eitaa logo
هیئت شهدای زنجان
437 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.8هزار ویدیو
17 فایل
کانال اطلاع رسانی هیئت شهدا پایگاه ۲۱ شهید آیت الله مطهری زنجان برنامه هفتگی سه شنبه ها ساعت ۲۱
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 📖 خاطره ای کوتاه و شنیدنی از بسیجی غواص 🖌...۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ بود . خورشيد آرام آرام در بستر سنگی مغرب می خزيد تا خود را در پشت كوه های بلند باختر پنهان كند . گويا خبر از حادثه ای داشت كه در حال وقوع بود و برای همین هم سر در گريبان خجلت فرو می برد تا پرواز سينه سرخان مهاجر را به نظاره ننشينند . غواصان خط شکن گردان حضرت ولیعصر ( عج ) ، پس از صرف شام ، لباس های غواصی خود را پوشيده و همه با تجهيزات كامل آماده حركت شدند . اما هنوز فرمان حركت برای عمليات صادر نشده بود . مثل شب های عمليات ، بازار دعای توسل دوباره رونق گرفت . بچه ها مثل هميشه دست به دامن ائمه اطهار ( ع) شدند . اگر كسی آنها را نمی شناخت گمان می كرد كه از ترس مرگ و جنگ اين چنين گريه می كنند . وقتی كه دعای توسل تمام شد ، بچه ها از بسیجی غواص و بسیجی غواص علی سودی خواستند تا شعر کودکانه ( هادی هدی ، كجاييد) را با هم بخوانند . چقدر زيبا بود . آن دو به شكل قشنگی شعر را با هم می خواندند. گاهی هم بسیجی غواص شهيد رضا چمنی با آن ها همكاری می كرد و بچه ها بيت آخر را با هم دم می گرفتند . عجب منظره دل انگيزی بود . آن شب بچه ها كلی خنديدند . انگار نه انگار كه در ميدان جنگ و جبهه اند ، گويا در مجلس جشن و عروسی هستند . خدايا ! اين شور و شوق در حساس ترين لحظات زندگی ، چگونه در فهم دنيا می گنجد ؟ اصحاب دنيا اين حالت را چگونه تفسير می كنند ؟ چه جمع با صفايی بود ؟ وقتی كه آغاز شد ، بسياری از آن بچه ها از جمله بسیجی دلاور و بسیجی دلاور ، در همان شب اول در آسمان ، ستاره بی غروب گشتند و گوهر پربهای پيكرشان در صدف شهادت جای گرفت. 🌸 نامشان جاوید و یادشان گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
هدایت شده از دل باخته
💢 ✍ خاطره ای شنیدنی از غواصان خط شکن در شب حمله 🖌... ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ بود . خورشيد آرام آرام در بستر سنگی مغرب می خزيد تا خود را در پشت كوه های بلند باختر پنهان كند . گويا خبر از حادثه ای داشت كه در حال وقوع بود و برای همین هم سر در گريبان خجلت فرو می برد تا پرواز سينه سرخان مهاجر را به نظاره ننشيند . غواصان خط شکن گردان حضرت ولی عصر ( عج ) که اکثریت از رزمندگان دلاور بودند . پس از صرف شام ، لباس های غواصی خود را پوشيده و همه با تجهيزات كامل آماده حركت شدند . اما هنوز فرمان حركت برای آغاز عمليات صادر نشده بود . مثل شب های عمليات ، بازار دعای توسل دوباره رونق گرفت . بچه ها مثل هميشه دست به دامن ائمه اطهار ( ع) شدند . اگر كسی آنها را نمی شناخت گمان می كرد كه از ترس مرگ و جنگ اين چنين زاری و گريه می كنند . وقتی كه دعای توسل تمام شد ، بچه ها از بسیجی غواص و خواستند تا جهت تفریح و سرگرمی شعر کودکانه ( هادی هدی ، كجاييد ) « آهنگ برنامه عروسکی که دهه ۶۰ از تلویزیون پخش می شد » را با هم بخوانند . چقدر زيبا بود . آن دو به شكل قشنگی شعر را با هم می خواندند. گاهی هم بسیجی غواص با آن ها همكاری می كرد و بچه ها بيت آخر را با هم دم می گرفتند . ... عروسکا ، عروسکا کجائید ؟ کجائید ؟ مادربزرگ ، هادی ، هدی بیائید ، بیائید عروسکای خوبیم از نخ و میخ و چوبیم پدر کجاست؟ من اینجام مادر کجاست؟ من اینجام عروسکای نازیم قصه رو ما می سازیم سلام ، سلام راستی خودمم آق بابام عروسکای قصه ایم نون و پنیر و پسته ایم عجب منظره دل انگيزی بود . آن شب بچه ها كلی خنديدند . انگار نه انگار كه عازم جنگ و ميدان نبرد و جبهه اند ، گويا در مجلس جشن و عروسی هستند . خدايا ! اين شور و شوق در حساس ترين لحظات زندگی ، چگونه در فهم دنيا می گنجد ؟ اصحاب دنيا اين حالت را چگونه تفسير می كنند ؟ چه جمع با صفايی بود ؟ وقتی كه آغاز شد ، بسياری از آن بچه ها از جمله بسیجیان دلاور و ، در همان شب اول در آسمان ، ستاره بی غروب گشتند و گوهر پربهای پيكرشان در صدف شهادت جای گرفت. 🌸 نامشان جاوید و یادشان گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
هدایت شده از دل باخته
💢 ✍ خاطره ای زیبا و شنیدنی از غواصان خط شکن در شب آغازین عملیات : 🖌... منطقه عملياتی ، يكی از خطرناكترين و پر مانع ترين مناطق عملياتی دوران جنگ هشت ساله بود که استحکامات نفوذ ناپذیرش توسط مستشاران چند کشور خارجی برای حفاظت از شهر بصره عراق طراحی و اجرا شده بود . دشمن به شكل گسترده از موانعی مثل رديف های متعدد سيم خاردار ، مین های آبی و منور ، تله های انفجاری ، موانع خورشيدی ، خاکریزهای نون و ب شکل و کانال های متعدد و.... در داخل درياچه های مصنوعی موسوم به استفاده كرده بود و به اعتراف اکثر كارشناسان نظامی خارجی ، خط دفاعی از نفوذ ناپذيرترين خطوط دفاعی به شمار می رفت . ولی با همه اين مسايل ، رزمندگان اسلام به كمك امدادهای خداوندی و با نثار جان و هستی خود ، اين موانع را پشت سر گذاشته و خط دشمن را شكستند. گردان حضرت ولیعصر (عج) که اکثریت از رزمندگان دلاور و بی باک بودند قرار بود در اين عمليات بعنوان نيروهای پیشرو غواص و خط شكن عمل نموده و با حمله ای غافلگیرانه خطوط اول دشمن را تصرف کنند . در شب عمليات كه بچه ها وارد آب شدند ، بنا بود پس از رسيدن به موانع ، توقف كنند تا نيروهای تخريب با بريدن سيم خاردارها و خنثی كردن مین ها و تله های انفجاری مسیر را برای پيش روی غواصان باز كنند . وقتی كه پس از طی مسافتی در داخل آبگرفتگی به موانع دشمن رسيديم ، بچه ها توقف كردند و تخريب چی ها در سکوت کامل مشغول باز کردن معبر شدند . لحظات بسيار حساس و سرنوشت سازی بود . هر لحظه امکان داشت که نیروهای دشمن متوجه حضور غواصان در چندمتری خود شده و مکان استقرار بچه ها را زير آتش خود بگيرند . در اين اوضاع خطرناک و دلهره آور که همه نگران ادامه کار بودند و از ترس خبردار شدن عراقی ها در سکوت مطلق فقط نظاره‌گر فعالیت برادران تخریبچی بودند ، غواصان دلاور و باصفا و و یکسره باهم شوخی کرده و می خندیدند . که بصورت باور نکردنی شلوغ و دوست داشتنی بود . همش شكلك های عجیب و غریب در می آورد و همه بچه‌های غواص را وادار به خنده می کرد . انگار نه انگار كه در ميدان جنگ و در چندمتری دشمن بودند و هر لحظه احتمال شهادت شأن می رفت ! اين يعنی به بازی گرفتن و مسخره كردن حيثيت مرگ كه تنها در پرتو ايمان راسخ به خداوند و ارزشهای الهی قابل توجيه و تفسير است و لا غير . هنوز معبر كاملاً باز نشده بود كه یکدفعه نیروهای دشمن متوجه حضور غواصان در پشت موانع خود شده و از زمین و آسمان چنان آتش سنگینی را بر سرمان ريختند که منطقه به جهنمی آتشین تبدیل شد. غواصان دلاور نقدی و آوندی و چمنی جایی مستقر بودند که كاملاً زير آتش تيربارها و سلاح های آتش پران دشمن قرار داشت ، ولی با این وجود باز هم از شوخی و خنده دست بردار نبودند و همش می‌گفتند و می خندیدند و جلو می رفتند و سرانجام هم هر سه نفرشان در همان شب بر اثر شدت آتش دشمن در داخل آب به شهادت رسيدند و گل خنده های سبز جاودانگی و ابديت بر روی گلبرگ سرخ لبانشان نقش بست . 🌸 روحشان شاد و یادشان گرامی 🇮🇷 شیرمردان زنجانی ، بسیجیان غواص از غواصان خط شکن گردان حضرت ولیعصر (عج) لشگر ۳۱ عاشورا در عملیات های ، از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز در جبهه های حق علیه باطل بودند که دی‌ماه ۱۳۶۵ درعملیات عاشورایی ، در منطقه عملیاتی به آرزوی دیرین خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کردند .  🌸 نامشان جاوید و یادشان گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
هدایت شده از دل باخته
💢 ✍ خاطره ای زیبا و شنیدنی از غواصان خط شکن در شب آغازین عملیات : 🖌... منطقه عملياتی ، يكی از خطرناكترين و پر مانع ترين مناطق عملياتی دوران جنگ هشت ساله بود که استحکامات نفوذ ناپذیرش توسط مستشاران چند کشور خارجی برای حفاظت از شهر بصره عراق طراحی و اجرا شده بود . دشمن به شكل گسترده از موانعی مثل رديف های متعدد سيم خاردار ، مین های آبی و منور ، تله های انفجاری ، موانع خورشيدی ، خاکریزهای نون و ب شکل و کانال های متعدد و.... در داخل درياچه های مصنوعی موسوم به استفاده كرده بود و به اعتراف اکثر كارشناسان نظامی خارجی ، خط دفاعی از نفوذ ناپذيرترين خطوط دفاعی به شمار می رفت . ولی با همه اين مسايل ، رزمندگان اسلام به كمك امدادهای خداوندی و با نثار جان و هستی خود ، اين موانع را پشت سر گذاشته و خط دشمن را شكستند. گردان حضرت ولیعصر (عج) که اکثریت از رزمندگان دلاور و بی باک بودند قرار بود در اين عمليات بعنوان نيروهای پیشرو غواص و خط شكن عمل نموده و با حمله ای غافلگیرانه خطوط اول دشمن را تصرف کنند . در شب عمليات كه بچه ها وارد آب شدند ، بنا بود پس از رسيدن به موانع ، توقف كنند تا نيروهای تخريب با بريدن سيم خاردارها و خنثی كردن مین ها و تله های انفجاری مسیر را برای پيش روی غواصان باز كنند . وقتی كه پس از طی مسافتی در داخل آبگرفتگی به موانع دشمن رسيديم ، بچه ها توقف كردند و تخريب چی ها در سکوت کامل مشغول باز کردن معبر شدند . لحظات بسيار حساس و سرنوشت سازی بود . هر لحظه امکان داشت که نیروهای دشمن متوجه حضور غواصان در چندمتری خود شده و مکان استقرار بچه ها را زير آتش خود بگيرند . در اين اوضاع خطرناک و دلهره آور که همه نگران ادامه کار بودند و از ترس خبردار شدن عراقی ها در سکوت مطلق فقط نظاره‌گر فعالیت برادران تخریبچی بودند ، غواصان دلاور و باصفا و و یکسره باهم شوخی کرده و می خندیدند . که بصورت باور نکردنی شلوغ و دوست داشتنی بود . همش شكلك های عجیب و غریب در می آورد و همه بچه‌های غواص را وادار به خنده می کرد . انگار نه انگار كه در ميدان جنگ و در چندمتری دشمن بودند و هر لحظه احتمال شهادت شأن می رفت ! اين يعنی به بازی گرفتن و مسخره كردن حيثيت مرگ كه تنها در پرتو ايمان راسخ به خداوند و ارزشهای الهی قابل توجيه و تفسير است و لا غير . هنوز معبر كاملاً باز نشده بود كه یکدفعه نیروهای دشمن متوجه حضور غواصان در پشت موانع خود شده و از زمین و آسمان چنان آتش سنگینی را بر سرمان ريختند که منطقه به جهنمی آتشین تبدیل شد. غواصان دلاور نقدی و آوندی و چمنی جایی مستقر بودند که كاملاً زير آتش تيربارها و سلاح های آتش پران دشمن قرار داشت ، ولی با این وجود باز هم از شوخی و خنده دست بردار نبودند و همش می‌گفتند و می خندیدند و جلو می رفتند و سرانجام هم هر سه نفرشان در همان شب بر اثر شدت آتش دشمن در داخل آب به شهادت رسيدند و گل خنده های سبز جاودانگی و ابديت بر روی گلبرگ سرخ لبانشان نقش بست . 🌸 روحشان شاد و یادشان گرامی 🇮🇷 شیرمردان زنجانی ، بسیجیان غواص از غواصان خط شکن گردان حضرت ولیعصر (عج) لشگر ۳۱ عاشورا در عملیات های ، از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز در جبهه های حق علیه باطل بودند که دی‌ماه ۱۳۶۵ درعملیات عاشورایی ، در منطقه عملیاتی به آرزوی دیرین خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کردند .  🌸 نامشان جاوید و یادشان گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab