🌺یادواره شهدای گرانقدر روستای بیجن آباد🌺 باسخنرانی پدرگرانقدرشهید هسته ای مصطفی احمدی روشن بانوای کربلایی سجاد جدیدی ✅ زمان:پنجشنبه ۲۹دی ماه همزمان با نمازمغرب و عشاء میهمان سفره شهدا مکان: روستای بیجن آباد(عباسیه) مسجدامام حسین علیه السلام 💠پایگاه ظفر💠 💠حوزه مقاومت بسیج امام جعفرصادق(ع)💠

دانش اموز شهید حمید رضا دماوندی 🌹فرزند حسین 🌹 تولد ۱۳۴۶🌹شهادت ۱۳۶۰🌹 محل شهادت سرپل ذهاب 🌹 سن در زمان شهادت ۱۴ سال 🌹 شهیدی که برای دوستان و همرزمان خود خاطرات نابی را بجا گذاشته .او عارفی بود که ره صد ساله را یک شبه طی نمود و در جوار خدای خود قرار گرفت و روزی خور دربار الهی شد .شهیدی که با سن کم ولی کارهای بزرگش همه را متعجب می کرد .او هر بار پست نگهبانیش از نیمه شب به بعد بود تا صبح بیدار می ماند و بجای دیگران نگهبانی میداد و هر بار به او گفته می شد چرا ما را بیدار نکردی می گفت تا درب سنگر هم امدم برای بیدار کردنت اما وقتی که دیدم در خواب ناز هستی دلم نیامد بیدارت کنم .برگشتم سر پست و ادامه نگهبانی ........ نشانه این همه صفا و صمیمیت و شجاعت رادر وجود این شهید ۱۴ ساله می توانید در وصیت نامه یک صفحه ای او مشاهده کنید .. راستی انها کجا را سیر می کردند و ما کجا را ؟ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 دوست و همرزم شهید . محمد فتحی

مراسم تقدیر و تشکر از خیرین نیک اندیش خانواده محترم سردار شهید مرتضی فراهانی فروزی و مرحوم رضا فراهانی فروزی اهدا کننده یک دستگاه رگ یاب به بیمارستان مهر ملایر بخش اطفال به ارزش مالی ۴۰۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال در تاریخ ۱۴۰۱/۱۰/۲۷ برگزار گردید،شادی روح این دو بزرگوار صلوات و فاتحه قرائت فرمایید.🌺🪴🌺

بسمه تعالی 🌹 اخرین نامه پدر به فرزند شهیدش 😭😭😭 پدر در تاریخ 12 مهر ماه 1360 دست‌به‌قلم می‌شود تا جواب نامه فرزند دلبند خود را که در تاریخ نهم مهر ماه 1360 از جبهه برایش نوشته بود بنویسد آما فرزند عزیزش قبل از انکه نامه بدستش برسد آسمانی شده بود .😭😭😭 به‌اتفاق تعدادی از پیشکسوتان و راویان دفاع مقدس حضور خانواده محترم یکی از شهدای دانش‌آموز به نام شهید حمیدرضا دماوندی رسیدیم تا ضمن عرض سلام و ارادت برای خود توشه‌ای برداریم . با توجه به اینکه اکثر شهدای عزیز ما گمنام هستند سرکشی از خانواده‌های معظم شهدا  باید یادآور خاطرات ایثار و فداکاری مردانی باشد که به‌سوی اوج عزت و مردانگی پر گشودند و شمع راه ما شدند. وقتی بنده به‌عنوان کسی که این شهید عزیز(حمیدرضا دماوندی ) را کامل از نزدیک می‌شناختم گوشه‌ای از خاطرات آن عزیز ازجمله چالاکی و شجاعت و فداکاری او را بیان کردم . درد دل پدر این شهید باز شد و با اشاره به این‌که من خودم چون سن حمید کمتر از 15 سال بود رفتم بسیج  و کتباً نوشتم که رضایت دارم که حمید به جبهه حق علیه باطل اعزام شود.او می‌فرمود چون من مدت زیادی در کردستان و جبهه غرب حضور داشتم از وقتی‌که فرزندم به جبهه اعزام شد منتظر خبر مجروحیت یا شهادت او بودم . روزی که خبر شهادت او را در محل کار به من دادند بدون آن‌که ناراحت شوم گفتم انالله وانا الیه راجعون و مشغول انجام امورات اداری شدم بعدازپایان کارآمدم منزل و بِه مادر حمید گفتم که خدا امانتی که به ماداده بود از ما گرفت.من منتظر ناراحتی خانم بودم  ولی دیدم که او هم  بدون هیچ گونه ناراحتی با گفتن  جمله خدایا شکر که فرزندم در راه خدا به شهادت رسید.و عاقبت بخیر شد. من  هم وقتی‌که دیدم او هم به کمک خداوند متعال دارای روحیه بالا است با هماهنگی برادران سپاه رفتیم سردخانه و او را دیدم که از ناحیه سر و دست مورد اصابت ترکش قرارگرفته و به شهادت رسیده .😭😭😭 روز تشیع جنازه آقا حمید مصادف شد با روز عید قربان  همسرم به حاج‌آقا میرشاهولد گفت بعد از نماز آقا حمید دعا کن که خداوند این قربانی را از ما قبول کند خود من هم بالباس سفید در مراسم  تشیع شرکت کردم و در آن مراسم سخنرانی نمودم و گفتم کسی به من تسلیت نگوید این کار تبریک دارد.اعلام کردم که من خودم باید بدن فرزندم را غسل دهم و کفن کنم و این کار را انجام دادم و اشاره‌ای به وصیت‌نامه و نامه‌های که از منطقه برایش فرستاده بود نمود که یک‌باره چشمم به نامه‌ای افتاد که تاریخ آن دو روز قبل از شهادت آقا حمید بود افتاد جریان را پرسیدم که پدرش با بغض در گلو فرمود این آخرین نامه‌ای بود که برای حمید نوشتم و هرگز به دست او نرسید .به همین خاطر تصمیم گرفتم عنوان مطلب را این جمله تکان‌دهنده پدر شهید عزیز قرار دهم. و اما ماجرای نامه😭.پدر در تاریخ 12 مهر ماه 1360  دست‌به‌قلم  می‌شود تا جواب نامه فرزند دلبند خود را  که در تاریخ نهم مهر ماه 1360 از جبهه برایش نوشته بود بنویسد. او که انسان بزرگواری بنام آقای دماوندی و خود از نیروهای ارزشی و رزمندگان دفاع مقدس است در نامه برای فرزندش ضمن آرزوی پیروزی برای رزمندگان اسلام از فرزند خود می‌خواهد که محکم بایستد و در مقابل ارتش  حزب بعث تادندان‌مسلح قدمی عقب‌نشینی نکنند چون ما در حال دفاع هستیم.و از خداوند متعال کمک بگیرند.و با گذاشتن مبلغ 500 تومان پول نقدنامه را برای فرزندش پست می‌کند ولی قبل از رسیدن نامه به دست حمید او در تاریخ 14 /7 60 به‌اتفاق برادر نصرت‌الله میرزایی به شهادت رسیدند .وقتی نامه آقا حمید به منطقه عملیاتی رسید با نوشتن این جمله که نامبرده آسمانی شده به آدرس مقصد برگشت داده شد.یاد همه شهدای منطقه سرپل ذهاب مخصوصآ شهیدان دماوندی و میرزایی گرامی باد🌹🌹🌹🌹🌹 محمد فتحی دوست و همرزم شهید

دانش اموز شهید حمید رضا دماوندی 🌹فرزند حسین 🌹 تولد ۱۳۴۶🌹شهادت ۱۳۶۰🌹 محل شهادت سرپل ذهاب 🌹 سن در زمان شهادت ۱۴ سال 🌹

رفیق شهیدم!!! در هفتمین سالگرد ازدواجت جایت خالیست💔 ولادت : ۱۳۶۹/۸/۲۸ ازدواج : ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ شهادت : ۱۴۰۱/۸/۴ #شهید_مدافع_امنیت #سرگرد_علی_نظری

حضور در واحد مرکزی خبر صدا و سیما جهت ضبط برنامه معرفی کتاب "من رضا هستم"، "شهید الکرخ" و "حاج جلال" @shohadayemalayer

حضور در واحد مرکزی خبر صدا و سیما جهت ضبط برنامه معرفی کتاب "من رضا هستم" @shohadayemalayer

ترجمه اسپانیولی کتاب " من رضا هستم" @shohadayemalayer

مصاحبه با شهید غلامرضا #حمزه لوئی توسط شهید #رضیئی

A T: با سلام دورود به ارواح شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای حرم و امنیت یادی کنیم از سردار شهید عزیز هانی تکلوشهید هانی سال ۶۱ از طرف بسیج اعزام می شود و به منطقه عملیاتی رمضان میروند در این عملیات شرکت میکند در حین عملیات مجروح میشود واز منطقه عملیاتی به بیمارستان اصفهان اعزام می‌شود ودر رابطه با مجروح شدنش حتی به خانواده اطلاع نمی دهد بعد از مدتی که در بیمارستان تحت مداوا و عمل جراحی چون از ناحیه صورت و فک مجروح شده بود ولثه بالا شهید را ترکش برده و دندانهای بالا مصنوعی بودن و ایشان جانباز بود بعد از اینکه از بیمارستان مرخص شدامد انموقع خانواده اش متوجه. شدند که مجروح شده بعد درمان در به ل۳۲ رفتیم آقای اکبر امیرپور به شهید تکلو گفت که من شما کجا دیدم عملیات رمضان نبودید که شهید هانی گفت چرا آقای امیر پور گفتند زمانی که مجروح شده بودی و افتاده بودی زمین من بودم که شما عقب اوردمت والی همانجا مانده بودی و شهید کلی از ایشان تشکر کرد و تا زمانی هم که شهید شد در واحد اطلاعات کنار هم بودند. نثار روحش صلوات

A T: A T: با سلام شهید هانی ومن سال ۶۱ جهت خدمت سربازی دفتر چه آماده به خدمت گرفته بودیم آن زمان اگر یادتان باشد منطقه ما را مهر ماه اعزام میکردم جهت خدمت نظام وظیفه ما برای اعزام رفتیم سالن پوریای ولی سه روز رفتیم برای اعزام که بعد از سه روز گفتن آنهایی که اعزام نشدن بروند دو ماه دیگر بیایند که اعزام شوند بعد ازان ما رفتیم سپاه برای گزینش انموقع سپاه برای ل۳۲ نیرو می‌گرفت به ما گفتن بروید تو گردان رزمی کوهستانی انصار گزینش بشید و ما رفتیم برای گزینش مراحل گز ینش را طی این دو ماه انجام دادیم ما از روستای بیغش سه نفر بودیم حاجی حیدر با ما بوددر تاریخ ۲۰ ۹ ۶۱ جهت آموزش به پادگان قدس همدان اعزام شدیم سال ۶۱ هوای آذرماه همدان پادگان پراز برف بود دم در پادگان از ماشین ماراپیاده کردند و برادران مسول حسابی از مان پذیرای نمودند لازم ذکر شود ما از کل استان حدود چهار صد. نفر بودیم که بنظرم صدو بیست نفر ماندچون هم آموزش خیلی سخت بود هم هوا استان بسیار سرد که موقع مگفتن ۳۷ درجه زیر صفر آمده بود نه مثل الان که با چند درجه همه جا را تعطیل می کنندتوی همین سرمای ۳۷ درجه دو ر آسایشگاه رو مواد منفجره کار گذاشته بودند.زمانی که منفجر شد.تمام شیشه آسایشگاه هم ریخت در آن سرمای شدید آموزش هم می دادند به. از آموزش من شهید.رفتم اطلاعات ل ۳۲ و حاجی حیدر رفت تخریب بقیه خاطره بماند روز چهار شنبه منزل برادر شهید نثار روح سردار شهید هانی .سردار شهید محمد تکلو صلوات

باسلام و تحیت به اطلاع شما عزیزان می رسانیم مراسم گرامیداشت شهدا کربلای ۵ و ایام شهادت شهید عزیز #هانی_تکلو برگزار می گردد .❤️(چهارشنبه۵بهمن ساعت۱۵خ سعدی کوچه شهید جمشید بیات ) لذا از همه رزمندگان دفاع مقدس که خاطراتی از این عملیات دارند و همچنین جوانان و نوجوانان عزیزی که دل به این وادی داده و با تصاویر و وصایای این عزیزان زندگی می کنند درخواست می کنیم با تولید 📌 دلنوشته 📌 پوستر 📌 کلیپ 📌مستند 📌نقاشی _ درباره شهدای عملیات کربلای پنج ملایر _ به نشر هرچه بیشتر معارف شهدا کمک کنند به برترین آثار تولید شده هدایایی توسط #موسسه‌عاشورائیان‌ملایر تقدیم می‌شود آی دی جهت ارسال آثار:👇🏻 @shahid_tajook151 مهلت ارسال آثار تا میلاد امیرالمومنین علی علیه السلام

⭕️مدیر ادبیات و تاریخ اداره کل حفظ آثار دفاع مقدس همدان: 🔸کتاب «من رضا هستم» به عنوان اثر ملی معرفی شد. 🔸کتاب «من رضا هستم» به قلم «مهدی مسیبی» در وصف زندگینامه دانشجوی شهید «داریوش (رضا) ساکی» است. 🔹«برخوردار» از انتخاب کتاب «من رضا هستم» به عنوان اثر ملی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس کشور خبر داد. وی با بیان اینکه این اثر از بین هزار و ۷۰۶ اثر، به عنوان اثر ملی انتخاب شده است، گفت: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس هر ساله تعدادی کتاب را با این عنوان انتخاب می‌کند که امسال تعداد ۱۶ اثر در سطح کشور به عنوان اثر ملی انتخاب شده است. برخوردار با اشاره به اینکه این کتاب اثر برگزیده همایش بین‌المللی «نهضت ترجمه» نیز است، تصریح کرد: عواملی همچون نوع قلم، نوع روایت، خاطرات، مستندات دقیق و نوع نگاه نویسنده در انتخاب یک اثر ملی دخیل هستند. ادامه خبر👇 https://defapress.ir/568948

از دیگر سؤالات در وصیت‌نامه این است « چه کسی می‌داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟!چه کسی می‌داند جنگ یعنی چه؛ یعنی آتش؛ یعنی گریز به هر جا؛ به هر جا که اینجا نباشد،یعنی اضطراب که کودکم کجاست؟ جوانم چه می‌کند؟ دخترم چه شد؟ به راستی ما کجای این سؤال‌ها و جواب‌ها قرار گرفته ایم؟! کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس‌های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود، از قصه ی دختران معصوم سوسنگرد با خبر است؟! چه کسی معنی این جمله را درک می‌کند: نبرد تن و تانک یعنی چه ؟!

وقتی بند بند وصیت نامه این شهید ارجمند را می‌خوانیم، گویی الان با قشر دانشجو صحبت می‌کند و کرسی آزاد اندیشی راه انداخته است و آنان را به نوع دوستی و حب وطن دعوت می‌کند، تا دیگر هیچ گاه در مقابله با تفکر داعشی کوتاه نیایند؛ آری او بیش از سه دهه قبل گفته است «آی پسرک دانشجو، به تو چه مربوط است که خانواده‌ای در همسایگی تو داغدار شده است!؟ جوانی به خاک افتاده است؟آی دخترک دانشجو، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد را به اشک نشانده‌اند!؟ و آنان را زنده به گور کردند؟» [«صفایی ندارد ارسطو شدن/خوشا پر کشیدن، پرستوشدن».] این همان بیت شعری است که شهید احدی با آن به ما پیام می دهد

حجت الاسلام والمسلمین درودی : در مورد گزیده هایی از سئوالات شهید احدی از نسل آینده توسط «برگزیده رتبه اول کنکور سراسری شهید والا مقام احمد رضا احدی» پرداخت و گفت: دانشجو و دانش آموز عصر ما، اگر می‌خواهد به سروری برسد باید سبک زندگی خود را با امثال شهید احدی تطبیق دهد و از این رهگذر است که می توان نسلی مؤمن و معتقد به مبانی دینی را تربیت کرد. شهید احدی با طرح سؤال‌های متعدد در وصیت نامه خود در واقع سؤالات کنکور شهادت طلبی را طرح کرده و اگر کسی به جواب های این سئوالات برسد، به دانشگاه شهید و شاهد راه یافته است .شهید احدی در وصیت نامه خود به جوانان دانشجوی عصر کنونی این مرز و بو م یک معادله چند وجهی می‌دهد و می‌گوید «چه کسی می‌تواند این معادله را حل کند؟» سپس با طرح سی سؤال، جوان در حال آسایش امروز را به چالش کشیده است و می‌گوید «کدام مسأله را حل می‌کنی؟ برای کدام امتحان درس می‌خوانی؟ و به چه امید نفس می‌کشی!؟ هواپیمایی با یک و نیم برابر سرعت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین، ماشین لندکروزی که با سرعت در جاده مهران دهلران حرکت می نماید، مورد اصابت موشک قرار دهد، اگر از مقاومت هوا صرف نظر شود، معلوم کنید، کدام تن می سوزد!؟»

🌷بسم الرب الشهداء 🌷 امروز هفتم بهمن ماه ، سالگرد عروج خونین کبوتری خونین بال از خیل شهدای حسین آباد ناظم : سرباز شهید ؛ مجید«وحید»رضایی است که در سال ۱۳۶۶ در عملیات بیت المقدس«۲» منطقهٔ عملیاتی ماووت به شهادت رسید و برادر شهیدش نیز ؛ معلم و جانباز شهید حبیب الله رضایی، در سال ۱۳۷۷ بر اثر عوارض ناشی از مجروحیت در دفاع مقدس,آسمانی شد . «شادی ارواح طیبهٔ شهداء الفاتحه مع الصلوات »

یادواره شهدای والامقام روستای تله جرد . ۱۴۰۱/۱۱/۶ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹

مدیر ادبیات و تاریخ دفاع مقدس حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان همدان خبر داد: کتاب «من رضا هستم» جزء ۱۶ اثر برگزیده در کشور توسط بنیاد حفظ آثار کشور انتخاب شد . محمد برخوردار: این کتاب مستند روایی از زندگی بسکتبالیست، دانشجوی پزشکی و غواص شهید «رضا ساکی» است که دکتر مهدی مسیبی در ۳۲۸ صفحه این کتاب را گردآوری کرده است. وی با بیان اینکه شهید ساکی یکی از سه دانشجوی نخبه پزشکی دانشگاه شهید بهشتی است که در عملیات کربلای ۴ به شهادت می‌رسد، افزود: در نهضت ملی ترجمه یکی از سه کتاب برگزیده، کتاب «من رضا هستم» بود که هر ساله بنیاد حفظ آثار کشور آثار تولیدی در حوزه دفاع مقدس را بررسی می‌کند و آثار برتر را معرفی می‌کند که امسال این کتاب جزء ۱۶ اثر برتر کشور به عنوان اثر ملی توسط کارشناسان بنیاد حفظ آثار کشور از مجموع یک هزار و ۷۰۶ عنوان کتاب تولید شده در سال ۱۴۰۰ این کتاب را انتخاب کردند. مدیر ادبیات و تاریخ دفاع مقدس حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان همدان گفت: کتاب «من رضا هستم» به زبان اسپانیایی ترجمه شده و به زبان انگلیسی، اردو و عربی در حال ترجمه است. مدیر ادبیات و تاریخ دفاع مقدس حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان همدان ابراز کرد: این کتاب از فصول مختلفی تشکیل شده است؛ این کتاب فصل کودکی، مدرسه، فعالیت‌های انقلابی، ورزشی و دانشگاه این شهید را به تصویر می‌کشد و با توجه به استقبالی که از کتاب شد به چاپ پنجم رسیده است. @malayerestan

کتابی که به عنوان اثر ملی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس کشور انتخاب شد «من رضا هستم» قصه ایمان دانشجوی پزشکی چشم و چراغ فامیل و دانشجوی پزشکی بود، اما قدرت ایمان به او جایگاه بالاتری بخشید و نه تنها به قافله شهدا پیوست که نام خود را هم تغییر داد. به گزارش خبرگزاری شبستان از همدان، دفاع مقدس منظومه عاشقانه جوان های رسته از بند دنیا بود؛ نونهالانی که سبکبال پر کشیدند تا به آسمان بپیوندند. جوان هایی چون "داریوش ساکی" که حضور در جبهه آن قدر بر او تأثیر گذاشت که نام خود را به رضا تغییر داد؛ پسری که چشم چراغ خانواده و تکیه گاه پنج خواهرش بود و می خواست پزشک شود، اما دفاع از وطن را به آرزوهایش ترجیح داد. کتاب «من رضا هستم» به قلم مهدی مسیبی، مستند روایی زندگی بسکتبالیست، دانشجوی پزشکی و غواص شهید داریوش(رضا) ساکی است که به عنوان "اثر ملی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس کشور" انتخاب شده است. شهید داریوش ساکی یکم مهر ۱۳۴۶ در شهر ملایر متولد شد و تنها پسر خانواده بود. سال 1364 توانست با رتبه درخشان، قبولی در کنکور پزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهران را به خود اختصاص دهد، اما ایمان و عشق به وطن، او را به جبهه کشاند تا اینکه  دی ۱۳۶۵ در منطقه اروندرود به شهادت رسید. در خاطرات سلیمان محمودی، یکی از دوستان شهید داریوش ساکی آمده است: «خواست به او رضا بگویم. دانستم او به حقیقتی والا رسیده که این راه را انتخاب کرده است. چون کسی که رشته پزشکی قبول شده و تنها پسر خانواده با پنج خواهر باشد؛ امید یک خانواده و یک فامیل است که امیدوارند تا او در آینده کسی شود. با خودم فکر می کردم رضا چطور همه اینها را رها کرده و به جبهه آمده است؟ به نظرم او با چشمان باز راهش را انتخاب کرده و آمده بود.» در بخشی از کتاب "من رضا هستم" آمده است: «آذر ماه از راه رسید و هوای سرد، ورود به آب و غواصی را سخت تر می کرد. هر روز آموزش را با نام یکی از اهل بیت(ع) شروع می کردند و با وضو لباس غواصی می پوشیدند و و وارد آب می شدند. لباس های غواصی بعد از استفاده در سرمای هوا خشک نمی شد و آن قدر یخ می کرد که در نوبت بعدی آنها را به سختی می توانستند بپوشند و حتما باید در سرمای گزنده خوزستان با آب سرد بدنهایشان را خیس می کردند و لباس های یخ کرده غواصی را می پوشیدند و بعد از ساعت ها تمرین و فعالیت وقتی از آب بیرون می آمدند و شدیدا گرسنه بودند؛ کشمش و عسل اولین خوراکی شان بود. رضا در میان این سختی ها با اخلاقی فوق العاده خوش و مهربان، جدیت و قاطعیت خود را داشت و برنامه آموزشی را طبق نظر فرماندهی انجام می داد و با شنا به جلو و عقب ستون در آب بر انجام درست آموزش ها نظارت می کرد.» http://shabestan.ir/detail/News/1248725 @shohadayemalayer

📖 من رضا هستم مستندی روایی از زندگی بسکتبالیست، دانشجوی پزشکی و غواص شهید داریوش(رضا) ساکی ✍️ دکتر مهدی مسیبی 📚 انتشارات صریر 🌐خرید اینترنتی https://sarirpub.ir/product/من-رضا-هستم @entesharat_sarir

اولین باری که #علی‌آقا را دیدم در یکی از رزمایش‌ها بود.. کلاس آشنایی با تاکتیک‌های رزمی داشتیم.. ایشان مربی بود و از طرف حوزه آمده بود.. - فردی #آرام و ساکت که بیشتر گوش می‌کرد تا اینکه بخواهد حرفی بزند.. به از آن کلاس‌های مختلفی برگزار میکرد..سلاح شناسی..رزمی.. مکان برگزاری کلاسها و رزمایشها بستگی به زمانش داشت ولی بیشتر در حوزه انجام میشد.. اوایل کلاس فردی جدی جلوه میکرد.. ولی در طول کلاس با بچه‌ها شوخی میکرد و جو را به صمیمت و گرمی دلها تبدیل میکرد.. - رفتارها و برخوردهایش همانند خودش بی‌نظیر بود.. #شهیدمدافع‌امنیت‌‌مهندس‌علی‌نظری #روحش‌شادویادش‌گرامی🌹 #راوی‌‌دوست‌شهید #ادامه‌دارد... 🚫 برای‌این‌پست #کپی‌بدون‌لینک‌‌کانال‌جایزنیست @Shahadat1398🕊

یک روز از روزای سرد زمستون بود که برای ثبت سوابق پرونده‌ام رفتم حوزه پیش علی‌آقا.. تقریبا موقع نماز بود.. هوا هم ان‌روز سوز عحیبی داشت که گویی استخوانم نیز یخ کرده‌است.. - گفتم: علی‌آقا کار من عجله‌ایه اگه میشه این پرونده رو برامن ثبت کن برم خدا خیرت بده.. نگاهی به من انداخت، خنده‌ای شیرین کرد و گفت: + فعلا که خدا دعوتمون کرده بریم دیدارش..بزار بعد نماز.. برای گرفتن وضو باید میرفتیم داخل حیاط.. بیرون هم که بشدت سرد بود.. گفتم: علی‌آقا هوا خیلی سرده.. یخ میزنیم. با اطمینان و آرامش عجیبی گفت: + نترس بیا خدا گرممون می‌کنه..... وقتی وضو گرفتیم احساس هیچ سرمایی نکردم.. به چهره علی‌آقا نگاه کردم که همانطور آرام بود و لبخندی ریزی که روی لب‌هایش نشسته بود.. - دانستم هرکس دل بخدا بدهد خدا هوایش را همه جوره خواهد داشت.. دانستم مردان حق در سرما و گرما فقط یک چیز برای آنها مهم است و آن تنها عبد بودن و عشق به خداوندیست.. و #علی‌آقا به جد یک بنده و #عبدواقعی خدا بود.. - حقیقتا علی‌آقا الگوی نمونه‌ای در #نمازاول‌وقت بود.. #شهیدمدافع‌امنیت‌‌مهندس‌علی‌نظری #روحش‌شادویادش‌گرامی🌹 #راوی‌‌دوست‌شهید #ادامه‌دارد... 🚫 برای‌این‌پست #کپی‌بدون‌لینک‌‌کانال‌جایزنیست @Shahadat1398🕊

#گرامی داشت ششمین یادواره شهدای روستای بابلقانی سخنران: حجت الاسلام و المسلمین شمس مداح: کربلایی جمشید زهره وند زمان: پنج شنبه ۱۳ بهمن، ساعت۱۴:۰۰ مکان: مسجد امام حسین علیه السلام روستای بابلقانی حوزه مقاومت امام جعفرصادق علیه السلام حوزه مقاومت ریحانه الزهرا(س)

سلام علیکم، یک خاطره کوچک و جالب از سردار رشید اسلام محمدحیدری از (روستای آورزمان) خطرات زیادی همانند بقیه شهدای عزیز می توان گفت اما یک مورد که آن را عنوان می نمایم این بود، آنهم زمان خاکسپاری این شهید عزیز بود، زمانی که مادرش آمد بالای سرش و صورتش را باز نمودند خدا می داند عین حقیقت را می نویسم، پیشانی این نورالهی عرق های ریز کرده بود و اینگار داشت می خندید لازم به ذکر است که با توجه به اینکه جسد پاک و معصومش مدت زیادی هم در گرمای سوزان جنوب مانده بود. این شهید والا مقام باتوجه به بالا بودن سطح سوادش، روزها سرکوره آجرپزی کار می کرد و در زمان استراحت داخل مسجد به رازو نیاز با خدا مشغول بود اینها (شهدا) همان امامزاده‌هایی هستند که اگر هر حاجت و مشکلاتی که داشته باشیم با نیت خیر و توسل به امامان معصوم حتماً برآورده می شود و نتیجه می گیریم. این شهید از شهدای گمنامی است که شناخته نشده و جزء شهدای شاخص معرفی نشده و... دهانمان را خوشبو کنیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد(ص)