شهدای ملایر
«شهید مجتبی امیری طائمه» اولین فرزند خانواده در منطقه عملیاتی«زبیدات» (مقابل سومار) در 11 آبان 1361
وصيت نامه شهيد مرتضي اميري طائمه
بسم رب الشهداء و الصديقين
الحمدالله الذي هدينا لهذا و ما کنا لنهتدي لولا ان هدينا الله "
ستايش خداي را که ما را بر اين مقام راهنمايي کرد و اگر هدايت و لطف الهي نبود ما به خود در اين مقام راه نمي يافتيم.
خداي از اينکه به من روسياه و حقير عنايت فرمودي و نظر لطف افکندي تا پاي در اين مکان مقدس بگذارم و يک رزمنده راه قرآن و اسلام باشم ، سپاسگزارم.
خدايا همانطور که مرا پاک آفريدي، مي خواهم که مرا از دنيا به آخرت پاک و خالص برگرداني. توبه مرا بپذيري و مرا عفو نمايي.
بارالها، ترا سپاس مي گويم که حقيقت عشق را به من آموختي و در دنياي مواج آن مرا غرق ساختي.
ترا سپاس مي گويم که تمام زنجيرهايي را که نفسم بر وجودم کشيده بود گسستي و تنها طوق بندگي خودت را بر گردنم آويختي. ترا سپاس مي گويم زيرا تنها تو شايسته سپاسي.
خدايا چه زيباست در مقابل تو به خاک افتادن و چه زيباتر به خون غلتيدن.
خدايا شاهد باش که تنها در راه تو قدم برداشتم و در مقابل تو به خون غلتيدم که تو جانم را خريدي اگر چه متاعم خيلي ناچيز بود ولي نيز چنين کردي و با کالا و متاعي
پر ارزش و گرانبها او را طلبيدي و سيد و سالار شهيدانش ناميدي.
" ان الله اشتري من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه"
ياران حسين در مقابل لشگريان يزيد صف آرايي کرده اند و لحظه انتخاب فرا رسيده است. بايد يا حسيني شهيد شد يا يزيدي مرد، چه آنانکه شهامت ندارند شهادت را انتخاب کنند مرگ آنان را انتخاب خواهد کرد.
اما تو اي معشوق من مرا منت نهادي که توانستم بهترين راه تکامل را انتخاب کنم. زيرا عشقت را در وجودم شعله ور ساختي و شهادت را نصيبم کردي که تنها راه نجات خود از آتش دوزخ و عذاب الهي را در چشيدن شهد شهادت مي دانم.
يا حسين، يا حسين، اي بزرگ آموزگار شهادت و اي سوخته شعله هاي سرکش عشق، به تو اقتدا کردم و تو شاهد باش که همچون يارانت به ياري تو برخاستم و نداي پر صلابت هل من ناصر ينصرني تو را لبيک گفتم. @shohadayemalayer
http://tv3.ir/program/108204 شب آرام - گفتگو با خانواده شهیدان امیری طائمه
ویژه برنامه شب یلدا 1398 @shohadayemalayer
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
بِسْمَ رَبِّ شٌهَدایِ وَالصِدِیْقینْ
#یادواره شهدای عملیات
🌷 #كربلای٤و۵ 🌷
و یادوخاطر سردارشهید
❣ #حاج_قاسم_سلیمانی❣
✨✨✨
مصادف با #شهادت بی بی دو عالم #حضرت_فاطمه_الزهرا(س)🏴
#ملایر
@Karbala_1365
ا این دل ماتم زده آواز چه سازم
بشکسته نیام بی لب دم ساز چه سازم
🍂
در کنج قفس میکشدم حسرت پرواز 🕊
با بال و پر سوخته پرواز چه سازم…!؟🍁🍂
#شهیدمفقودالاثرمهران_ذهابی🌹
#شهدای_ملایر
@shohadayemalayer
این دل ماتم زده آواز چه سازم
بشکسته نیام بی لب دم ساز چه سازم
🍂
در کنج قفس میکشدم حسرت پرواز 🕊
با بال و پر سوخته پرواز چه سازم…!؟🍁🍂
#شهیدمفقودالاثرمهران_ذهابی🌹
#شهدای_ملایر
@shohadayemalayer
شهدای ملایر
این دل ماتم زده آواز چه سازم بشکسته نیام بی لب دم ساز چه سازم 🍂 در کنج قفس میکشدم حسرت پرواز 🕊 با
سلام
طعم قصه اینبار یکم فرق داره و میخوام از #خانواده_شهدا بگم... از خانواده هایی که چشمشون به در سفید شد و عزیز کردشون برنگشت...💔🍂
یادشون بخیر...🌱
🌺مثلا پدرمادر #شهیدمهران_ذهابی🌹
…پدر اهل شعر بود و مادر اهل دلتنگی.. خوب البته مادر حق داشت دلتنگ باشه چون مادر بود...💞
شاید کمترکسی این شهیدبزرگوار رو بشناسه.
یک روز دیداری با پدرومادربزرگوارش داشتیم..مادر زیر لب برای پسرش شعری رو زمزمه میکرد و گاهی میگفت: "یعنی مهرانم کجاست؟ " سکوت کردیم ، ازبغض ، ازسوالی که هیچکدوممون جوابش رو نمیدونستیم جز اینکه باچشمای پر از اشک سرمون رو بندازیم پایین که
پدر شروع کرد با اون بیان زیبای قشنگش تعریف کردن.. که همرزم پسرم گفته:" در چنگوله که بودیم مهران زخمی شده بود و بردنش بیمارستان صحرایی که نزدیک اونجا بود. که بعداز چندلحظه دوتا هواپیمای عراقی اومدن و تمام بیمارستان رو بمباران کردند و رفتن.. صدای زمزمه مادر توی گوشم پیچید که میگفت:"یعنی مهرانم برمیگرده؟؟؟ " 💔🍂
شاید میشد کمی جواب مادر رو داد، که نه عزیز دل ، مهران تو با این وضعی که پدر گفت ، شاید دیگه برنگرده...
اما توان و جرات گفتن داشتیم..چون هیچکس از دل یک مادر مفقودالاثر خبر نداره که مادر مهران ازاین انتظار چندین ساله زمین گیرشده بود و قادر به راه رفتن و حتی کارهای شخصی خودش نبود و پدر همیشه بغض داشت...
خب مهران یه جوون رعنایی بود که یک روز مثل بقیه شهدا تصمیم میگیره بره جبهه و از وطنش دفاع کنه که وسط راه اونقدر باخدا انس میگیره که خدا عاشقش میشه و اونو سال ۶۳ میبره برای خودش…بقدری عاشق که بعداز سالها هنوز پیکرش برنگشته…
پدرو مادرش سال ۹۸ تو کنج همین شهر با فاصله ای کوتاه چشم روی همه ی این انتظارها بستند و رفتند... و دیدارشون شد دنیایی خارج ازاین دنیای سرد...
شاید مادر در کنار مهرانش دیگه دلتنگ نباشه و شاید پدر از این به بعد دیگه شعرهاشو کنار مهرانش بخونه اما اینجا یه خونه خالی ، پراز یادگاری هاشون مونده , کمدی پراز عکس و کتاب و خاطرات پسرشهیدشون که تا پدر زنده بود هیچکدوم ازاون عکسهارو بکسی نمیداد از بس مهرانش رو دوست داشت و لحظه لحظه با اون عکسها زندگی میکرد... دیگه حالا مادری نیست که برای مهران جوونش لالایی و شعرهای انتظار و کجایی عزیزم رو بخونه…💔🍂
❣️قصه #مهران ، قصه خیلی از شهدای دیگه ام هست...
قصه خیلی از پدر و مادرهایی که یک روز جوون رعناشون رفت و دیگه برنگشت...💔
🍂
کم کم این پدر و مادرها، این نعمتها، دارن میرن و دنیا با همه این تلخیها وسردی هاش داره بیشتر برامون تنگ میشه.
#تاهستندقدرشون_روبدونیم…❤️🍃
#شهدای_ملایر
@shohadayemalayer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید علیرضا شاملو دوم فروردین 1341 ، در روستای گرجایی از توابع شهرستان ملایر به دنیا آمد. پدرش محمدتقی، کارمند کارخانه ماشین سازی بود و مادرش حمیده نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان جهادگر در جبهه حضور یافت. با سمت تدارکات چی و نیروی واحد پشتیبانی در بوکان هنگام درگیری با گروه های ضد انقلاب به اسارت در آمد و هفتم بهمن 1359 ،در اثر شکنجه در زندان دولتو، شهید شد. مزارش در گلزار شهدای شهرستان اراک واقع است. @shohadayemalayer
هدایت شده از خاطرات صوتی دفاع مقدس
کتاب : عزیزکرده ..زندگینامه ی شهید حسن تاجوک 🌹
نویسنده : مرضیه نظرلو🌹
قسمت : شصت و ششم🌹
آدرس ما👇👇👇ت ل گ رام
@defaeemogadas
ایتا👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1487863813C4bb957d00e
هدایت شده از خاطرات صوتی دفاع مقدس
کتاب : عزیزکرده ..زندگینامه ی شهید حسن تاجوک 🌹
نویسنده : مرضیه نظرلو🌹
قسمت : شصت و هفتم🌹
آدرس ما👇👇👇ت ل گ رام
@defaeemogadas
ایتا👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1487863813C4bb957d00e
هدایت شده از خاطرات صوتی دفاع مقدس
کتاب : عزیزکرده ..زندگینامه ی شهید حسن تاجوک 🌹
نویسنده : مرضیه نظرلو🌹
قسمت : شصت و هشتم🌹
آدرس ما👇👇👇ت ل گ رام
@defaeemogadas
ایتا👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1487863813C4bb957d00e
هدایت شده از خاطرات صوتی دفاع مقدس
کتاب : عزیزکرده ..زندگینامه ی شهید حسن تاجوک 🌹
نویسنده : مرضیه نظرلو🌹
قسمت : شصت و هشتم🌹
آدرس ما👇👇👇ت ل گ رام
@defaeemogadas
ایتا👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1487863813C4bb957d00e
هدایت شده از خاطرات صوتی دفاع مقدس
کتاب : عزیزکرده ..زندگینامه ی شهید حسن تاجوک 🌹
نویسنده : مرضیه نظرلو🌹
قسمت : شصت و نهم🌹
آدرس ما👇👇👇ت ل گ رام
@defaeemogadas
ایتا👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1487863813C4bb957d00e
هدایت شده از خاطرات صوتی دفاع مقدس
کتاب : عزیزکرده ..زندگینامه ی شهید حسن تاجوک 🌹
نویسنده : مرضیه نظرلو🌹
قسمت : هفتاد🌹
آدرس ما👇👇👇ت ل گ رام
@defaeemogadas
ایتا👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1487863813C4bb957d00e
هدایت شده از خاطرات صوتی دفاع مقدس
کتاب : عزیزکرده ..زندگینامه ی شهید حسن تاجوک 🌹
نویسنده : مرضیه نظرلو🌹
قسمت : آخر🌹
آدرس ما👇👇👇ت ل گ رام
@defaeemogadas
ایتا👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1487863813C4bb957d00e