemalayer
وصیت نامه روحاني شهيد: محمد #وفايي زاده»
بسم الله الرحمن الرحيم
«الذين امنوا و هاجروا و جاهدوا في سبيلالله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئك همالفائزون.» (توبه، 20)
(آنان كه ايمان آوردند و هجرت كردند و در راه خدا با اموال و جانهاي خويش جهاد كردند، مقامشان نزد خداوند بلند است و آنان رستگارند.) از سخنان علي -عليهالسلام- :
«جهاد دري از درهاي بهشت است كه خداوند آن را فقط به روي دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد، لباس تقوا و زره محكم خدايي و سپر مطمئن الهي است. »امام سجاد -عليهالسلام- :«هيچ چيز نزد پروردگار از قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود عزيزتر نيست.» خداوندا! چطور شكر تو را به جا آورم از اين كه تو فهمم دادي كه در ميان لشگريانت و جندالله، عليه دشمنان اسلام بجنگم و جهاد كنم. با درود بر امام زمانم، حضرت بقيهاللهالاعظم -ارواحنا و ارواحالعالمين لهالفدا- اي امام زمان و وليعصر! چگونه از تو تشكر كنم از اين كه اجازهام دادي در كنار سربازانت عليه كفار نبرد كنم؟! سلام به پيشگاه امام امت، بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، موسي زمان، عيسي زمان و ابراهيم زمان، امام خميني. سلام به پيشگاه مقدس ملت شهيد پرور ايران؛ ملتي كه در راه دين خدا از هيچ چيز دريغ نكرده است. سلام به خانوادههاي شهداي عزيزي كه با ايثار جوانان خود و خون آنان در راه خدا، درخت اسلام را آبياري كردند. پيامم به ملت عزيز اين است كه: اين انقلابي را كه همچون انقلاب صدر اسلام با خون آبياري شده است
و اين انقلابي را كه دست ظلم و ستم شاهنشاهي را كوتاه نموده و ما را از گمراهي نجات داده و به صراط مستقيم به رهبري امام عزيز، خميني بتشكن رهنمون گرديده است، پشتيبان باشيد. دست از ياري امام بر نداريد و امام عزيز را با عمل، از جان و دل ياري كنيد كه بدين وسيله اسلام را ياري كردهايد، پيامبر خدا را ياري كردهايد و در نهايت خدا را ياري كردهايد. سلام به محضر شما پدر و مادر گراميام؛ اميدوارم كه مرا حلال كنيد. واقعاً در مدت عمرم شما را به زحمت انداختهام و رنجم را كشيدهايد. اكنون كه اين وصيتنامه را مينويسم شما براي زيارت كعبه رفتهايد و من به جبهه آمدهام تا خداي كعبه را زيارت كنم.
پدر و مادر گراميام! همچنان كه حضرت ابراهيم -عليهالسلام- فرزندش اسماعيل را به قربانگاه برد كه در راه خدا قرباني كند، من نيز به پيروي از اسماعيل به قربانگاه جبهه آمدهام كه جان ناقابلم را در راه خدا قرباني كنم. سلام به اهل بيتم. خداوند براي مردان جهاد قرار داده كه در ميدان نبرد با دشمنان خدا بجنگند؛ اما جهاد شما زنان اين است كه در منزل، فرزنداني پيرو اسلام و قرآن، پسراني پيرو حسين -عليهالسلام-، دختراني پيرو حضرت زينب و حضرت فاطمه -سلامالله عليهما- تربيت كنيد. فرزندان عزيزم! از شما ميخواهم كه تا توان داريد انقلاب و اسلام را با خون خويش ياري كنيد كه ميكنيد انشاءالله. سلام به تمامي اقوام و فاميلهاي محترم و تمامي دوستان و همسايگان عزيز. اي عزيزان! مرا حلال كنيد؛ زيرا نتوانستم آن چنان كه بايد به وظيفهام نسبت به شما عمل كنم. اي عزيزان! سفارشم به شما اين است كه دست از اطاعت امام بر نداريد كه اطاعت از رسول اكرم -صليالله عليه و آله- است و اطاعت از رسول اكرم، -صليالله عليه و آله- اطاعت از خدا است.
به فرمان مجلس خبرگان با جان و دل عمل كنيد و در نماز جمعهها شركت كنيد. در دعاي كميل و توسل شركت كنيد و انقلاب اسلامي را با جان و دل ياري كنيد.
والسلام علي عباداللهالصالحين @shohadayemalayer