✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا قرآن تربیت خانوادگی و وراثت را در شکل گیری اخلاقیات انسان ها موثر می داند؟ (بخش اول)
🔹اوّلين مدرسه براى تعليم و تربيت #كودك محيط #خانواده است، و بسيارى از زمينه هاى اخلاقى در آنجا رشد و نمّو مى كند؛ محيط سالم يا ناسالم خانواده تأثير بسيار عميقى در پرورش فضائل اخلاقى، يا رشد رذائل دارد، و در واقع بايد سنگ زيربناى اخلاق انسان در آنجا نهاده شود.
اهمّيّت اين موضوع، زمانى آشكار مى شود كه توجّه داشته باشيم اوّلاً #كودك، بسيار اثر پذير است، و ثانياً آثارى كه در آن سنّ و سال در روح او نفوذ مى كند، ماندنى و پا برجا است! اين حديث را غالباً شنيده ايم كه امام على (ع) فرمود: «اَلْعِلْمُ (فى) الصّـِغَرِ كَالنَّقْشِ فى الْحَجَرِ؛ [۱] تعليم در كودكى همانند نقشى است كه روى سنگ كنده مى شود [كه ساليان دراز باقى و برقرار مى ماند]».
🔹 #كودك بسيارى از سجاياى اخلاقى را از پدر و مادر و برادران بزرگ و خواهران خويش مى گيرد؛ شجاعت، سخاوت، صداقت و امانت، و مانند آنها، امورى هستند كه به راحتى كودكان از بزرگترهاى خانواده كسب مى كنند؛ و رذائلى مانند دروغ و خيانت و بى عفّتى و ناپاكى و مانند آن را نيز از آنها كسب مى نمايند. افزون بر اين، صفات اخلاقى پدر و مادر از طريق ديگرى نيز كم و بيش به فرزندان منتقل مى شود، و آن از طريق عامل وراثت و ژنها است. ژنها تنها حامل صفات جسمانى نيستند، بلكه صفات اخلاقى و روحانى نيز از اين طريق به فرزندان منتقل مى شود، هرچند بعداً قابل تغيير و دگرگونى است، و جنبه جبرى ندارد تا مسؤوليّت را از فرزندان بطور كلّى سلب كند.
🔹به تعبير ديگر، پدر و مادر از دو راه در وضع اخلاقى فرزند اثر مى گذارند: از طريق #تكوين و #تشريع، منظور از تكوين در اينجا صفاتى است كه در درون نطفه ثبت است و از طريق ناآگاه منتقل به فرزند مى شود، و منظور از تشريع، تعليم و تربيتى است كه آگاهانه انجام مى گيرد، و منشأ پرورش صفات خوب و بد مى شود. درست است كه هيچ كدام از اين دو جبرى نيست، ولى بدون شك زمينه ساز صفات و روحيّات انسانها است، و بسيار با چشم خود ديده ايم كه فرزندان افراد پاك و صالح و شجاع و مهربان، افرادى مانند خودشان بوده اند و بعكس، آلوده زادگان را در موارد زيادى آلوده ديده ايم. بى شك اين مسأله در هر دو طرف استثنائاتى دارد كه نشان مى دهد تأثير اين دو عامل (وراثت و تربيت) تأثير جبرى غير قابل تغيير نيست. با اين اشاره به قرآن مجيد مراجعه می کنیم و مواردى را كه قرآن به آن اشاره كرده است، مورد بررسى قرار مى دهيم.
🔹در سوره نوح آيه ۲۷، سخن از قوم نوح است، كه وقتى تقاضاى نابودى آنها را به عذاب الهى مى كند، تقاضاى خود را با اين دليل مقرون مى سازد، كه اگر آنها باقى بمانند ساير بندگان تو را گمراه مى كنند و جز نسلى فاجر و كافر از آنها متولّد نمى شود؛ «اِنَّكَ اِن تَذَرْهُمْ يُضِلّوُا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا اِلاّ فاجِراً كَفّاراً». اين سخن ضمن اين كه نشان مى دهد افراد فاسد و مفسد كه داراى نسل تبهكار هستند، از نظر سازمان خلقت، حقّ حيات ندارند و بايد به عذاب الهى گرفتار شوند و از ميان بروند، اشاره به اين حقيقت است كه محيط جامعه، تربيت خانوادگى، و حتّى عامل وراثت مى تواند در اخلاق و عقيده مؤثّر باشد. قابل توجّه اين كه نوح پيامبر (ع) بطور قاطع مى گويد: تمام فرزندان آنها فاسد و كافر خواهند بود، چرا كه موج فساد در جامعه آنها به قدرى قوى بود كه نجات از آن، كار آسانى نبود؛ نه اين كه اين عوامل صددرصد جنبه جبرى داشته باشد و انسان را بى اختيار به سوى خود بكشاند.
🔹بعضى گفته اند آگاهى نوح نبی (ع) بر اين نكته به خاطر وحى الهى بوده، كه به نوح فرمود: «اَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ اِلاّ مَنْ قَدْ آمَنَ؛ [هود، ۳۶] جز آنها كه [تاكنون] ايمان آورده اند، ديگر هيچ كس از قوم تو ايمان نخواهد آورد!». ولى روشن است اين آيه، شامل نسل آينده آنها نمى شود، بنابراين بعيد نيست كه نسبت به نسل آينده بر اساس امور سه گانه (محيط، تربيت خانوادگى و عامل وراثت) قضاوت كرده باشد. در بعضى از روايات، آمده كه فاسدان قوم نوح هنگامى كه فرزند آنها به حدّ تميز مى رسيد، او را نزد نوح پيامبر (ع) مى بردند، و به كودك مى گفتند اين پيرمرد را مى بينى، اين مرد دروغگويى است، از او بپرهيز، پدرم مرا اين چنين سفارش كرده (و تو نيز بايد فرزندت را به همين امر سفارش كنى)! و به اين ترتيب نسلهاى فاسد، يكى پس از ديگرى مى آمدند و مى رفتند. [۲] #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] بحار الأنوار، مجلسى، دار إحياء التراث العربی، چ دوم، ج ۱، ص ۲۲۴، باب ۷ آداب طلب العلم و أحكامه...
[۲] مفاتيح الغيب، فخرالدين رازى، دار احياء التراث العربى، چ سوم، ج ۳۰، ص۶۵۹، [سورة نوح، آية ۲۷]
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تربیت #وراثت #اخلاق
منبع/تبیین
@shohadayevarjovi