eitaa logo
میعادگاه شهدا | روشنگری
352 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
17.5هزار ویدیو
907 فایل
🕯میعادگاه شهدای وَرجُوی 📌شهید پرور ترین روستای ایران آذربایجان شرقی ؛ ۶ کیلومتری جنوب شهرستان مراغه پایگاه شهید رجائی صاحب امتیاز: 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْائوی Www.varjovi.ir @varjovi ۰۹۳۵۴۳۲۱۲۹۴ | ارتباط با مدیر مسئول
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خدا و نظم جهان (بخش دوم) 🔸برهان نظم چیست و چگونه از طریق آن بر وجود خدا استدلال می‌شود؟ 💠تعریف نظم 🔹برای روشن تر شدن موضوع ابتدا باید تعریف را بررسی و سپس دلالتش بر وجود خدا را کاوید. آیت الله سبحانى در تعریف نظم آورده اند: «نظم عبارت است از نوعى پیوند و همکارى بین اجزاى یک مجموعه، در راستاى تحقق هدفى معین، به گونه اى که هر جزئى از اجزاء، مکمل دیگرى بوده و فقدان هر جزء موجب می شود که مجموعه اثر مطلوب و هدف مورد نظر را فاقد باشد». [جعفر سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ص ۷۳] ایشان همچنین آورده است: «واقعیت در یک پدیده طبیعى، جز این نیست که اجزاى مختلفى از نظر کیفیت و کمیت دور هم گرد آیند، تا در پرتو همکارى اجزاى آن، هدف مشخص تحقق یابد». [همان] واکاوى مفهوم نظم و تعاریف آن نشان می دهد که در گرو چند رکن اساسى است: ۱) وجود اشیاء یا اجزاى مختلف با کمیت و کیفیت مناسب؛ ۲) چینش، آرایش و ترتیب ویژه بین آنها؛ ۳) وجود عامل ربط دهنده و برقرار کننده پیوند خاص بین آنها؛ ۴) وجود هدفى معین؛ ۵) تأثیر نسبى هر یک از اجزاء در تحقق هدف و وابستگى تحقق هدف به اجتماع آنها. 💠تقریر برهان 🔹بر اساس آنچه گذشت و دو رکن اساسی است. در این نگرش، یک واحد نظام‌مند و هدفدار است. استاد مطهرى در این باره آورده است: « ...نوعى هماهنگى در هدف در میان اجزاى جهان مشاهده می شود؛ مثلاً در قسمتى از جهان که ما زندگى می کنیم، اوضاع و احوال نشان می دهد که زمین، گازهاى مجاور آن، آب هاى آن، گیاه ها، حیوانات، ماه که به دور زمین می گردد، خورشید که زمین به دور آن می گردد، با یکدیگر نوعى هماهنگى و انطباق دارند و مجموعاً هدف یا هدف هایى مشخص را تأمین می کنند». [طباطبایى، محمد حسین (علامه) و مطهرى، مرتضى، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج ۵، ص ۹۲، پاورقى] 🔹مقدمه دیگر برهان نظم این است که هر مجموعه منظمى، معلول علتى آگاه، حکیم و دلیل بر وجود ناظمى با شعور، مدبر و هدف‌دار است؛ به عبارت دیگر گزینش اشیاء یا اجزاى مختلف، با کمیت و کیفیت مناسب، ایجاد ترتیب و آرایش و پیوند مناسب بین آنها در راستاى تأمین هدفى معین، عین تدبیر است و استناد آن به غیرفاعل هوشمند چیزى جز تصادف گروى و یا تناقض گویى نیست. نتیجه آنکه با و هدف‌دار امرى قطعى و انکارناپذیر است. آیت الله سبحانى در تلازم منطقى نظم و شعور می نویسد: «عقل و خرد به روشنى درک می کند که یک نوع رابطه منطقى میان نظم و دخالت عقل و یا هماهنگى و آگاهى و نیز هدفدارى و شعور وجود دارد، و هرگز معقول نیست که بخش نخست از هر یک از این سه معادله بدون دومى پدید آید». [جعفر سبحانى، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ص ۷۵و۷۶] 🔹ایشان راز چنین تلازمى را وجود فرایند محاسبه و اندازه گیرى کمى و کیفى در جهت ایجاد تناسب و هماهنگى بین پدیده ها دانسته که بدون آن نظم از اساس منتفى است. محاسبه و اندازه گیرى نیز به هیچ روى از عنصر ناآگاه ساخته نیست. «به دیگر سخن، و خرد، در هر پدیده منظمى سه عنصر را لمس می کند: ۱) برنامه ریزى. ۲) سازماندهى. ۳) هدف‌دارى. از طرف دیگر عینیت بخشیدن به هر یک از این سه عنصر، به محاسبه و اندازه گیرى و انتخاب اجزاى پدیده ها از نظر کمیت و کیفیت و بینش صحیح و هماهنگ نیاز دارد، به گونه اى که اگر یکى از این عملیات درست انجام نگیرد، نظم دچار خلل می گردد، ماهیت چنین عملیاتى جدا از علم و آگاهى نیست و هرگز نمی توان چنین عملیاتى را از طریق عامل ناآگاه که درست نقطه مقابل این نوع عملیات است تفسیر کرد». [همان، ص ۷۶]. به گفته نیوتون: "این زیباترین سیستم خورشید و سیّارات و ستارگان تنها می تواند از تدبیر و حاکمیت یک موجود دانا و توانا نتیجه شود". ... 📕دفتر اول پرسش ها و پاسخ ها «خدا شناسی»، محمدرضا کاشفی منبع؛ پرسمان 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قوای نفسانی (بخش اول) 🔸 دارای قوای سه گانه ، و است، که هر يک تأمين بخشی از نيازهای انسان را بر عهده دارند. همه قوای بشری برای حکمت و غرض و هدفی آفريده شده اند و هر کدام سهم بسزايی برای رساندن انسان به کمال مطلوبش دارند؛ آنچه مهم است جهت دادن و تربيت کردن و شکوفا نمودن اين قواست، به گونه ای که هر کدام نقش خود را به شکل بايسته و شايسته در ترقی و تعالی انسان ايفا کنند. در زير به تعريف و نيز بيان حالت اعتدال و افراط و تفريط هر يک از اين قوا می‌پردازيم. 💠قوه شهويه 🔹در حقيقت، اين قوه، عهده دار جلب منافع برای انسان است که به آن نفس بهيمی نيز گفته ميشود، و مبدأ امور شهوانی است و اشتياق لذت بردن از خوردنی‌ها و آشاميدنی‌ها و امور جنسی را دارد. فايده اين قوه، حفظ و ادامه حيات بدن است که وسيله تحصيل کمال برای نفس می‌باشد، و در صورتی که به درستی از اين قوه استفاده شود و افراط و تفريط در آن صورت نگيرد، فضيلتی به نام از آن به وجود می آيد که به تعبير فيلسوفان و عالمان اخلاقی، يکی از چهار جنس فضيلت شمرده ميشود. [۱] 💠قوه غضبيه 🔹وظيفه و مسئوليت اين قوه، دفع ضرر از انسان است و به اعتباری، به آن نفس سَبُعی نيز می‌گويند که مبدأ غضب و دليری و اقدام بر اعمال و شوق تسلّط و تصرّف، برتری و رسيدن به جاه بيشتر است. فايده اين قوه اين است که زياده روی، تندی قوای شهوی و شيطانی را در هم ميشکند، و در صورتی که در جای خود از آن استفاده گردد و افراط و تفريطی در آن صورت نپذيرد، فضيلت از آن پديد می آيد و اگر به شکل افراط و زياده روی مورد بهره برداری قرار گيرد، رذيلت تهوّر و درنده خويی از آن به وجود می آيد و اگر هيچ کارکردی نداشته باشد و در آن تفريط شود، رذيلت «جبن» از آن پديد می آيد. [۲] 💠قوای عاقله 🔹همان قوه تفکر و ادراک است که به آن نفس ملکی و فرشته‌ای نيز ميگويند که مبدأ ادراک حقايق و جدايی بين نيکيها و بدی هاست، و نيز انسان را به نيکی فرمان ميدهد و از زشتی بر حذر می‌دارد، و در صورتی انسان به سمت ترقی و تعالی پيش ميرود که به امر و نهی عمل نمايد. فايده اين قوه اين است که حقايق را ادراک ميکند و آدمی را به کارهای نيک فرمان ميدهد و از صفات زشت باز می‌دارد. [۳] در صورتی که از اين قوه به صورت صحيح و معتدل بهره برداری شود فضيلت از آن به وجود می آيد؛ اما هنگامی که افراط و زياده روی در آن صورت گيرد، رذيلت جربزه و سفسطه را به دنبال خواهد داشت. چنين شخصی در اين حالت در تمام امور، حتی يقينيات و امور ضروری نيز شک و ترديد ميکند و در شک خود باقی ميماند؛ چنانکه در تفريط و کوتاهی نسبت به آن قوه، رذيلت ديگری به نام «غباوت» و جهل مرکب پديد خواهد آمد که اساس و پايه بسياری از زشتيها، نزاع ها و اختلافات ميگردد. [۴] 🔹در برابر آن وجود دارد که از عقل عملی به دست می آيد به هر حال از قوه عامله نيز، مانند عاقله، در صورتی که به اعتدال از آن بهره گرفته شود، فضيلت ، و افراط و تفريط در آن، دو رذيلت ظلم و انظلام (ظلم پذيری) را به وجود می آورد. [۵] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] گزيده کتاب جامع السعادات (ترجمه سيد جلال الدين مجتبوی) ص ۱۷۴ ـ ۲۴۴ [۲] همان، ص ۱۰۳ ـ ۱۷۳ [۳] همان، ص ۷۱ ـ ۱۰۱ [۴] همان، ص ۷۱ ـ ۱۰۱ [۵] همان، ص ۵۲ ـ ۶۳ نویسنده: رضا رمضانی (اخلاق و عرفان)، ص ۷۴ - ۷۸ منبع: وبسایت اندیشه قم 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قوای نفسانی (بخش دوم و پایانی) 🔸 دارای قوای سه گانه ، و است که هر يک تأمين بخشی از نيازهای انسان را بر عهده دارند. همه قوای بشری برای حکمت و غرض و هدفی آفريده شده اند و هر کدام سهم بسزایی برای رساندن انسان به کمال مطلوبش دارند؛ آنچه مهم است جهت دادن و تربيت کردن و شکوفا نمودن اين قواست، به گونه ای که هر کدام نقش خود را به شکل بايسته و شايسته در ترقی و تعالی انسان ايفا کنند. در این بخش به راه ايجاد اعتدال در قوا و شیوه های عملی آن می‌پردازیم. 💠راه ايجاد اعتدال در قوا 🔹برای اعتدال اين قوا بايد همه آنها را تحت تدبير و کنترل عقل و شرع در آورد. در روايات معتبری که از امامان معصوم (عليهم السلام) رسيده است، مطالب ارزنده ای در اين خصوص وجود دارد. 💠شيوه های عملی ايجاد اعتدال 🔹مراعات اموری که در ادامه آورده ميشود، برای کمک به عقل و ايجاد بستر مناسب برای تعديل قوا مفيد است: ۱) همنشينی با نيکان و معاشرت با کسانی که از فضايل اخلاقی برخوردارند و نيز اجتناب و پرهيز از همنشينی با بدکاران و کسانی که دارای اخلاق زشت و ناپسند هستند؛ زيرا معاشرت با هرکس قويترين انگيزه برای خو گرفتن به صفات و اخلاق اوست. ۲) به کار بردن قوا در راه کسب صفات شريف و مواظبت و مداومت بر اعمال و افعالی که آثار و نتايج آن، تحصيل فضايل است؛ همچنان که اگر کسی بخواهد ملکه جود و سخاوت را در خود حفظ کند، بايد انفاق مال و بذل و بخشش را همواره ادامه دهد و بر نفس خويش، در زمانی که به طرف بخل و امساک ميرود، تسلط داشته باشد. 🔹۳) بايد هنگام اقدام بر هر عملی، تفکّر و تأمل نمايد و مواظب باشد که هيچ کاری را بدون توجّه به آثار آن انجام ندهد و در صورت روی آوردن به رذايل، خود را تنبيه و تأديب نمايد. ۴) از ديدن و شنيدن و تخيل آن چه شهوت و غضب را بر می انگيزد به شدت پرهيز نمايد، و زمانی که بالطبع آن دو قوه به جنبش در آمدند، در بهره گيری از آن به اندازه ای که طبيعت بشری اقتضا ميکند اکتفا نمايد و از آنچه به سلامت تن و روان او صدمه وارد ميکند پرهيز نمايد؛ البته ملاک و معيار بهره گيری معتدل از اين قوا، و است. ۵) بايد عيوب پنهانی خود را با جستجو و بررسی و محاسبه به دست آورد و پس از آگاهی، در ريشه کن ساختن آن کوشش فراوان نمايد. در مجموع، بايد با تمرين و تکرار عمل اخلاقی، از اين که در این نوشتار بدانها پرداخته شد، برای تحقق فضيلت بهره گيرد و زمينه رذيلت را فراهم نسازد. [۱] پی نوشت؛ [۱] برای مطالعه بيشتر ر.ک: گزيده کتاب جامع السعادات (ملا مهدی نراقی) ترجمه سيد جلال الدين مجتبوی، ص ۶۷ به بعد؛ و روش خودسازی (جمعی از نويسندگان)؛ و اخلاق عملی (مهدوی کنی)، ج۱، و مقالات (محمد شجاعی)، ج۲و۳ نویسنده: رضا رمضانی - اخلاق و عرفان، ص ۷۴ - ۷۸ منبع: وبسایت اندیشه قم 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خویشتن داری جوان 🔹ارزش هر انسانی قبل از هر چیز به گزینش ارزشها و میزان دلبستگی به آنها در زندگی اش مربوط می شود. معیار تعادل او بستگی دارد به این که حقیقتا او تا چه اندازه بر اعصاب خود، مسلط بوده و از برخوردار است. هنگامی می تواند خود را صاحب اراده ای قوی فرض کند که بتواند در مقابل خواسته ها و اش بایستد و با و بردباری و به کار گیری و اندیشه، مشکلات زندگی را یکی پس از دیگری از سر راه خود بردارد و بر هوا و هوس خود غلبه کند. اصولا باید توجه داشت که انسان جز از طریق نمی تواند به انسانیت، دست یابد، زیرا و غریزه به طور طبیعی به طرف لذات و شهوات تمایل دارد و اگر انسان در برابر این کششهای غریزی مقاومت نکند، عملا قدم به قدم به ورطه حیوانیت و سقوط و تباهی نزدیکتر می شود. انسانیت از اینجا آغاز می شود که انسان در برابر کشش های نفسانی مقاومت و پایداری کند و تسلیم امیال و شهوات زودگذر خود نگردد تا زمینه برای رشد و پرورش استعدادهای روحی و ملکوتی در او فراهم شود. 🔹بدون چنین خویشتن داری راه به روی انسانیت و معنویت، بکلی مسدود است، لذا می توان گفت که لازمه هر کمالی در انسان، خویشتن داری در برابر امیال و شهوات است. از طرفی تحمل هر ناگواری و محرومیتی همراه با یک گشایش باطنی و راحتی است، چنان که قرآن می فرماید: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا؛ [شرح، ۶] (آری) مسلّماً با (هر) سختی آسانی است». او باید بداند که همواره در معرض بزهکاری و لغزش به سوی شهوات قرار دارد و تنها با و می تواند بر اهریمن درون (تمایلات شهوانی و وسوسه های شیطانی و دشمن برون (عوامل منحرف و دوستان ناباب) پیروز شود. اگر جوانی مرتکب عمل انحرافی و معصیت گردید، باید بلافاصله در پیشگاه خدا کند و تصمیم جدی بر ترک گناه بگیرد تا رفتار ناشایست به شکل یک خصلت زشت و ناروا در وجود او جایگزین نگردد و به صورت عادت ثانوی در نفسش رسوخ نکند. 🔹او باید بداند که توانایی های لازم را برای اصلاح رفتار خویش دارد و در ضمن، قدرت پذیرش او از افراد مسن بیشتر بوده و از تعصب های بیجا به دور است. پس از بیان خطاهایی که ممکن است انسان، مرتکب آنها بشود، را به عنوان راه حل اصلی اصلاح رفتارش پیشنهاد می کند. «إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ [نور، ۵] مگر آنهایی که بعد از آن فسق و بهتان به درگاه خدا کنند و در مقام اصلاح عمل خود برآیند، در این صورت خدا البته بسیار آمرزنده و مهربان است». پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: از گناه و خطا به این معناست که فرد، دیگر قصد نداشته باشد که به سوی آن گناه باز گردد. نباید خطای خود را هر چند هم اندک است کوچک بشمارد، تا این که در او پیدا نشود. (ملکه حالت و صفتی پایدار در فرد است که به صورت عادت در می آید و تغییر آن بسیار مشکل بوده و در بعضی اوقات، محال است). 🔹اگر جوان، مطیع خواسته ها و شهوات خود گردید، خود را به هلاکت می اندازد. اصولا نفس انسان، میل به بدی دارد و جوان، تنها با و توجه به خدا می تواند آن را به طرف خوبی ها بکشاند. «...إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي ۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ [یوسف، ۵۳] به راستی که ، انسان را به سوی بدی امر می کند، مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است». جوان با (رعایت تقوا) باید خود را برای زندگی آینده آماده سازد و بداند که این دوران کوتاه به زودی سپری خواهد شد و او نیز به گروه بزرگسالان خواهد پیوست و در آینده ای نه چندان دور عهده دار مسؤولیت اجتماعی شده و تشکیل زندگی خانوادگی خواهد داد. باید بداند و هوشیار باشد که: کسانی در پذیرش و انجام مسؤولیت اجتماعی و خانوادگی موفق خواهند بود که و را به پاکی و سلامتی گذرانیده و از آلودگی های جنسی در امان بوده باشند 📕والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان منبع: وبسایت راسخون 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
928_4348338242262.mp3
16.79M
🔊 📣جلسه دوم * برکات زیارت امام حسین * آنجا که نجاست ذوب می شود؟ * چه دلی جایگاه فرشته نیست؟ * شراب طهور لایق چه کسانی است؟ * فرق حلال زادگی با طهارت رحم * چه کسانی منشأ نجاست جاهلی اند؟ * عصاره پنج تن * ویژگی های آدم عاقل چیست؟ * عقلانیتی که متبلور در حضرت عباس بود * تحلیلی از شخصیت حضرت عباس * معنای پرچم دار * عقل با عشق متضاد نیست 📆1401/12/06 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طبق احادیث نبوی بهترین اشخاص از نظر انجام اعمال چه کسانی اند؟ 🔹روايتى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) درباره اين آيه قرآن: «اَحْسَنُ عَمَلاً» [ملک،۲]  است كه نقل می كنیم تا ببينيم عمل بهتر چه عملى است؟ آيا عمل بيشتر و متنوع تر يا نه؟ مسلماً جواب منفى است؛ زيرا معلم بشريت و آورنده شرع مقدس كه خود ما را ترغيب به انجام اعمال نيك و شايسته فرموده، چنين نظری ندارد.  🔹«قَالَ اَبُو قُتَادَةُ سَأَلتُ النَّبِىّ (صلى الله عليه وآله) عَن قُولِهِ تَعَالَى:«اَيُّكُم اَحْسَنُ عَمَلاً»مَا عُنِىَ بِهِ؟ فَقَالَ: يَقُولُ: أَيُّكُمْ اَحْسَنُ عَقْلاً ثُمّ قَالَ اَتَمُّكُم عَقْلاً وَ اَشَدُّكُم لِله خَوفاً وَ اَحْسَنُكُم فِيمَا اَمَرَ اللّهُ بِهِ وَ نَهَى عَنهُ نَظَراً وَ اِن كَانَ اَقَلَّكُم تَطَوُّعاً؛ [۱] ابو قتاده مى گويد از پيامبر (صلى الله عليه وآله) درباره قول خداوند متعال: «أَيكُمْ اَحسَنُ عَمَلاً» سؤال كردم كه مراد از اين كلام كه [كدام يك از حيث عمل بهتريد] چيست؟ حضرت فرمودند: هر كدام كه از حيث عقل بهتريد و بهتر عقل خود را به كار مى اندازيد و تفكر مى كنيد. سپس فرمودند: بهترين شما از حيث عمل، كامل ترين شما از حيث عقل و خائف ترين شما است از جهت شدت ترس و نيكوترين شما است از حيث نظر در آنچه خداوند به آن امر و از آن نهى كرده». 🔹که يا مراد اين است كه دقت و فكرى كند تا از فلسفه احكام مطلع شود و كوركورانه [خدا را] عبادت نكند، و يا اين كه دقت مى كند تا به اوامر و نواهى خداوند به نحو احسن جامه عمل بپوشاند، و در جايگاهى باشد كه مرضىّ رضاى خداوند است، اگرچه از حيث عمل، عمل كمترى داشته باشد. از اين حديث استفاده مى شود كه اگر انسان در يك ماه رمضان فقط يك آيه بخواند و پيرامونش تفكر كند، بهتر است تا ۳۰ جزء قرآن را بدون تفكر، تلاوت كند. همچنین اين روايت تائيد مى كند مضمون روايتى را كه مى گويد:  «تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَبْعِينَ سَنَةً؛ يك ساعت عالم بودن بهتر از ۷۰ سال عابد بودن است». پی نوشت‌ها؛ [۱] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، ناصر خسرو، تهران، چ سوم، ج ‏۱۰، ص ۴۸۴، المعنى (ذيل آيه ۲، سوره ملك). 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان، چ اول، ج ۱، ص ۵۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مقصود از قلب در قرآن چیست؟ 🔹 در قرآن به معانى گوناگونى آمده است، از جمله: ۱) به معنى و ، چنان که در آیه ۳۷ «سوره ق» مى خوانیم: «إِنَّ فی ذلِکَ لَذِکْرى لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْب؛ در این مطالب، تذکر و یادآورى است براى آنان که و داشته باشند». ۲) به معنى و ، چنان که در «سوره احزاب» آیه ۱۰ آمده است: «وَ إِذْ زاغَتِ الأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ؛ هنگامى که چشم ها از وحشت فرو مانده و به لب رسیده بود». ۳) به معنى ، آیه ۱۲ «سوره انفال» شاهد این معنى است: «سَأُلْقی فی قُلُوبِ الَّذینَ کَفَرُوا الرُّعْب؛ به زودى در کافران ترس ایجاد مى کنم». و در جاى دیگر در «سوره آل عمران» آیه ۱۵۹ مى خوانیم: «فَبِما رَحْمَة مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک؛ ... اگر سنگدل بودى از اطرافت پراکنده مى شدند». 🔹توضیح این که، در وجود انسان دو مرکز نیرومند به چشم مى خورد: ۱) ، که همان «مغز و دستگاه اعصاب» است و لذا هنگامى که مطلب فکرى براى ما پیش مى آید، احساس مى کنیم با مغز خویش آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار مى دهیم (اگر چه مغز و سلسله اعصاب در واقع وسیله و ابزارى براى روح هستند). ۲) ، که عبارت است از همان که در بخش چپ سینه قرار دارد و در مرحله اول، روى همین مرکز اثر مى گذارد، اولین جرقه از قلب شروع مى شود. ما هنگامى که با مصیبتى روبرو مى شویم بالوجدان فشار آن را روى همین قلب صنوبرى احساس مى کنیم، و همچنان وقتى که به مطلب سرورانگیزى بر مى خوریم، فرح و انبساط را در همین مرکز احساس مى کنیم (دقت کنید). 🔹درست است که مرکز اصلى «ادراکات» و «عواطف» همگى و آدمى است، ولى تظاهرات و عکس العمل هاى جسمى آنها متفاوت است. عکس العمل درک و فهم، نخستین بار در دستگاه مغز آشکار مى شود، ولى عکس العمل مسائل عاطفى از قبیل محبت، عداوت، ترس، آرامش، شادى و غم در قلب انسان ظاهر مى گردد، به طورى که به هنگام ایجاد این امور به روشنى اثر آنها را در قلب خود احساس مى کنیم. نتیجه اینکه: اگر در مسائل عاطفى، به قلب (همین عضو مخصوص) و مسائل عقلى، به قلب (به معنى عقل یا مغز) نسبت داده شده، دلیل آن همان است که گفته شد، و سخنى به گزاف نرفته است. از همه اینها گذشته، به معنى عضو مخصوص نقش مهمى در حیات و بقاى انسان دارد، بطورى که یک لحظه توقف آن با نابودى همراه است. بنابراین چه مانعى دارد که فعالیت هاى فکرى و عاطفى به آن نسبت داده شود. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چاپ ۵۵، ج ۱، ص ۱۲۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خصوصیات منحرفان قوم یهود در قرآن از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه العالی) - (بخش ششم) 🔸در ابتداى ظهور پیامبر اسلام (ص) انتظار می رفت که پیش از دیگران با نداى اسلام لبیک گویند، چرا که آنها - بر خلاف مشرکان - بودند؛ به علاوه صفات (ص) را نیز در کتاب هاى خود خوانده بودند؛ ولى می گوید: با سابقه بدى که اکثریت آنها دارند، انتظار شما مورد ندارد؛ چرا که گاهى صفات و روحیات انحرافى یک جمعیت، سبب می شود که با تمام نزدیکى به حق از آن دور گردند. [۱] 💠رباخواری 🔹خداوند در سوره نساء آیه ۱۶۱ ضمن انتقاد از عادات و رسوم غلط ، به عادت زشت آنها اشاره کرده و مى فرماید: «وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ؛ یکى دیگر از عادات بد آن ها این بود که مى خوردند با اینکه از آن نهى شده بودند!». [۲] 💠سحر و جادوگری 🔹نویسنده قاموس کتاب مقدس اعتراف مى کند که سحر و را فرا گرفتند و بر خلاف تورات به آن معتقد شدند؛ این ماده فاسده در میان داخل گردید، قوم به آن معتقد شدند و در وقت حاجت بدان پناه بردند. [۳] به همین دلیل آنها را شدیدا مورد نکوهش قرار داده و آن ها را سود گرانى مى شمرد که خود را به بدترین بهایى فروختند. [۴] 💠قساوت و سنگدلی بنى اسرائیل 🔹می توان به معنای کلام الهی در: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکمْ مِنْ بَعْدِ ذلِک فَهِىَ کالْحِجارَةِ اوْ اشَدُّ قَسْوَةً؛ سپس هاى شما پس از این واقعه، چون سخت شد و حتّى سخت تر از سنگ»، چنین پى برد که و عاطفه و و ادراک ، همانند سنگ سخت شده است. [۵] این آیه شریفه در مورد «بنى اسرائیل» و مثال جالب و زیبایى در مورد آنهاست. بنی اسرائیل در طول تاریخ بشریت و سیاهى داشته اند. در عصر و زمان ما نیز بیشترین ضربه را «بنى اسرائیل» یا بخش خاصّى از آن به نام بر پیکره امّت اسلامى وارد کرده است. [۶] 💠کینه توزی و دشمنی منحرفان یهود 🔹 صریحاً در آیات مختلف بازگو مى کند، ، و عداوت خاصى نسبت به دعوت اسلام نشان مى دادند: [۷] «لَتَجِدَنَ اشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیهُود؛ را سرسخت ترین دشمن نسبت به مؤمنان مى یابید». [۸] تاریخ اسلام نیز به خوبى گواه این حقیقت است، زیرا در بسیارى از صحنه هاى نبرد ضد اسلامى، بطور مستقیم یا غیر مستقیم دخالت داشتند. [۹] 💠عهد شکنی جمعى از یهود 🔹در به یکی از اوصاف بسیار بد جمعى از یعنى که گویا با تاریخ آن ها همراه است اشاره شده است: «أَوَ کلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ؛ آیا هر بار آنان پیمانى با خدا و پیامبر بستند جمعى از آن ها آن را دور نیفکندند و با آن مخالفت نکردند؟!». [۱۰] اساساً این شیوه دیرینه اکثریت است که به خویش پایبند نیستند، و هم اکنون نیز به روشنى مى بینیم که هر گاه منافع و به خطر بیفتد، تمام عهدنامه هاى خصوصى و جهانى را زیر پا گذارده، و با بهانه هاى واهى همه را به دست فراموشى مى سپارند. [۱۱] 💠کتمان حق توسط علماى یهود 🔹خداوند در آیه ۱۵۹ سوره بقره را با شدیدترین لحنى مورد سرزنش قرار داده، می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یکتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَینَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکتابِ أُولئِک یلْعَنُهُمُ اللهُ وَ یلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ؛ کسانى که دلائل روشن و وسائل هدایت را که نازل کرده ایم بعد از بیان آن براى مردم در کتاب آسمانى، کتمان مى کنند، خدا آنها را لعنت مى کند [نه فقط خدا] بلکه همه لعنت کنندگان نیز آن ها را لعن مى کنند». [۱۲] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۱۴ [۲] همان، ج‏۳، ص۸۷ [۳] قاموس كتاب مقدس، ص۴۷۱ [۴] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۸۱ [۵] بقره، ۷۴؛ (مثال هاى زیباى قرآن، ج‏۱، ص۷۲). [۶] مثالهاى زیباى قرآن، ج‏۱، ص۶۶ [۷] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۵۵ [۸] مائده، ۸۲، (پیام قرآن، ج‏۱۰، ص۳۵۶) [۹] تفسیر نمونه، ج‏۵، ص۵۵ [۱۰] بقره، ۱۰۰؛ (تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۶۶) [۱۱] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۶۷ [۱۲] همان، ص۵۴۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (حفظه الله) منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
🌺 توصیه های امام کاظم (ع) به هشام (شماره 3): ✅ هر كس سه چيز را بر سه چيز مسلط‍‌ كند، گویا به در ويران كردن كمك كرده است. هر کس: 1️⃣ نور تفكر را با آرزوهاى دور و دراز تيره سازد 2️⃣ و سخنان حكيمانه‌ اش را با سخنان بيهوده پایمال كند 3️⃣ و نور عبرتش را با شهوات نفسانی خاموش نمايد، به هواى در ويران ساختن كمك كرده است. و هر كس را ويران كند، دين و دنيايش را تباه ساخته است. 📖 يا هِشَامُ مَنْ سَلَّطَ ثَلاَثاً عَلَى ثَلاَثٍ فَكَأَنَّمَا أَعَانَ هَوَاهُ عَلَى هَدْمِ عَقْلِهِ مَنْ أَظْلَمَ نُورَ فِكْرِهِ بِطُولِ أَمَلِهِ وَ مَحَا طَرَائِفَ حِكْمَتِهِ بِفُضُولِ كَلاَمِهِ وَ أَطْفَأَ نُورَ عِبْرَتِهِ بِشَهَوَاتِ نَفْسِهِ فَكَأَنَّمَا أَعَانَ هَوَاهُ عَلَى هَدْمِ عَقْلِهِ وَ مَنْ هَدَمَ عَقْلَهُ أَفْسَدَ عَلَيْهِ دِينَهُ وَ دُنْيَاهُ 📚 تحف العقول , جلد۱ , صفحه ۳۸۳ به بعد 📱 کانال سبک زندگی : 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سرلوحه برنامه های امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔹 ، خصلت همه است و این خصلت در وجود (عج) در حدّ اوج و کمال است. معیار پاک سازی اجتماعات بشری نیز همین است. (عج) در راه و روش خویش، است و در اجرای و و مبارزه با قاطعیتی خدایی دارد. چشم پوشی و در راه و روش او نیست. از ملامت نمی هراسد، از هیچ مقام و نمی ترسد و بدون هیچ گونه ملاحظه ای را کیفر می دهد. 🔹در حدیثی از (ع) آمده است: « قیام می کند ... بر اعراب سختگیر است و راه و روش او شمشیر بوده و در راه اجرای از ملامتِ بیم نمی کند». [۱] (ع) نیز فرموده است: «خداوند برای از خاندان ما هر دشواری را آسان می گرداند و به دست او هر سرسختی نابود می شود و هر هلاک می گردد». [۲] 🔹بزرگترین آرمان دولت (عج)، گسترش در است که از هدف های اساسی آن می باشد؛ چنان که این اصل از نخستین هدف ها و اصلی ترین برنامه های همه بوده است که در گذشته تاریخ، اجتماعات و مردمان را به آن فرا خوانده اند و در راه تحقق آن های فراوان کرده اند. (عج)، با طبقات آگاه و عالمان و روشنفکرانی که بخواهند به گونه ای در برابر اجرای بایستند، می جنگد و با کسانی که با توجیه کلام خدا و تأویل آیات قران کریم، قصد او را دارند، می شود و آنان را از سر راه انقلاب بر می دارد. 🔹 ، تنها زمینه حیات اجتماعی در بخش ویژه ای از جامعه نیست، بلکه در همه ابعاد و ، عامل اصلی حیات و زندگی انسان، اصل و عدل است. ، حیات زندگی است و زندگی بی عدالت، مرگی است که حیات پنداشته می شود. در سخنی از (ع) آمده است: «اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد، آن روز را طولانی گرداند تا کند و را از و داد پر کند، آن گونه که از و بیداد آکنده باشد. این چنین از پیامبر خدا شنیدم». [۳] 🔹در روایتی نیز آمده است هنگامی که (عج) در لحظات نخستین پس از تولد، دهان به سخن گشود، فرمود: «خداوندا! به آنچه بر من وعده دادی، وفا کن و امر مرا به کمال برسان و گام های مرا استوار بدار و را به دست من آکنده از و داد ساز». [۴] (ع) نیز درباره این بزرگترین آرمان حکومت (عج) فرموده است: « را کنار می گذارد و دست سازشکاران را از سرتان کوتاه می کند، و را عزل می نماید و زمین را از هر و خائنی پاک می سازد». [۵] 💠عوامل موفقیت امام مهدی (عج) در گسترش عدل 🔹در که عهده دار اجرای و است، که در رأس حکومت قرار دارد، نمونه و و نمایش عملی و تجسم ظهور تمام و تعلیمات آن و نیز نسخه بشری است. در این حکومت (علیهم السلام) هم قوانینی که اساس عمل است، بیانگر ، و برقراری توازن و به معنای حقیقی است، و هم و و قوه مجریه ای که اجرای این قوانین را بر عهده دارد، در طریق گام بر می دارد. 🔹در روایتی از (ع) آمده است: «هنگامی که ما قیام کند، خداوند دست لطفش را بر سر بندگانش می گذارد و به این وسیله عقول آن ها را کامل و افکارشان را پرورش می دهد». [۶] ضمن این موضوع، عامل مهم دیگری که موفقیت (عج) در گسترش عدل در جامعه را تضمین می کند، در آن عصر است. افرادی با و داد درگیرند و با آن مقابله می کنند که کامل نیست. وقتی مردم از نظر عقلی ضعیف باشند، زیر بار نمی روند؛ زیرا طبق احادیث، از جنود به شمار می آید و از جنود و لشکریان . [۷] به این دلیل و نیز عظمت است که در دوران (عج) همگان به سرعت تمام، پذیرای حکومت آن حضرت خواهند بود. [۸] پی نوشت ها: [۱] الغیبة، نعمانی، ص۲۳۳؛ [۲] کمال الدین، ج۲، ص۳۶۹؛ [۳] همان، ج۱، ص۳۱۸؛ [۴] بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۳؛ [۵] همان، ص۱۲۰؛ [۶] بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۸؛ [۷] کافی، ج۱، کتاب العقل والجهل، ح۱۴ ؛ [۸] ر.ک: رضوانی کاشانی، علی اصغر، موعود شناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۸۳ - ۴۸۶ نویسنده: زهرا رضائیان، بخش مهدویت تبیان منبع: تبیان منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه «رشد تدریجی» عقل و حواس در کودکان چیست؟ 🔹اگر از آغاز مى‌ داشت، مسلّمآ بسيار رنج مى‌ برد؛ زيرا احساس و مذلّت مى‌ كرد، که چرا نمى‌ تواند راه برود، غذا بخورد و كمترين حركتى داشته باشد؛ بايد او را در پارچه‌ اى بپيچند و در بخوابانند و جامه‌ اى بر او بيفكنند و تر و خشك كنند. (علیه السلام) ضمن اشاره به اين مطلب در حديث معروف توحيد مفضّل مى‌ فرماید: 🔹«بعلاوه اگر متولّد مى‌ شد و زندگى مستقل داشت، شيرينى و اولاد و رابطه‌ اى كه از اين طريق ميان فرزندان و و در تمام عمر برقرار مى‌ شود از ميان مى‌رفت». [۱] گذشته از اينها انتقال به دنياى كاملا جديد و ناشناخته، چنان وحشت و در او ايجاد مى‌ كرد كه ممكن بود فكر و او را آزار دهد؛ ولى آن كه انسان را براى آفريده همه اين اصول را در او پيش‌ بينى فرموده است. 🔹همچنين اگر او كامل بود، يك مرتبه چشم باز مى‌ كرد و صحنه‌ هاى تازه را مشاهده مى‌ نمود و گوش او و آهنگ‌ هاى جديد را مى‌ شنيد؛ و چه بسا قدرت تحمّل آنها را نداشت؛ لذا اين امور تدريجآ و يكى پس از ديگرى صورت مى‌ گيرد. جالب توجّه اينكه مى فرماید: «وَ اللهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لاتَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الأَبْصارَ وَ الأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» [نحل، ۷۸] (و خداوند شما را از خارج نمود، در حالى كه هيچ چيز نمى دانستيد؛ و براى شما، و و قرار داد تا به جا آوريد». 🔹طبق اين آيه، در آغاز هيچ علمى نداشت و حتّى و نداشت؛ سپس خداوند قدرت ، و انديشيدن را به او داد. شايد ذكر واژه (گوش) قبل از ذكر (چشم‌ ها) اشاره به اين است كه در نخست فعاليّت گوش شروع مى‌ شود و بعد از مدّتى چشم‌ ها توانايى ديدن را پيدا مى‌ كنند. حتّى بعضى معتقدند كه در عالم جنين، كم و بيش قدرت شنوايى دارد و آهنگ قلب مادر را مى‌ شنود و به آن عادت مى‌ كند. نوشت: [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربي‏، چ ۲ ج ‏۳، ص ۶۴، باب ۴ 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چ نهم، ج ۲، ص ۹۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
⭕️شهید علم و دانش 🔹در حقیقت (علیه‌ السلام) در راه کشته شد؛ زیرا اگر می‌گفت من عالم نیستم کارش نداشتند. از روی تقیه هم حاضر نبود اظهار کند، ولی مجبورش کردند تا اظهار کرد و جواب داد، و همان اظهار علم و فضل باعث و و با او، و سرانجام منجر به قتل او گردید. در حقیقت و را از بین بردند و به رساندند. اگر هیچ امتیازی برای و نبود، جز اینکه آنها، با مخالف هستند، برای امتیاز و کافی بود. 🔹قتل و رجم انبیا (علیهم‌ السلام) بر این اساس بوده که مردم با نور و و مخالفند، و کمال را منحصر در و و تناکح و تسلط و بر دیگران و ریاست و و پست و می‌دانند. به زندگی جنگل می‌ماند، و حکومت انسانیت حکومت حیوانیت شده است؛ لذا در اعتراض به رسالت (علیه‌ السلام) می‌گوید: «فَلَوْ لا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ مُقْتَرِنين» [۱] (پس چرا بر او دست‌بندهای زرین آویخته نشده؟ یا فرشتگان همراه او نیامده‌اند؟). 🔹بله، مخالفین انبیا و ائمه با نور و مخالفت دارند و اهل زر و زور هستند. می‌بینید به (علیه‌ السلام) اعتراض می‌کند که اگر او رسول خداست، پس چرا این امتیازات را ندارد، دست‌بند زرین ندارد، یا چرا فرشتگان آسمان همراه او نیستند؟! شما را چه با ملائکه؟! اگر ملائکه آشکار بودند، کار آنها را هم می‌ساختید؛ چون هرچه ملائکه دارند، پیامبران (علیهم‌ السلام) هم دارند، بلکه افضل از آنها هستند، ولی شما به اَسْوِرَه و زر و زیور دل بسته‌اید! 🔹الحمدلله واضح و آشکار است که (علیهم‌ السلام) مخالف و هستند! هرجای دنیا اگر شخصی بود که مانند حضرت (علیه‌ السلام) هزاران را در یک مجلس حل می‌کرد و جواب صحیح می‌داد، به او جایزه می‌دادند، نه اینکه به او حسد بورزند و با او کنند و سرانجام او را بکشند! هم به همین کیفیت است. مخترع را یا از کار منصرف می‌کنند، یا به قتل می‌رسانند، چون صاحب امتیاز می‌شود. می‌گویند: فقط باید ما دارای امتیاز باشیم، نه دیگران. 🔹آقایی قبل از جنگ جهانی دوم در کربلا مدعی شده بود که می‌شود هواپیمای بدون خلبان ساخت و در این‌باره تلاش می‌کرد، تا اینکه به بغداد رفت، ولی از آلمان مکرر تلگراف و نوشته پشت نوشته به‌سوی او آمد که زحمت نکش، کار شما بی‌فایده و نشدنی است؛ زیرا ما هرچه تلاش کردیم نشد! سرانجام آلمان خود هواپیمای بدون خلبان ساخت، در حالی‌که پیش از آن می‌گفت: ساختن هواپیمای بدون خلبان امکان‌پذیر نیست! 🔹صحبت بر سر نیست و مسابقه‌ آنها ذاتاً برای پیشرفت دانش و فرهنگ نیست، بلکه برای آنها جنبه مقدمیت دارد و منظور اصلی آنان و است. به کره‌ ماه برای این نمی‌روند که به علم خدمت کنند، بلکه برای موضع‌گیری در برابر رقیب و قطب مخالف است، برای اینکه بتوانند در آنجا کاری کنند که در کره‌ زمین از لحاظ و بر همه مقدم باشند و دولت‌های مخالف و رقیب را در روی زمین خوب مورد هدف قرار دهند و نابود کنند، با این‌ وجود، ما فریب آنها را می‌خوریم و می‌گوییم: اینها راست می‌گویند که بشردوستند. بله! شردوستند، نه بشردوست! پی نوشت؛ [۱] قرآن کریم سوره زخرف، آيه ۵۳ 📕در محضر بهجت، ج۲، ص۳۲ـ۳۳ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
🟤 شیعه محک خورد خطر امروز نیست. خطر امروز است. مگر میشود کسی کارکرد و عملکرد شهید رئیسی و دوران نکبت بار روحانی را دیده باشد و تفاوت را درک نکرده باشد؟ بله میشود! همانطور که تفاوت علی(ع) و دیگران را دیدند ولی او را ۲۵ سال خانه نشین کردند. هزینه این است که ۱۴۰۰ سال امام زمان را از دیده ها پنهان کرد. مگر میشود قتل عام کودکان غزه را دید و بین امیر عبداللهیان عزیز و ظریف تفاوتی ندید؟ بله میشود! همانطور که مسلم را دیدند؛ همانطور که عبدلله و رقیه و سکینه را دیدند... امان از در زیارت عاشورا نام تک تک افراد آورده شده ، یعنی خداوند ریزبینانه افراد را میبیند. دنیا فانی و گذراست ولی محل امتحان‌هاست. مراقب باش رفیق که در کارنامه‌ات چه مینویسند: عضو لشکر جهل یا عضو لشکر عقل؛ یا مراقب باش رفیق در عصر از مردم و دانشجویان اروپایی و امریکایی عقب نمانی! 🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمود: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹مورخین می گویند: (علیه السلام) در طی سخنان متعدد و طولانی خطاب به لشگر آنها را به پیروی از خود فرا خواند، اما نه تنها پاسخ مثبتی از جانب آنان دریافت نکرد، حتی با بی توجهی و جسارت آنها مواجه شد و لذا با سوز و گداز فرمود: «فَقَدْ مُلِئَتْ‏ بُطُونُكُمْ‏ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيْلَكُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُونَ فَتَلَاوَمَ أَصْحَابُ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ بَيْنَهُمْ وَ قَالُوا أَنْصِتُوا لَهُ» [۱] (آری در اثر كه شكم های شما از آنها انباشته شده، خداوند اين چنين بر شما مهر زده است وای بر شما! چرا ساكت نمی شويد؟! چرا به سخنانم گوش فرا نمی دهيد؟!). 🔹 (عليه السلام) در هنگام ورود به سرزمین نیز فرمود: «إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا، وَالدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ‏ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُونَ» [۲] (این مردمان هستند، و دین مانند امری لیسیدنی بر زبان آن‌ها افتاده است؛ تا هنگامی به دنبال می‌روند که معیشت آن‌ها برقرار باشد، اما هنگامی‌که در افتند، اندک خواهند بود)، خود دلیل روشن و شاهد صادقی بر و صوری بودن و ظاهری بودن مسلمانی این مردم است، و همین کار آنها را به مقابله با کشانید، و با این کلام دقیقا بر همین نقطه ضعف آنان انگشت گذاشت. 🔹براستی! اگر در پی هوا و هوس های خود باشند و رسیدن به شهوات و را بر حق مداری و حقیقت جویی برگزینند و و شاخصه های الهی را از سرچشمه های اصلی آن دریافت نکنند، ممکن است به سرنوشت و لشگریان عمر سعد (لعنة الله علیه) گرفتار شوند؛ اتفاقی که در عصر ما نیز نشانه های آن وجود دارد و مسلمانانی را می بینیم که با وجود به دینداری، حتی از مدار خارج شده، و از پست‌تر می شوند. نظیر اقداماتی که برخی جریانات افراطی همچون وهابیت، داعش و القاعده و... در اوج رذالت و پستی انجام می دهند و روح و قلب هر انسان آزاده ای را متأثر نموده و به درد می آورند. 🔹بله ما نیز با شنیدن این کلام (علیه السلام) باید به فکر فرو رفته از خود بیمناک باشیم و با تلاش و کوشش از خود نماییم که مبادا با و شهوترانی به جایی برسیم که نه تنها از آموزه های دینی، بلکه از و و وجدان فاصله گرفته و مرزهای حیوانیت و وحشی گری را در نوردیم. کما اینکه در (علیهم السلام) راجع به و نصوص وارده پیرامون این مطلب بصورت روشن و واضح به چشم می آید که مهم‌ترین دشمنان و مقابله کنندگان با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز همین منحرفین از دین و آموزه های اصیل دین هستند، که و شهوترانی آنها را از اصل دین دور نموده و تنها ظاهری از دین برایشان باقی نهاده است. 🔹 (صلی الله علیه و آله) در احوال فرمودند: «يَأْتِي‏ عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ‏ بُطُونُهُمْ آلِهَتُهُمْ وَ نِسَاؤُهُمْ قِبْلَتُهُمْ وَ دَنَانِيرُهُمْ دِينُهُمْ وَ شَرَفُهُمْ مَتَاعُهُمْ لَا يَبْقَى مِنَ الْإِيمَانِ‏ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا دَرْسُهُ مَسَاجِدُهُمْ مَعْمُورَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ وَ قُلُوبُهُمْ خَرَابٌ عَنِ الْهُدَى...» [۳] (زمانی بر مردم بیاید که خدایان آنها شود، و قبله گاهشان و همان دینشان شود و را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند. از جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند؛ ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد، ولی از جهت هدایت خدا خراب شود...). 🔹این کلام و مایه ترس و وحشت برای ماست که از سرنوشت درس گرفته و با اجتناب از اعمال و رفتاری که بوی تبعیت از هوا و می دهد و یا برگرفته از و نادانی و تعصب و جمود است خود را از و ضعف دینداری در امان نگه داریم. امید است که برای دفاع از و همراهی موعود جهانی آماده و مهیا باشیم. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار احیاء التراث العربی، ج ‏۴۵، ص ۸ [۲] موسوعه کلمات الامام الحسین (ع)، محمود شریفی و دیگران، چ ۱، معهد تحقیقات باقرالعلوم، ۱۴۱۵ ق، ص ۳۷۳ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ۲۲، ص ۴۵۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین @shohadayevarjovi